سیل خانه های تب دار را به پاشویه فرو برد.
کاریکلماتور های نائله یوسفی :
- لوح تقدیرش ساده لوحی بود.
- راستی را از چوب یاد گرفتم که تا راست نباشد به کار نمی آید.
- به دیوان خانه رفتم ولی به دیوانه خانه تحویل داده شدم.
- سیل خانه های تب دار را به پاشویه فرو برد.
- دست به سیاه و سفید نمی زد ولی زیر چشم ها را خوب کبود می ساخت.
- او از فَر به جام رسید و من به جان رسیدم.
- رویش را زمین انداختم، سبز شد.
- از نبوغ، بوقش را داشت!
- دکتر پرسید دوربین یا نزدیک بین هستی گفتم دهان بینم!
- گفت سرآوردی مگر؟ گفتم سرخر آوردم!
- همه دوش به دوش آدم نیستند بعضی سپر به سپر می شوند.
- ماهی سنگسر، دل مهربانی دارد.