«به زودی» از مصدر چیزی نیست! اصلن از قدیم گفتهاند: به زودی را کی داده و کی گرفته است؟ به زودی به معنای «مطالبات خود را روی یخ بنویس» است و دلالت میکند به استخدام کردن دیگران که در زبان محاوره سرِ کار گذاشتن هم بیان میشود.
دشواریهای زبان فارسی
به طور مثال:
به زودی به سیل زدگان وام پرداخت خواهد شد= برو بعد از زلزله زدگان آذربایجان و کسبهی پلاسکو و زلزله زدگان بم و جنگزدگان در صف بایست تا زیرپات علف سبز شه.
به زودی فعل ربطی و ناقص است، این فعل نیاز به دو عدد پا، زیرِ پا به میزان کافی، یکچاهارم پیمانه علف و مقادیری زمان دارد.
جملهی «به زودی در این مکان پارک احداث خواهد شد» معنای خاصی ندارد و صرفن یک دیوارنویسی است جهت زیباسازی که شهرداریها بر روی بعضی دیوارها به یادگار میگذارند.
بهزودی برخلاف ظاهرش خیلی صبور است و در انجام کارها هیچ عجلهای ندارد که هیچ! اصلن تعهدی هم نمیدهد که به آنها عمل کند.
خاقانی میفرماید:
گفتی بدهم کامت اما نه بدین زودی
عمری شد و زین وعده، کمتر نکنی دانم
در بیت بالا میبینیم که خاقانی عمرش تمام شده است و هنوز بهزودی کام او را نداده است. بنا به گفتهی تذکرهنویسان هنوز هم بهزودی درنظر ندارد که این وعده را عملی کند.
و عطار میفرماید:
به پیش او نباید شد بهزودی
که تا داند که بی او درچه بودی
همانطور که میبینید عطار هم معتقد بوده که بهزودی باعث میشود که طرف خیال کنه حالا چه خبره. پس باید تا جایی که میشود صبور بود و اصلن عجله کار شیطان است.
بازنشر دشواریها، پاسداشت زبان فارسی است.