سری هشتادم از سیبیل نوشت ها
کاریکلماتورهای محمدمهدی معارفی
_در سرازیری عمر،سربالایی مشکلات را طی می کند،بازنشسته.
_با کمترین حقوق به ریاکاری پرداختم.
_قشقرق راه انداختم سر از اداره ی راه درآوردم.
_چوب حماقتم را خوردم،اسهال شدم.
_بی خودی هستند کتاب های خود آموز.
_آدم بردباری شد،بعد از دست برد دزد.
_به جیبم دست درازی کردند،دست خالی به خانه بازگشتم.
_عمرم که سر آمد،عزرائیل کله پایم کرد.
_از عوارض چاقی است،پرداخت پول لاغری.
_در قطب های اقتصادی به دنبال اسکیمو می گشت ساده لوح.
_در آسمان سربه زیرند خلبانان.
_گرسنگی اش برطرف می شد،بعد از کاسه لیسی چاپلوس.