معیار ارزیابی طنز چیست؟ به بیان دیگر، چه جور طنزی خوب است؟ یا طنز خوب چه جوری است؟
– طنزی که خنده دار باشد، یعنی ما را بخنداند.
– طنزی که حرفهای مردم را بیان کند. بهاصطلاح بیانگر درددل مردم باشد. (در پرانتز این را بگویم که اخیرا پیادگان فضای مجازی، «درددل» را بهصورت «درد و دل» مینویسند!)
– طنزی که خط قرمزها را رعایت نکند و شجاعانه و حتی بیپروا باشد. افشاگری و پردهدری کند و به تعبیر پیادگان فضای مجازی، جنجالی باشد.
– طنزی که گزندگی داشته باشد. گزندگی سیاسی و اخلاقی و اعتقادی و نیش زدن به این و آن، طنز را جذاب میکند.
– طنزی که بهروز باشد؛ یعنی از موجهای هیجانی خبرهای روز پیروی کند. هر خبری که باشد؛ چه خبری خوش، مانند راهیابی تیم ملی به جامجهانی، و چه خبری بد مانند زلزله و آتشسوزی.
از این دست جملات درباره معیار طنز خوب، باز هم میتوان نوشت. هرکس به اقتضای فکر و سلیقه و نگاه خود، از طنز توقعی دارد؛ مثلا مدیران و صاحبمنصبان توقع دارند که طنز، بیانگر خدمات و کرامات آنها باشد و از قدرناشناسی مردم و رقیبان و دشمنانشان انتقاد کند.
سخنرانان و نصیحتکنندگان خوشسخن و خوشخیال، میگویند که طنز خوب باید آموزنده باشد.
اما طنزنویسان که از زمره رندان و نکتهسنجان هستند، میدانند که اینجور حرفها البته قابل شنیدن است اما هنگام طنزنویسی، چیزی از این حرفها یادشان نمیآید. اصلا طنزنویس اگر آدم حرفگوشکنی باشد که نمیتواند طنز بنویسد.در طنزهای خوب، البته نشانههایی از همین جملاتی که در آغاز مطلب آمد، دیده میشود. مثلا طنزنویس ممکن است به برخی موضوعات مورد علاقه مخاطبان اشارهای کند یا از جاذبه خبرهای روز استفاده کند، اما لابد اینقدر باهوش هست که بداند افتادن دنبال حرفهای روزمره و خبرهای هیجانی، نوشتههای او را از خلاقیت و نگاه خاص به موضوعات، دور میدارد.در نوشته طنز البته خنده، سهم مهمی دارد. چه به صورت خنداندن مخاطبان و چه به صورتِ «بیان یک وضعیتِ مضحک و مسخره» که شاید همیشه خندهآور نباشد.
همچنین نوشته طنز، حتماً با خط قرمزها سروکار دارد و اصلا بدون نقض خط قرمزها و بدون وارد شدن به محدودههای ممنوعه، طنزی آفریده نمیشود. اما عبور از خط قرمز و حریمهای ممنوع، اگر با ظرافت و رندی نکتهسنجی نباشد، هرچقدر هم که شجاعانه باشد، طنز نمیآفریند.این رندی و ظرافت بیان، فقط به خاطر ترس از سانسور و مجازات نیست، بلکه بخش مهمی از تکنیک طنزنویسی است.مهمترین معیار ارزیابی نوشته طنز، همین رندیها و خلاقیتهای زبانی و بلاغی و نگاه هنرمندانه و ظرافت در بیان موضوع است. بسیاری از شاهکارهای طنز در جهان، درباره موضوعاتی پیشپاافتاده و کماهمیت است.
اما همان موضوع ساده و کماهمیت، با نگاه خلاق و بیان ظریف و هوشمندانه طنزنویس، به یک متن ارزشمند و خواندنی و بهیادماندنی بدل شده است.پس از این معیار، برای ارزیابی متون طنز، موضوع انسجام فکری و سامانِ درونی متن نیز بسیار مهم است. هر طنزنویس خوب، دارای نظام فکری و دستگاه اندیشه و جهانبینی خاص خود است. این نظام فکری در نگاه او به هر موضوعی، اثرگذار است. فارغ از اینکه جهانبینی و نظام فکری طنزپرداز را میپسندیم یا نمیپسندیم؛ همینکه در آثار او نشانههای انسجام درونی و دستگاه خاص اندیشه او را میبینیم، درمییابیم که با هنرمندی صاحبسبک مواجهیم که از پریشانی و پراکندگی محتوایی پرهیز دارد.
منبع : روزنامه اعتماد