سری هفتادم سیبیل نوشت ها (کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی) :
_در بستر اندیشه اش همیشه خواب است،نادان.
_نگذاشت چیزی ته دلم باقی بماند قرص اسهال.
_خوش مشرب می شود،آدم الکلی.
_حرف های بی جا را جا به جا می کند،سخن چین.
_با ترقه سر جایش نشاندند،ترقی خواه را.
_پای ثابت بازی کلاغ پر است مترسک.
_فشارم را بالا و پایین می کنند،گروه های فشار.
_نمی توانند به افق های دوردست چشم بدوزند،آدم های نزدیک بین.
_اجازه نداد حرف هایم را سینه به سینه منتقل کنم،سرطان سینه.
_با آبرویش آتش را خاموش کرد،آتش نشان.
_لب تشنه از بوسه بودم.
_برای اینکه گناهش دامن مرا نگیرد،دامن نمی پوشیدم.