menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

نتیجه دربی 95 فوتبال

نقش کلیدی ورزشگاه ها در رشد و شکوفایی ادبیات شعری معاصر!

نقش کلیدی ورزشگاه ها در رشد و شکوفایی ادبیات شعری معاصر!

نوشته ی: راشد انصاری «کوسه جنوب»

بر هیچ یک از اساتید و کارشناسان اهل فن! پوشیده نیست که طی سال های اخیر، ادبیات معاصر خاصه شعر، دچار دگرگونی عجیب و غریبی شده است و می رود که به لطف عده ای! قله « اورست» و هر قله دیگری را فتح نماید.

در این راستا تمامی منتقدان و شاعران و داستان نویسان و پست مدرن های برجسته معاصر متفق القول بر این عقیده هستند که بدون شک چنین اتفاقی میسر نبود و شعر معاصر این گونه زیر و رو نمی شد، مگر به کمک ورزشگاه های کشور به ویژه ورزشگاه کهنسال و یکصد هزار نفری آزادی! که صد البته در این بین سهم تماشاگران پرسپولیس و استقلال بیش از دیگر هنرمندان (تماشاگران) است.

همان گونه که خوانندگان گرانقدر و گرانسنگ مستحضرند، نقش ارزشمند این ورزشگاه در دیگر گونی ! ادبیات بیش از برگزاری دهها و صدها کنگره مُنگره! جشنواره، همایش و شب های شعر در سطح کشور بوده است.

این جانب با در نظر گرفتن محدودیت وقت، محدودیت سه نقطه ای و دیگر محدویت های موجود! مفید و مختصر به خلاصه ای از آنچه طی این سال ها در ورزشگاه ها گذشته و در روند رو به رشد ادبیات (خاصه شعر) تاثیر گذار بوده است، خواهم پرداخت. ( در همین جا اعلام می کنم ای آن هایی که بحث بحران مخاطب را پیش کشیده اید، شما خودتان بحران هستید!)

نخست اشاره ای خواهیم داشت به اشعار جدی که البته گاهی دارای رگه هایی از طنز تلخ نیز می باشد، در قالب های کلاسیک، نیمایی، آزاد و غیره… و سپس به شاخه های دیگر ادبیات از جمله هجویات، هزلیات و فکاهیات سروده شده و خوانده شده در ورزشگاه ها اشاره می کنیم . لطفاً عنایت بفرمایید :

« اِس اِس چه کارش می کنه
سوراخ، سوراخش می کنه!»

همان طور که ملاحظه فرمودید شعر فوق در قالب کلاسیک و به زبان محاوره سروده شده و آن چنان از ساختار قرص و محکمی برخوردار است که حتی «بولدوزر» هم توان تخریب آن را ندارد، چه رسد به ماده صد شهرداری!

شعر یاد شده یکی از نمونه های شاخص شعر فارسی معاصر است! به ویژه این که هم به زبان محاوره سروده شده و هم این که از کلمه سوراخ دو بار استفاده شده است و اگر با دقت به تعمق بیشتری به شعر پرداخته شود، متوجه خواهیم شد که دارای آرایه های ادبی و صناعات شعری گوناگونی می باشد! به خصوص این که از صنعت ایهام نیز استفاده شده است.

و یا به این شعر معروف که بدون شک تا قرن های متمادی در اذهان بشریت خواهد ماند! توجه کنید:

«سوکو حیا کن، استقلال و رها کن !» (توضیح: سوکو موروخوف، نام مربی قدیمی و روسی استقلال در زمان نوشتن این متن است!)

ملاحظه فرمودید که اگر این روزها شاعران و منتقدان چیره دست و نابغه بحث «آوانگارد» و «پست مدرن» را پیش کشیده اند، بدین جهت است که این گونه اشعار تکان دهنده ای در ورزشگاه ها قرائت می شود و چه بسا اگر نبودند این ورزشگاه ها معلوم نبود چه به روز ادبیات فارسی می آمد! ( بترکه چشم حسود! )

به علت ضیق وقت از واکاوی و کالبدشکافی کلیه اشعار قرائت شده در ورزشگاه ها که بیشتر آنها آن قدر عمیق است که حتی از عمق ۳ هزار متری نیز می گذرد! صرف نظر می کنیم، و فقط به چند نمونه از کارهای موفق ارائه شده می پردازیم و قضاوت آن را به عهده خودتان خواهیم گذاشت:

«پرسپولیس قهرمان می شه، خدا می دونه حقشه، به لطف یزدان و بچه ها، پرسپولیس قهرمان می شه! لا لا لای ، لای لای …» که اتفاقاً مادران صاحب نوزاد هم می توانند از قسمت پایانی این شعر، در «لالایی » های خود برای خواب کردن کودکان دلبندشان استفاده کنند.

و یا : «استقلال یه تیمه تو آسیا، همیشه جام میاره برای ما، وقتی با عرب می خواد بازی کنه، بچه ها همه با هم متحدن ، می دونن که ما همه طرفدارا ، غیر جام چیزی نمی خواهیم از اونا… »

و یا این شعر قرص و محکم و حیرت انگیز که در قالب بحرالطویل سروده شده است:

« وسط شهر تهرون، شهر تهرون، یَه اتوبانه، یَه اتوبانه، وسط این اتوبان این اتوبان، یَه خیابانه، یَه خیابانه- وسط این خیابون این خیابون ، کوچه ی خانه، کوچه ی خانه – وسط این کوچه هَه ،این کوچه هَه، خونه ی خانه خونه ی خانه- وسط این خونه هَه این خونه هَه، یَه اتاق خوابه یَه اتاق خوابه – وسط این اتاقه، این اتاقه، یَه تختخوابه یَه تختخوابه وسط این … » و الی آخر … !

و یا : “پرسپولیس جام ندیده، پول داده جام خریده» – « مهدی سرطلایی – سرور آسیایی» که هم از نظر وزن و هم قافیه هیچ گونه مشکلی ندارد و مو لای درزش نمی رود. و یا این که : «استقلال تیم مایی، تو سرور ، تو سالار، تو قهرمانی!» و اگر جاهایی مشاهده می شود که شاعر از وزن خارج شده و مقداری زده به خاکی! هیچ اشکالی وارد نیست تازه مولانای بزرگ هم گاهی اوقات همین کار را کرده است!

و اما اشعار نغز و پر مغزی که در حوزه هجویات و هزلیات سروده شده است . به راستی خدمتی که این ورزشگاه ها در طول ۱۰ الی ۲۰ سال گذشته به ادبیات طنز کرده است ، تاکنون هیچ یک از نشریات تخصصی و غیر تخصصی طنز ، سخنرانی ها، راهپیمایی ها، میتینگ ها ، مقاله ها، کتاب ها، نقدها و نقدهای مسافران داخل تاکسی! نتوانسته انجام دهد.

هجویه ها و هزلیاتی که این روزها در ورزشگاه ها به ویژه ورزشگاه آزادی ( باز هم بگویید کو آزادی!) قرائت می شود، آن چنان قوی و محکم است که نمونه های آن را نمی توان در دواوین شاعران متقدم و هجاگویان قهاری همچون : انوری، سنایی، سوزنی، زاکانی، شهاب ترشیزی، خاکشیر و … مشاهده کرد.

هر چند به علت پاره ای از ملاحظات و مسائل(که خصوصی خدمتتان عرض خواهم کرد!) بیان همه این شاهکارها در این جا مقدور نیست، اما با مقداری خودسانسوری ! توجه شما را به برخی از این شعر یا شعارهای ناب جلب می کنیم: «مهدی پاشازاده … » – «توپ، تانک، فشفشه،… !» «آتیلا خوشگله، مثل باباشه، ناصر حجازی … ! » و یا «بقره» که بیشتر خطاب به داورهای عرب زبان و فارسی ندان! گفته می شود. و این واژه همان گونه که از ظاهر و باطن آن پیداست از فرهنگ و ادبیات عرب وارد ورزشگاه های ما شده است! درست مانند هجویات که از ادبیات عرب وارد شعر ما شد.

و خلاصه هزاران قطعه، رباعی، بحرالطویل وجود دارد که متأسفانه از ذکر همه آنها به صورت کامل معذوریم و گذاشتن سه نقطه نیز به جای واژه های ممنوعه نه اصل مطلب را می رساند و نه آن لذتی که باید به مخاطبان خاص دست بدهد! می دهد.

پس خوانندگان عزیز و فرهیخته تا کارمان به جاهای باریک کشیده نشده این تحقیق جامع و کامل را به تقلید از مسوولان محترم در همین جا قیچی می کنیم.

منتشر شده در : شماره ۱۴۰ ماهنامه گل آقا

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر