تخت دو نفره خریدم تا بستر تنهایی ام بزرگتر باشد
سری چهل و چهارم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : حس پلنگ بودن داشت، گربه ای که عرق سگی خورده بود. گردن بند طبی نمی گذاشت…
سری چهل و چهارم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : حس پلنگ بودن داشت، گربه ای که عرق سگی خورده بود. گردن بند طبی نمی گذاشت…
سری چهل و سوم و اولین کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی در سال ۱۳۹۶ : _عکس گل به بازو خالکوبی می کند باغبان در خشک سالی….
سری چهل و دوم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _مردی که کنترل زندگی اش دست زنش افتاده بود، باتری عمرش زود تمام شد. _در زندگی…
سری چهل و یکم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : پا به خانه ی لامپ دلسوخته نمی گذارد، برق. آسمان به ماه های تقویم حسادت می…
سری چهلم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _برای داشتن فردای بهتر، خوب می خوابم. _همیشه لباس راه راه به تن می کند، وزیر راه. _بیمار…
سری سی و نهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به دنبال راه خروج بودم، تا از فکرش بیرون بیایم. _سرم را از تنم جدا کردم،…
سری سی و هشتم از سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _برای اینکه خواب از کله اش بپرد، برایش بال کشید. _مرد سر…
سری سی و هفتم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _از زندگی کارمندان غذای حاضری، غایب نمی شود. _با کلمات کلیدی قفل دهان…
سری سی و ششم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _جانماز آب می کشید تا جانمازش تمیز باشد، ساده لوح. _با پنکه، کلاه…
سری سی و چهارم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _پرنده ی آزادی را به سیخ می کشد، دیکتاتور. _دشمن قسم خورده را…
سی و سومین سری سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _دهان آدم های خاکی را به راحتی می شود گل گرفت. _آدم وفادار…
سی و دومین سری سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _در رقابت، رفاقت تعطیل می شود. _زرافه، همه جا گردن می کشد. _با…
سری سی و یکم از سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _دوستم با خودکار، اعصابم را خط خطی کرد. _آدم کم حافظه، نمی…
سی امین سری سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _در را قفل می کردم تا خستگی ام در نرود. _بعد از عمل گونه،…
سری ۲۹ ام سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _با دیدن مرغ بریان از هوش رفت، خروس ترسو. _آدم چاق نمی تواند خودش…
سری بیست و هشتم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _عینک آدم های معتاد را عینک دودی می نامند. _به حد مرگ همه…
سری بیست و هفتم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _بعد از اینکه خاکش کردند، آدم خاکی ای شد. _هر روز در آیینه،…
سری بیست و پنج +یکم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _شطرنج باز مستأجر، با دیده ی حسرت به خانه های شطرنج مینگریست….
سری بیست و پنجم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _خروس هوسباز، با سیمرغ ازدواج می کند. _نوازنده ای که ساز مخالف می…
سری بیست و چهارم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _موشک کاغذی به پرواز در می آورد، خلبان بازنشسته. _ویلچرنشین با انگیزه ای…