گفت و گو با حدیثه شریفی به بهانه ی انتشار سمفونی کلمات

حدیثه شریفی در بیستمین روز تیر ماه سال ۱۳۸۰ در شهر قم به دنیا آمد. از چهار سالگی به لطف مادرش خواندن و نوشتن را آغاز کرد و اولین شعرش را در نه سالگی سرود. او از یازده سالگی، کاریکلماتور می نویسد.

در ادامه گفت و گوی پایگاه خبری شیرین طنز با حدیثه شریفی به مناسبت انتشار جلد سوم مجموعه کاریکلماتورهایش با نام سمفونی کلمات را می خوانید :

*تعریف شما از کاریکلماتور چیست؟
کاریکلماتور، کلنجار با کلمات است تا اندیشه برجسته شود. ریشه طنز دارد و تشویق به شکرخند می کند. و گاه طنز تلخ هم دارد که تلنگری به مخاطب وارد آورده و نمی گذارد مخاطب به خواب خرگوشی فرو رود. و کلامی است که در عین کوتاهی، محتوایی بس عمیق دارد و حاصل واژه بازی است. دیدی شاعرانه دارد اما شعر نیست و ایجازش، اعجاز آفرین است.

نگاهی فیلسوفانه ولی اغراق آمیزی دارد که سبب می شود مخاطب در ظاهر از منطق دور شود ولی در حقیقت، منطقی ترین شکل اندیشه را در خود داشته باشد و فرصتی را هم برای اندیشه پروری به وجود می آورد. و کاریکلماتور، عمق و نمکی دارد که دریا هم ندارد.

*چطور شد که با کاریکلماتور آشنا شدید؟
*آشناییم با کاریکلماتور بر می گردد به کلاس دوم ابتدایی که روزی پدرم کتابی را به من هدیه کرد که با تمام کتاب هایی که برایم خریده بود، فرق داشت چه از لحاظ متن و چه از لحاظ طراحی هایش، ابتدا شیفته کاریکاتورهایش شدم و به دقت نگاه می کردم تا مفهوم و قصه اش دستگیرم شود، از طرفی متنش هم برایم تازگی داشت و از پدر خواستم تا کتاب های بیشتری از این دست برایم بخرد و کاریکلماتور همراه و همدم ناب ترین لحظه هایم شد.

*تاکنون آثار کدام یک از پیشکسوتان کاریکلماتور را مطالعه کرده اید؟
در این سال ها آثار کاریکلماتوریست های زیادی را مطالعه کرده ام و از خواندنشان لذت بردم. آثار زنده یاد پرویز شاپور که پدر کاریکلماتور هستند و از جمله آثار سهراب گل هاشم، مهدی فرج الهی، عباس گلکار، حسین ناژفر و … .

*چه کسی مشوق شما در نوشتن کاریکلماتور بود؟
جناب آقای مهدی فرج اللهی ادب دوست و اندیش ورز در این مدت با تشویق هاشون موجب دلگرمی ام بودند. ایشون “امید” را به معنای واقعی به من دادند و بسیار بنده نوازند و شاگردی ایشون مایه مباهات است. و ازشون تشکر می کنم و براشون آرزوی شادابی و شادکامی و نهایت موفقیت را دارم.

*چه آثاری را با موضوع کاریکلماتور منتشر کرده اید؟
سال هاست که آثار بنده جسته و گریخته در هفته نامه ها، مجلات و نشریات زیادی با عنوان کاریکلماتور منتشر می شوند و آثار خود را در کتاب سمفونی کلمات منتشر کرده ام.

*درباره علت نامگذاری سمفونی کلمات بگویید؟
برای نام این مجموعه، بیش از ده ها نام مختلف را در نظر داشتم و برای انتخابش روزها فکر کردم. اما با پیشنهاد اساتیدم همین عنوان فعلی را انتخاب کردم.

*سمفونی کلمات در چند جلد و چند نسخه منتشر شده است؟
مجموعه سمفونی کلمات با مقدمه ی آقای سهراب گل هاشم در سه جلد منتشر و به چاپ سوم رسیده است که اکنون در نوبت چاپ سوم، به تعداد ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.

*برای انتشار کتاب هایتان با چه موانعی روبرو بودید؟

موانع خاصی نبود، اما به جز خانواده ام، حمایت دیگری از بنده به هیچ وجه صورت نگرفت.

*چطور شد که برای مقدمه کتاب سراغ آقای گل هاشم رفتید؟
سال ها پیش سعادت آشنایی با جناب استاد سهراب گل هاشم را پیدا کردم و در مکتب ایشان پرورش یافتم. روزی که تصمیم به چاپ گرفتم بعد از نوشتن پیشگفتار، از ایشان درخواست مقدمه داشتم و ایشون با محبت تمام و رویی گشاده قبول زحمت کردند.

و من از اینجا بازهم از ایشون کمال قدردانی را دارم و براشون آرزوی صحت و سلامتی و شادی روز افزون دارم و ان شاء الله سایه ایشان بر سرمان مستدام باشد و قلمشان همیشه نویسان باد.

*تاکنون در چه مسابقاتی شرکت کرده اید و چه مقام هایی کسب کرده اید؟
در سال تحصیلی ۹۶_۹۷ آثار بنده منتخب بیستمین دوره ی جشنواره ی جوان خوارزمی شد. و از برگزیدگان در گروه علمی زبان و ادبیات فارسی آن دوره بوده ام.

*برای آینده چه برنامه ای دارید؟

به آینده خوش بینم و امید دارم روزهای خوش و زیباتری در راه است. از خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان و سیمای قم هستم و همچنین سردبیر سرویس ادبی و گزارشگر خبرگزاری سرای وطن هستم.پزشکی می خوانم و امیدوارم به میهن عزیزم و مردمان عزیز تر از جانم به هر شکل ممکن در هر جایی خدمت کنم و مفید باشم و همچنین امید است کتاب های بیشتری در حوزه ادبیات علی الخصوص کاریکلماتور منتشر کنم.

*در پایان اگر صحبتی دارید در خدمتیم.
خدمت از من است، صحبت خاص دیگری ندارم، ممنونم از همه عزیزانی که وقت گذاشتند.
امیدوارم توانسته باشم با چاپ مجموعه سه جلدی سمفونی کلمات، خنده ای بر لبی بنشانم، شوقی در دلی انگیزم و راهی به فهم یا پنجره ای رو به اندیشه باز کنم و نیز افق دیدی را وسعت بخشم. خداوند مهربان را از این سعادت بی نهایت شاکرم.
برقرار باشید و خندان روی.

*چند نمونه از کاریکلماتورهای حدیثه شریفی :

• لبِ دریا، خطّ قرمز ماهی‌هاست.
• خوشا به مرام کفش ها که با همه راه می آیند.
• چون شرّ بود، از خیرش گذشتم.
• مادر با نوه دار شدن، “بزرگ” می شود.
• این روزها نابینا هم که باشی، چشمت روز بد می بیند.
• زباله، خطّ تولید خانه هاست.
• عمر هیچ آدم برفی ای به آمدن بهار قد نمی دهد.
• شب ها را با خیالت به روز رسانی می کنم.
• از ترس آنکه دورش بزنند، به کسی میدان نمی داد.
• بی عشق، سفره ی دلم بی نمک است.
• به جز دزد، هیچکس مترسک را آدم حساب نکرد.
• به هرکه گفتم: بالای چشمت ابروست، رنجید؛کودک سرطانی خندید.
• در کشور غنا هم فقر وجود دارد.
• قلب عمری برای نایستادن، ایستادگی می کند.
• کاش چشم و هم چشمی ها هم از چشم بیفتند.
• جای دوری نمی رود اگر برگردی.
• پاشنه کش یک عمر پا در کفش مردم می کند.
• ستاره ها به احترام خورشید، روزها آفتابی نمی شوند.
• نیروی جاذبه همه را زمینگیر کرد.
• هرکه تو را دید مشتری شد، ماه من کمتر آفتابی شو.
• خودم را وقتی باختم که دلم را برد.
• تشنه ی محبّت سیرابی ندارد.
• بلای جان سکوت، آلودگی صوتی است.
• با دیدن رخت، مات شدم.
• گریه، مهمانِ ناخوانده در شادی هاست.
• به روی نامه هایی که به کشور هند می فرستم، تمر هندی می چسبانم.
• زلزله، بمِ ایران را زیر کرد.
• با خیس شدن شیشه ی عینکم، دچار “تردید” شدم.
• دخترک، مادرِ کودک درونش بود.
• هوایت که به سرم می زند، سر به هوا می شوم.
• میگفت: وقتی کچل شدم که برایم دردسر تراشید.
• دستت که خالی باشد، با دل پر دعا می کنی.
• دلم حتی با آمدن باران اسیدی، باز نشد.
• کشاورز شکّاک، بد برداشت می کرد.
• پرندگان بی نوا تمام عمر را بال بال می زنند.
• وقتی از خواب غفلت بیدار شد که در آگاهی بود.
• شعر آبکی، سیل نقد به راه انداخت.
• خدا آدم را به هتلی هزار ستاره تبعید کرد.
• درخت نابارور، شرمندگی به بار آورد.
• چون پخته بودم، نتوانست خامم کند.
• خونِ دریا به گردن خشکسالی است.

گفت و گو از سید علی روح الامین – مهر ۹۸