فرهادت می شوم، اگر تو «شیرین»ام شوی / کاریکلماتور
فرهادت می شوم، اگر تو «شیرین»ام شوی! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو با«مزّه»می زنم، ادکلن تلخ ام را! بخاطر بدآموزی، جلوی خودم خجالت نمی کشم! دیرور«علف»کشیدم،…
فرهادت می شوم، اگر تو «شیرین»ام شوی! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو با«مزّه»می زنم، ادکلن تلخ ام را! بخاطر بدآموزی، جلوی خودم خجالت نمی کشم! دیرور«علف»کشیدم،…
نگاهش «بودار» میشد، وقتی «سیر» نگاهم میکرد! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو گلویش گیر کرده بود، مسلسل سرفه میکرد. تا شورش را درآوردم، فشارش اُفتاد. بهم…
تعدادی کاریکلماتور با گویش شیرازی با واژهٔ گل ۱-تا قُرصِشِ بالُ اِنداخت، تو هوا گُل گرفتم! ۲-بَرِی شفاف سازی، از گُل نازک تر گفتم بِهِش!…
شعرم نمی آمد، با اُردنگ آوردم اش! کاریکلماتورهای جدید از طنزپرداز شیرازی شعرم نمی آمد، با اُردنگ آوردم اش! تشنۀ دیدارت بودم، چشمت آب آورد!…
رکورد رضازاده را شکست، بارِ مشکلات ام! کاریکلماتورهای طنزپردازی شیرازی حرف “اوّل” را که زدم، حرف “آخِر”دهان کجی کرد! عید “پاک” را، در گرمابه جشن…
تنم را می لرزاند، “بندری”! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱- چیز”شیرین” می خورد فرهاد، وقتی قندش می افتاد! ۲- اشکال “وزنی” داشت شعرم، دوباره”کشیدم”اش! ۳-…
پدرم همیشه حرف اش را شفّاف میزد، با کتک! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو “پیرسوک”- شیراز نقّاش خوبی بود، راه اش را “کشید”و رفت! تا مطمئن…
در هفت آسمان ستاره ای نداشت، خودم برایش چشمک می زدم! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو همراه اوّل ام”رژیمی”است، زنگ”نمی خورد”! دستبند نزده بودم، زمان از…
تنها سلام بی طمع، خداحافظی است! کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : گاهی آنقدر”محو” تو می شوم که فراموش می کنم در خیالم هستی! “گذشته”ام، “حال”…
کاریکلماتور های پیرسوک ۱-لهیده شده بودم، وقتی تو”رسیدی”! ۲- “دل”داشته باشی، عشق “حاکم”می شود! ۳- دو”دل”بود، “جگرم”! ۴- گوشم را”تیز”کردم، تا گوشش را بِبُرَم! ۵-…
۱-با”حقّه”، پای منقل نشست! ۲- حرفش راه نداشت، برگشتم! ۳- بااندیشۀ سیرشدن، کتک”می خورد”! ۴- وقتی به دوستم”سر”زدم، کف گرگی تحویل گرفتم! ۵- باتو، به…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-می خواستم به خودم برگردم، یکطرفه بود! ۲- پرایدم، هم خودم را می بَرَد هم آبرویم را! ۳- سرِخانۀ اوّل که…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-تا نظر”جمع”را پذیرفت، “منها”شد! ۲- برای پیوند، دلِ”سوخته”ام را به معتاد تریاکی اهدا کردم! ۳- “قرار”ام نبود، همه بدنبالش گشتیم! ۴-…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱- عمده خر بود، به تنهایی! ۲- در ارکستر سکوت، خواننده فریادهای بی صدایم! ۳- چون خوابش”سبک”بود، با وزنه می…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو ۱-درد اش را پرتاب کرد، تا به”درد ام بخورد”! ۲- وقتی کیف ام را زدند، جیبم گریه می کرد! ۳- گاوش…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-“من تو من”می شوم، وقتی درخود فرو می روم! ۲- بجای زبان، مغزش چرب است “گوسفند”! ۳- برای از یاد…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-با هر پِلکی که میزنم، جریمه می شوم دیدنت را! ۲- دکتر برایم”آرامش”مطلق نوشته، نام تو را! ۳- همیشه بانگاه،…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-فهمیدن رایگان است، امّا برایت گران تمام می شود! ۲- برای”کشیدنِ”پیراهن یوسف، زلیخا وار ترازو خریدم! ۳- آنقدر”خاکی”بود که در…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-وقتی پاهایم باد می کنند، خودشان را برای کفش هایم می گیرند! ۲- گریه، لبخندت را پلیسه می کند! ۳-…