کاریکلماتور : مسافر می کشید، کیلوئی!
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱- عمده خر بود، به تنهایی! ۲- در ارکستر سکوت، خواننده فریادهای بی صدایم! ۳- چون خوابش”سبک”بود، با وزنه می…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱- عمده خر بود، به تنهایی! ۲- در ارکستر سکوت، خواننده فریادهای بی صدایم! ۳- چون خوابش”سبک”بود، با وزنه می…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-درد اش را پرتاب کرد، تا به”درد ام بخورد”! ۲- وقتی کیف ام را زدند، جیبم گریه می کرد! ۳- گاوش…
کتاب پژوهشی «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل سالها تحقیق زندهیاد استاد «منوچهر احترامی» است، چندسال پیش چاپ شد اما همچنان پخش و توزیع نشده…
(کتاب پژوهشی «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل سالها تحقیق زندهیاد استاد «منوچهر احترامی» است، چندسال پیش چاپ شد اما همچنان پخش و توزیع نشده…
(کتاب پژوهشی «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل سالها تحقیق زندهیاد استاد «منوچهر احترامی» است، چندسال پیش چاپ شد اما همچنان پخش و توزیع نشده…
سری هشتاد و دوم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _افتاده می شوند آدم های بلند پرواز. _دستاوردم،کاسه ی گدایی بود. _ترش رو…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-“من تو من”می شوم، وقتی درخود فرو می روم! ۲- بجای زبان، مغزش چرب است “گوسفند”! ۳- برای از یاد…
از کتابِ «طنز در ادبیات تعزیه»/ ۲ حیف از یزید و نانِ یزیدی که میخوری! منوچهر احترامی (کتاب پژوهشی «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل…
رضا رفیع گداها هم عوض شدند آقا!…قدیم،آدم گدا واقعاً گدا بود؛ اما الآن همچین معلوم نیست که واقعاً گداست یا دارد از خودش گدابازی در…
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی سری هشتاد و یکم از سیبیل نوشت ها _تدارک به درک رفتن اش را می بیند، معتاد هر شب. _نرخ بیکاری…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-با هر پِلکی که میزنم، جریمه می شوم دیدنت را! ۲- دکتر برایم”آرامش”مطلق نوشته، نام تو را! ۳- همیشه بانگاه،…
(کتاب «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل سالها تحقیق زندهیاد استاد «منوچهر احترامی» است، چندسال پیش چاپ شد اما همچنان پخش و توزیع نشده است….
سری هشتادم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمدمهدی معارفی _در سرازیری عمر،سربالایی مشکلات را طی می کند،بازنشسته. _با کمترین حقوق به ریاکاری پرداختم. _قشقرق راه…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-فهمیدن رایگان است، امّا برایت گران تمام می شود! ۲- برای”کشیدنِ”پیراهن یوسف، زلیخا وار ترازو خریدم! ۳- آنقدر”خاکی”بود که در…
سری هفتاد و نهم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _با تو سری سر به زیر می کنند دانش آموزان سر به هوا…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-وقتی پاهایم باد می کنند، خودشان را برای کفش هایم می گیرند! ۲- گریه، لبخندت را پلیسه می کند! ۳-…
کاریکلماتورهای بهاره میرشفی : تابستان عرق خودش را هم درآورد. جسمم از دوری روح دق کرد. تاریخ مشرف گذشته ها با صدقه نمی مانند. روح…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-زنِ “وزن”دار را، می توان با قافیه سرود! ۲- تا از کوره درمی رفت، کوره چی برایش غیبت می زد!…
سری هفتاد و هشتم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _از خانه تکانی خسته نمی شود،لاک پشت. _باعث ناشنوایی دستگاه شنود شد،مأمور تازه…
سری هفتاد و هفتم سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _خاک خرید تا راحت تر کارهای خاک بر سری انجام دهد ساده لوح. _عینک…