به گزارش شیرین طنز، احمد رضا کاظمی در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: خبر جالب بود و ترسناک؛ طبق جدیدترین آمارهای اجتماعی منتشر شده «به ازای هر چهار نفر در کشور، یک نفر دارای اختلال روانی است». بهنظر من این آمارها رو نباید اینقدر صریح مطرح کنن، حداقل غیرمستقیم بگن بهمون! اینجوری: «به ازای هر چهار نفر در کشور، سه نفر دارای سلامت روانی هستند».
چون اونجوری میتونه در بطن جامعه ایجاد حس ناامنی و عدم اطمینان کنه و به گسترش رعب و وحشت در بین مردم دامن بزنه. من خودم از وقتی که این خبر رو خوندم، دچار فوبیای شدید شدم و توی جمعهای بیشتر از سه نفر نمیتونم وارد شم. همین دیروز سوار تاکسی شدم نشستم جلو، دو نفر هم عقب سوار شدن. وسط راه یه شمارش ساده کردم دیدم الان ما با راننده چهار نفریم و این یعنی که یکی این وسط اختلال روانی داره. راننده رو که خب تا حدود زیادی میشناختم چون از مسافرکشهای قدیمی اون خط بود! این یعنی که یدونه از دو مسافر صندلی عقب دچار اختلال روانی بودن! خلاصه در طول راه همش این ترس رو داشتم که مبادا یکیشون دولا بشه و بند کفشش رو دربیاره و از پشت سر بندازه دور گلوم و خفهام کنه.
در این بین استرس وجودم رو فراگرفته بود که یکیشون دستش رو آورد جلو کرایه رو بده؛ من عین یک انسان سوسک دیده در حمام، جیغ میزدم! با خودم گفتم آفتابگیر رو بدم پایین و به بهونه پاک کردن دور لبم توی آینهاش نگاه کنم و مسافرای عقب رو زیر نظر بگیرمشون! خوب به چهرهشون که دقت کردم، دیدم انگار توی قیافه اونها هم یه دلهره و تشویشی از جنس دلهره و تشویشی که من داشتم، هست. توی بحر راننده هم که رفتم دیدم اونم آروم و قرار نداره. معلوم شد که اونا هم احتمالا این خبر رو شنیدن و دارن دنبال اون یه نفر روانرنجور داخل تاکسی میگردن! خلاصه بیاعتمادی و پارانوئید در همین یه وجب تاکسی غوغا میکرد.
شما دیگه خودتون در نظر بگیرید توی جمعیتهای بیشتر مثل مترو و بیآرتی و هواپیما و… که متشکل از دهها چهار نفره، چه خبر میتونه باشه! فقط دو چیز در طول مسیر منرو یکم آروم میکرد. اول اینکه میگفتم خب بیشتر روانرنجورها خودشونم نمیدونن مشکل دارن و منم گفتم ممکنه اون یهدونه روانرنجور جمع من بوده باشم و خودم ندونم! دومم اینکه یادم اومد کلا به این آمار و ارقام دولتی نباید اعتماد کرد. مثلا من یاد جمعهای دیگه افتادم که مثلا سه نفر بودن ولی سهتاشون اختلال روانی داشتن!