کاریکلماتور : با دیدن سه راه دو به شک شد، دوشاخه تلویزیون
سری هفتاد و چهارم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _با پرنده ها همنشینی کرد، دلی که هوایی شد. _با دیدن سه…
سری هفتاد و چهارم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _با پرنده ها همنشینی کرد، دلی که هوایی شد. _با دیدن سه…
سری هفتاد و سوم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _پاجوش پیری است،عصا. _قمر را در دانشگاه دید می زد،دانشجوی هوافضا. _کار…
سری هفتاد و دوم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _عزادار می شود موش خرما،برای نخل سوخته. _ثابت قدم نمی شود کسی،روی…
سری هفتاد و یکم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به ورزش ذهنی روی می آورد،تن پرور. _به کشتن داد موریانه ها…
سری هفتادم سیبیل نوشت ها (کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی) : _در بستر اندیشه اش همیشه خواب است،نادان. _نگذاشت چیزی ته دلم باقی بماند قرص اسهال….
سری شصت و نهم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به روز رسانی می شود، مشکلات فقرا. _خط کش ام شکست، کج…
سری شصت و هشتم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و پنجم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _زود پرپر شد، آرزوی پرنده فروش. _با آمپول هوا،…
سری شصت و هفتم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و چهارم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به ساختمان بدنش می رسید، برج ساز. _در کانون…
سری شصت و شش از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و سوم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _با آدامس بادکنکی بچه ها را سر به هوا…
سری شصت و پنجم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و دوم کاریکلماتوهای محمد مهدی معارفی : _آدم الکلی را داخل شیشه انداختم،برای یادگاری. _پیکار می…
سری شصت و چهارم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و یکم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _بلادرنگ، رنگ عوض می کند آدم هفت رنگ. _به…
سری شصت و سوم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیستم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _گاهی اوقات کتک کاری را دستور کار خود قرار می دهد،وزیر…
سری شصت و دوم از سیبیل نوشت ها_مجموعه نوزدهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _زبان همه را باز می کند،پول بی زبان. _پشتم گرم شد…
سری شصت و یکم از سیبیل نوشت ها_مجموعه هجدهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _رمز موفقیتش را فراموش کرد، شکست خورد. _برای فرار مالیاتی، دونده…
سری شصت ام از سیبیل نوشت ها_مجموعه هفدهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _حرف های شسته و رفته ای می زند، نظافت چی. _با طناب،…
سری پنجاه و نهم از سیبیل نوشت ها_مجموعه هفدهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی _برای کشیدن نقشه ی قتل، به نقشه کش مراجعه کرد ساده لوح….
سری پنجاه و هشتم از سیبیل نوشت ها _ سری شانزدهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _یکی از نیازهای حیاطی پدر بزرگم بود شیلنگ. _بعد…
سری پنجاه و هفتم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی – مجموعه پانزدهم _دامپزشک بردم بر بالین کسی که اشک تمساح می ریخت. _چقدر بد به دلت…
سری پنجاه و ششم از سیبیل نوشت ها_مجموعه چهاردهم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _میهمان بعد از پوشیدن گرم کن، یخ اش باز می شود….
سری پنجاه و پنجم سیبیل نوشت ها کاریکلماتور های محمد مهدی معارفی مجموعه ی سیزدهم در سال ۱۳۹۶ _در خشکسالی نتوانستم به نوشته هایم آب ببندم….