menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کاریکلماتور : آدم یک دنده، کلاچ ندارد!

کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو :

۱-دنبال خودم رفتم، تا سر از کارم در آورم!

۲- من فکر می کنم، پس در توّهم ام!

۳- آدم یک دنده، کلاچ ندارد!

۴- تا عقل ام پاره سنگ بر می دارد، عاقلان لُنگ می اندازند!

۵- وقتی امضاء ام را جا می گذارم، شست ام “خبردار”می شود!

۶- آنچنان با او در اداره برخورد کردم که، پخش زمین شدم!

۷- پرندۀ منزوی، روی سایۀ درخت می نشیند!

۸- با بالا آمدن پرچم خط نگهدار، فوروارد جریمۀ سرعت شد!

۹- آخر نفهمیدم، نیّت اش خیر بود یا خیر؟!

۱۰- با فحش های فنّی، لب و دهان اش در زمین بازی می کردند!

۱۱- “به هم ریخته بود”معشوق ام، مرّتب اش کردم!

۱۲- وقتی خودش را”جمع”می کرد، با من”جور”می شد!

۱۳- فهمیدن رایگان است، امّا گران تمام می شود!

۱۴- اندام اش موزون می نمود، وقتی آشوب به”پا”می کرد!

۱۵- وعده های”عکس”شده ات را، در آلبوم چسباندم!

۱۶- وقت شکار، تفنگ اش “در رفت”!

۱۷- برای یک”حالِ ساده”، مضارع ام را پیش فروش کردم!

۱۸- پس از شنیدن شعار “هیچکس تنها نیست”، دیگر جلوی موبایلم هم لخت نمی شوم!

۱۹- برای”پیچاندن”، تاب آش دادم!

۲۰- برای رفتنِ به “بهشت”، زندگی ما را “جهنّم” کردند!

۲۱- هر روز خوشید”در می آید”، چون پدرم!

۲۲- سانتریفوژها برای چرخیدن، به زورخانه رفتند!

۲۳- چون زیر کاسه اش توطئه خوابیده بود، نیم کاسه اش ساکت بود!

۲۴- برای”باز”کردن اخم اش، به صورت اش”اسید”پاشیدم!

۲۵- “خوب”می بیند همه را، آدم”بد”!

۲۶- “بیدار”ام کرد خرِ درون ام، که لگد زد!

۲۷- از یاد بُرد تو کار من نیست، باور ام را سِرچ کُن!

۲۸- می خواستم بروم، دل ام نیآمد، ماندم!

۲۹- می خواست یادم”برود”، پشت سرش آب ریختم!

۳۰- هندوانه ات را دوست دارم، یلدا!

۳۱- یک جنگل، چوب سادگی ام را خورده ام!

۳۲- نگاه گرم اش، “داغ”دیده بود!

۳۳- آنقدر”خاکی”بود که در خودش دفن اش کردند!

۳۴- چون”صادق”بود، “هدایت”اش کردم!

۳۵- با دیدن سوسک، توالت را روی سرش گذاشته بود!

۳۶- من به تنهای رضایت داده ام، خیالت رضایت نمی دهد!

۳۷- “حال”ام را بهم بزن، غم هایم تَه گرفته اند!

۳۸- مرا نمی فهمید، ترجمه می کرد به زبان خودش!

۳۹- موهایش سپید شد فرزندم، تا دفتر خاطرات ام را خواند!

۴۰- سرم را روی”شانه”اش گذاشتم، تا برای فرق باز کند!

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر