زنبور تریاکی، عاشق گل خشخاش بود/کاریکلماتور
زنبور تریاکی، عاشق گل خشخاش بود. کاریکلماتورهای حدیثه شریفی چه انتظار از وفای روزگار وقتی زمین خودش را هم دور میزند. اکثریت پرندهها بلند پروازند….
زنبور تریاکی، عاشق گل خشخاش بود. کاریکلماتورهای حدیثه شریفی چه انتظار از وفای روزگار وقتی زمین خودش را هم دور میزند. اکثریت پرندهها بلند پروازند….
عصا، صدای پای پیری است. کاریکلماتورهای حدیثه شریفی از چشم ماه افتاد، ستارهای که زیاد چشمک میزد. آدم برفی نمکگیر شود، میمیرد. همیشه دادگاه با…
کشاورز شکاک، بد برداشت میکرد. کاریکلماتورهای حدیثه شریفی قلّک، جدّ بانک است. به روی نامههایی که به کشور هند میفرستم، تمرهندی میچسبانم. قلب عمری برای…
حدیثه شریفی در بیستمین روز تیر ماه سال ۱۳۸۰ در شهر قم به دنیا آمد. از چهار سالگی به لطف مادرش خواندن و نوشتن را…
بعضی ها آب به دسته گل میدهند، و بعضی دسته گل به آب. وقتی شیشه ی عینکم خیس میشود، دچار “تردید” میشوم. از ترس اینکه…