کاریکلماتور : نقّاشِ چاق، مُدام خودش را”می کشد”!
کاریکلماتور : نقّاشِ چاق، مُدام خودش را”می کشد”! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو، طنزپرداز شیرازی، متخلص به پیرسوک : ۱-چه دیر آمدی، بوسه ام ازدهان افتاد!…
کاریکلماتور : نقّاشِ چاق، مُدام خودش را”می کشد”! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو، طنزپرداز شیرازی، متخلص به پیرسوک : ۱-چه دیر آمدی، بوسه ام ازدهان افتاد!…
آزمون فوق تخصّصی جشنوارهٔ فیلم فجر ۱- هدف از برگزاری جشنوارهٔ فیلم فجر چیست؟ الف) نمایش هنرمندان ب) اشاعهٔ فرهنگ اصیل «هر ایرانی یک پوشش»…
سری هشتاد و ششم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمدمهدی معارفی _قفل می شوم روی زندگی تا آدم های کلیدی زندگی ام را پیدا کنم….
رضا رفیع : بیمارستان در نگاه عموم مردم همیشه در صحنه جایی است که اشخاص، سالم …..ببخشید، بیمار به آنجا وارد می شوند و پس…
وحید حاج سعیدی صنعت خودروسازی در ایران را می توان یکی از عجیب و غریب ترین صنایع دنیا قلمداد کرد تا جایی که عده ای…
علیرضا حیدرزاده برایم خیلی جالب است که چرا مدیر شرکت مینو،حق اظهارنظر دارد؟!اصلاً کسی که این همه سال، این همه ساقه طلایی میل کرده، چگونه…
رضا رفیع فراموشی بدچیزی است. کلاس بالاها به آن «آلزایمر» هم می گویند. لامصّب اگر شدّت پیدا کند، پدر صاحب بچه را در می آورد….
خاطره ی عباس خوش عمل کاشانی، به مناسبت چهلمین روز درگذشت ابوالفضل زرویی نصرآباد : چند ماه قبل از آن که برای اولین بار زرویی نصرآباد…
سری هشتاد و پنجم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _شب ها بیرون نمی رفتم،تا ریخت ماهش را نبینم. _وارد بازی های کثیف…
کاریکلماتورهای بهاره میرشفی : بوی گل معتاد را خمار کرد. هر سفیدرویی رو سفید نیست. به من برخورد شکستم. شیشه معتاد را شکست. لب دریا…
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی سری هشتاد و چهارم از سیبیل نوشت ها _خط دفاعی تیم فوتبال مان،خرچنگ و قورباغه بود. _آدم چسبی بود،اما به دل…
محمدرضا شهبازی : به گزارش شیرین طنز، به نقل از راه راه: به زرویی نمیآمد ملانصرالدین باشد. در مجله گل آقا مطالبی گل کرد که…
حامد معالی مهربانی طبق آنچه از تعاریف دینی به ما یاددادهاند؛ «اعمال ما تأخّر»، آن دسته از کارهایی است که پس از مرگ نیز، آثارش…
رضا ساکی قضیه ما طنزنویسها فرق دارد. ما وقتی یک نفر را از دست میدهیم بیشتر طنز مینویسیم. یعنی با طنز نوشتن سعی میکنیم خودمان…
۱-با”حقّه”، پای منقل نشست! ۲- حرفش راه نداشت، برگشتم! ۳- بااندیشۀ سیرشدن، کتک”می خورد”! ۴- وقتی به دوستم”سر”زدم، کف گرگی تحویل گرفتم! ۵- باتو، به…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-می خواستم به خودم برگردم، یکطرفه بود! ۲- پرایدم، هم خودم را می بَرَد هم آبرویم را! ۳- سرِخانۀ اوّل که…
سری هشتاد و سوم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _راه به جایی نبردم در کهکشان راه شیری. _آرایشگر باعث شد مشتریانش برای…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-تا نظر”جمع”را پذیرفت، “منها”شد! ۲- برای پیوند، دلِ”سوخته”ام را به معتاد تریاکی اهدا کردم! ۳- “قرار”ام نبود، همه بدنبالش گشتیم! ۴-…
افسانه جهرمیان : یک روز روانشناسان به سیم آخر زدند و حس کردند دیگر چیزی برای باختن ندارند؛ لذا به این نتیجه رسیدند که متولدین…
(کتاب پژوهشی «طنز در ادبیات تعزیه» که حاصل سالها تحقیق زندهیاد استاد «منوچهر احترامی» است، چندسال پیش چاپ شد اما همچنان پخش و توزیع نشده…