menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

آمار بیکاری

کار اضافى موجود بود!

موضوع بیکاری مال فقط دولت فعلی نیست. در دولت دکل گم کرده قبلی نیز وجود داشت. منتهی گاهی به روی مبارک نمی آوردند. گاهی هم فرمایش هایی می کردند که آدم شاخ در می آورد. مثلاً یادم نرفته که سال ۱۳۹۰وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آن موقع(که نخواستیم نامش فاش شود!)؛ طی مصاحبه ای شگفت و شنگرف، پرده از رازی بزرگ برداشته و اعلام کرده بود که:« برخی افراد بیکار نیستند، ولی حال کار کردن ندارند

در تأیید آن وزیر کار :

به یک بنده خدایی گفتند:«بی زحمت آن قندان را بده دست من!»؛ پشت چشمی نازک کرد و گفت:«نیست!…» گفتند:« چطور نیست؟…آنجا کنارت روی میز است که!» سگرمه هایش را در هم کشید و گفت:«بله، کور نیستم؛ قندان هست، حالش نیست!»

باری، همان ۸ سال پیش که ذکر خیرش شد، همین وزیر کاری که صحبتش به میان آمد؛ در ادامه عرایض واقعاً معقول خود با استناد به آمار و ارقام موجود اضافه کرده بودند که:«سال گذشته[۱۳۸۹]،هدفگذاری دولت، ایجاد یک میلیون و ۱۰۰ هزار شغل بود که بر اساس آمارهای ما، یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل ایجاد شده است.»

نتیجه گیری علمی:

با این حساب خوشبختانه در آن سال عزیز،در حدود ۵۰۰ هزار شغل هم اضافه آوردیم که باید به مزایده می گذاشتیم!

یادم می آید که آن موقع راستش ما اولش خیلی دو زاری مان نیفتاد که این یعنی چی؟….اما بلافاصله چند روز بعدش یک چیز دیگری شنیدیم که دو زاری مان خیلی جا افتاد. رئیس مرکز آمار ایران در آن زمان، در نشستی خبری اعلام کرد که:«در نحوه محاسبه نرخ بیکاری، هیچگونه تغییری صورت نگرفته و روش محاسبه اشتغال، همان استاندارد جهانی کار، یعنی یک ساعت کار در هفته است.»

تک مضراب:

آها….دو زاری شما هم جا افتاد؟ آن هم بعد هشت سال!….اگر نه که قطعاً اشکال از دو زاری خود شماست. دستگاهتان را کارتی اش کنید که در این جور مواقع، به جای دو زاری، کارت بکشید.

بسته پیشنهادی:

باز هم یادمان می آید که همان زمان، با همین تواصیفی که عرض شد و با عنایت به نحوه محاسبه نرخ بیکاری و ایضاً بی حال بودن بیکاران که در فرمایش های مسؤولان پاک دست آن دولت هاله دار نقل شد؛ همان موقع این موارد زیر از سر بیکاری پیشنهاد می گردد:

۱ـ حال دادن:

بیکاران بی حال را بگیریم به زبان خوش حالشان را جا بیاوریم. ولو شده یک حال ساده؛ مثل این که به زبانی خوش و لطیف به آنها بگوییم: تو برگ گلی، ناز خوشگلی….بی حال بشوی، ولمعطلی!

۲ـ یارانه بیکاری:

همانند بیمه بیکاری، به صورت یارانه نیز یک چیزی برای بیکاران احتمالی و فرضی در نظر بگیریم. فرض محال که محال نیست. خود اسم یارانه، کلاً آدم را سر حال می آورد. اگرچه خودش از ترکیب کلمه «یار» به اضافه «نه»درست شده است.

۳ـ افزایش امنیت شغلی:

اگرچه بعضی ها که کار دارند، احساس می کنند که حال ندارند؛ اما هستند تک و توک کسانی که هم کار دارند، هم حال دارند؛ منتهی یک خرده ای ممکن است احساس امنیت شغلی نکنند. بلاتشبیه مثل خود ما روزنامه نگاران همیشه در صحنه!…فلذا کمی تاقسمتی هم سعی کنیم ضریب احساس قشنگ امنیت شغلی را بالا ببریم. نمی دانم درست می گویم یا نه، که گفتند: ما ز بالاییم و بالا می بریم.

۴ـ استراحت کاری:

از آنجا که استاندارد جهانی محاسبه بیکاری، یک ساعت کار در هفته است؛ به غیر از تعطیلی خوب پنجشنبه و جمعه و غیره، باید سعی کنیم که هرچه بیسشتر به استاندارد جهانی کار نزدیک شویم. مگر نه که باید جهانی بیندیشیم و محلّی عمل کنیم؟…به نظر من، هفته ای یک ساعت کار کنیم، الباقیش استراحت. استراحت مطلق!

۵ـ صدور کار:

چون در برنامه اشتغالزایی سال ۱۳۸۹ در حدود ۵۰۰ شغل اضافه آوردیم؛ منبعد اگر باز هم تکرار شد؛ می توانیم در راستای توجه به صادرات غیرنفتی، این مقدار کار اضافی را به خارج صادر کنیم. مثلاً چین با آن همه جمعیتش احتمالاً بیکار زیاد دارد که یحتمل نیاز زیادی به کار دارند. چه می شود که گاهی مواقع هم ما چین را با برخی صادرات گلچین مان غافلگیر کنیم؟!

منبع : روزنامه اطلاعات/رضا رفیع

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر