کاریکلماتور های سیبیل نوشته شماره ی ۱۰۶
- از رو نمی روم وقتی رو به زوالم.
- ناس را بدخواب می کرد، خرناس دیکتاتور.
- بعد از قرض دادن پول، دستی دستی به تنگ دستی افتادم.
- حرف های نیش دار میزبان، حالم را نامیزان می کند.
- از وقتی نگاهم چروکید، پیر می بینمت.
- نشانه ی خوبی نبود شانه ی شکسته برای آرایشگر خرافاتی.
- کار درخور توجهی ندارد دربان.
- سیراب می شوند گل های صحرایی در چشم های دریایی ات.
- به مال و منال رسید با گوشمالی دیگران مزدور.
- دستخوش تغییر نمی شود کج دست.
- در مرحله ی نبودنت شکل می گیرد ستودنت.
نویسنده : محمدمهدی معارفی