نوشته های دسته "کاریکلماتور" در شیرین طنز

سری ششم سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _آدم زبان باز، عاشق پول بی زبان است. _تب عشق، دماسنج می ترکاند. _لاک پشت…

کاریکلماتورهای افسانه بختیاری نژاد : _نوار قلبش غیر مجاز بود، مجوز سلامتی اش باطل شد. _با آنکه به جهنم می رفت شادروان بود. _تنها مفتی…

کاریکلماتورهای افسانه بختیاری نژاد : _دُم در آورد، تا شاهدی برای گفته هایش باشد. _بعضی ها با عرض معذرت به بدی های خود طول می…

کاریکلماتورهای افسانه بختیاری نژاد : _وقتی شورش را در آورد بی نمک شد. _سخت ترین جنگ، جنگ نرم است. _اعتیاد به زیبایی دماغش را عملی…

کاریکلماتور های ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) شیرین نامه : تا به خوابِ”شیرین” می روم، سراسیمه از خواب می پَرَد فرهاد!! برای “هندوانۀ””شیرین”، ضعف می کند…

کاریکلماتورهای محمد آیین پرست : ۱٫ موسیقی چشمانش تار بود. ۲٫ دختر پخته ای بود، خام هیچ پسری نمیشد. ۳٫ آدم فروش، آدم به نرخ…

کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی سری پنجم سیبیل نوشته ها در سفره ی هفت سین _در ایام عید، کارتن تمیز به عنوان عیدی به کارتن خواب…

سری چهارم سیبیل نوشته ها کاریکلماتور های محمد مهدی معارفی : _تمام زندگی ام را به پایش ریختم، له کرد و رفت. _آدم سرشناسی است،…

کاریکلماتورهای نائله یوسفی : با حرف های دهن پر کن شکم ها سیر نمی شود. بلیط فروش مجانی به سفر آخرت رفت. کودکان روستا روی…

سری سوم سیبیل نوشته ها (کاریکلماتور ها) _آشپز فقیر، مزه ی پول را تشخیص نمی دهد. _کور دل، نگاه عاشقانه را نمی بیند. _آرایشگری که…

کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی: _به جرم ترور شخصیت، اعدامم کردند. _آدم گرسنه، جگر گوشه اش را به سیخ می کشد. _امتحان الهی به قدری سخت…

سیبیل نوشته ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _زن فقیر، باردار بدبختی است. _ماهی گیر، در دریای نگاه معشوق سرگرم صیادی است. _تنها سفری است…

کاریکلماتورهای نائله یوسفی : در دفتر ثبت ازدواج مشق “مهر” می نویسند و در دفتر ثبت طلاق “تیر”می کشند. کله پاچه فروشی محل گردهمایی فرار…

کاریکلماتورهای نائله یوسفی : مرغ “حق” در دادگاه تبرئه شد. تنها “پیش آمدم در زندگی شکمم بود. اگر یک غده سرطانی بودم پیشرفت می کردم….

کاریکلماتورهای محمد آیین پرست : ۱٫ در میان هیاهوی مردم ، بدنبال حرف خودم می گردم ۲٫ حکومت شورش را در آورد ، مردم شورش…

کاریکلماتورهای نائله یوسفی : *بعضی ها نماز را به جماعت می خوانند و حق را فرادا می خورند. *در گلچین روزگار گل سر سبد بود….

کاریکلماتورهای حامد بذرافکن : با مدرک تحصیلی، سر كارش گذاشتند . در دايره ي قسمت، ما نقطه ي پرگار هم نيستيم . دایره قسمت بعضی…

محمد آیین پرست با نام مستعار امید، متولد سال بُز 1370، در هفدهمین روز فصل زمستان یعنی دی، در شهر باران های نقره ای رشت،…

کاریکلماتورهای محمد آیین پرست : ۱٫ آدم یه دنده ای بود، به سرعت اعتقادی نداشت. ۲٫ کلمات تا به زبانم آمدند، زبان درآوردند. ۳٫فقط گاوها…

۱+ ۳۵ کاریکلماتور از محمود سلطانی : ـ آسانسور که خراب می‌شود، غرور پله‌ها احیا می‌شود. ـ آینه تنها وسیله‌ای است که امروز و فردا…