مدتی پیش مقاله خارجی جالبی درباره ارتباط شخصیت افراد با اتومبیلی که میخرند خواندم. از قضا در آن اشاره شده بود که ایرانیان به ماشینهای شاسی بلند علاقه دارند، چون مایلند دیگران را از بالا نگاه کنند و با این کار احساس برتری به آنها دست میدهد!
از آن روز به بعد در خیابان به آدمها و ماشینهایشان دقت کردم. یادم افتاد بچه که بودم گاهی سیزدهبهدر را به خانه خاله میرفتیم. با خدابیامرز پسرخالهام – که بعدها در یک تصادف فجیع رانندگی از دنیا رفت- کنار پنجره خانه آنها مینشستیم و ماشینها را میشمردیم.
هر ماشینی که از سمت راست میآمد یک امتیاز برای او داشت و هر ماشین که از سمت چپ میآمد یک امتیاز برای من. ماشینهایی که سبزه هفتسین داشتند، امتیاز بیشتری میگرفتند.
سالهای بعد این عادت برای من باقی ماند که گاهی در جاده توی دلم نیتی کنم و ماشینها را بشمارم. شاسی بلند یک امتیاز، بنز و بیامو دو امتیاز، ماشین روباز پنج امتیاز و ماشین عروس ده امتیاز داشت. در پایان مسیر مشخص میشد که چند درصد ممکن بود به نیت توی دلم برسم.
با خودم فکر میکنم چرا در ضمیر ناخودآگاه من این ماشینها امتیاز داشتند و پراید و پیکان نه؟
چنددرصد از ما ناخودآگاه به رانندگان ماشینهای مدلبالا بیشتر احترام میگذاریم؟
چنددرصد از ما وقتی پشت فرمان یک ماشین گرانقیمت مینشینیم خیال نمیکنیم که همراه آن، سند کوچهها و خیابانها را هم به ناممان زدهاند؟
چنددرصد از ما موقع عبور از خیابان سرمان را پایین میاندازیم و بدون توجه به چراغ راهنمایی رد میشویم و توقع داریم رانندهها وقتی چراغ عبورشان سبز است پیش پایمان توقف کنند؟
چنددرصد از ما وقتی پشت فرمان نشستهایم توقع داریم همه پیادهها به احتراممان صف بکشند و هیچکدامشان خیال نکند حق دارد زودتر از ما از خیابان عبور کند؟
چنددرصد از ما قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت میکنیم؟
توجه به پاسخ این مجموعه پرسش نشان میدهد که چرا کابوس هر گردشگر اروپایی در ایران، عبور از خیابان و استفاده از تاکسی است! یک استاد فیزیک فرانسوی را بهخاطر میآورم که به همراه عدهای دیگر از فیزیکدانان خارجی مهمان دانشگاه اصفهان بودند و من راهنمایی آنها را برعهده داشتم.
او وقتی میخواست از خیابان عبور کند مدتها میایستاد تا هیچ ماشینی از دوطرف دیده نشود، سپس سرش را بین دستانش میگرفت و هرولهکنان از خیابان عبور میکرد!
شاید بهتر باشد بهجای آنکه در آرزوی خرید ماشین شاسی بلند باشیم، فرهنگ رانندگی را بیاموزیم و به کابوس خیابانها و جادههای ایران پایان بدهیم.
ارمغان زمان فشمی – روزنامه اطلاعات