در سومین روز از هشتمین جشنوره طنز سوره، «کارگاه نثر» با حضور اسماعیل امینی برگزار شد و وی خط قرمز طنز را عرف جامعه دانست.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، سومین روز از هشتمین جشنواره طنز سوره، از ساعت ۱۱:۰۰و در محل تالار امیرحسین فردی حوزه هنری، «کارگاه نثر» با حضور اسماعیل امینی برگزار شد. این کارگاه با رویکرد پرداخت به نثر و زبان طنز برگزار شد و اسماعیل امینی با تاکید بر این که تفاوتی میان زبان طنز و نثر نیست، گفت: این گارگاه میتوانست نام کارگاه زبان طنز را به خود داشته باشد. زیرا تفاوتی میان زبان نثر و زبان طنز وجود ندارد.
مدرس این کارگاه در ادامه گفت: میتوان این مسئله را این گونه عنوان کرد که از چه گونههای زبانی میتوان در طنز استفاده کرد. به طور مثال در قالب شعر طنز متونی است که در آن طنز به همراهی صنعات شعری وجود دارد. شعر قالبهای خاصی دارد که نمیتواند به نثر تبدیل شود اما شعر طنز این قابلیت را دارد که به نثر نیز نوشته شود.
در ادامه این منتقد باسابقه، توجه طنزپردازان را به آشنایی با زبان گفتار و نوشتار جلب کرد و تاکید داشت: طنزپرداز باید بتواند با تفکیک ساختاری این دو از یکدیگر و تسلط بر زیرشاخههای زبان گفتار و نوشتار آثاری را خلق کند که به جامعه هدفش نزدیکتر باشد.
در پاسخ به پرسش یک نفر از حاضرین مبنی بر این که طنز از کجا حادث و ایجاد میشود، امینی گفت: نقطه آغاز هر طنزی را این گونه یاد کرد که در هر جایی که چیزی یا نظامی دچار به هم ریختگی شده باشد این عدم وجود نظم میتواند طنز بیافریند. یکی از روشها در نوعی جا به جایی نظام زبانی شکل میگیرد. به طور مثال اگر دستور پخت یک غذا با بهره گیری از زبان حقوقی – قانونی نگاشته شود نوعی طنز شکل گرفته است.
به پرسش مطرح شده پیرامون این موضوع که کسب مهارت در نگارش طنز چگونه شکل میگیرد، امینی این گونه پاسخ داد: با رجوع به تجربه شخصیام، این نکته بر ما روشن میشود که درست در زمانی یک طنزپرداز تبدیل به یک نگارنده ماهر میگردد که دایره اشارت و ارجاعاتش قوی و متناسب با فضای متن طنزش باشد. به طور مثال روزنامه نگاران باید از ارجاعات روزانه که در وقت خود مورد توجه جامعه و رسانهها است بهره برند و این گونه به مرور زمان مهارت مناسب کسب میشود.
این مدرس دانشگاه در ادامه کارگاه، اهداف طنز و مراحل آن را طبقه بندی کرد و گفت: که در نخستین گامهای حرکت یک فرد به سوی طنز، گاه نوشته یا سخنی برای ضایع کردن و به استهزا گرفتن شخصی مورد استفاه است و باعث شادی و آرامش فرد تولید کننده می شود اما طنزپرداز فراتر از مصداق، فرد مورد عمل میکند و به بررسی پدیده میپردازد و از معلولها به علتها گذر میکند. اکثر افرادی که طنز سطحی مینویسند، به دنبال معلول هستند. طنزپرداز موفق و مسئول به طور مدام به خود و مخاطبش یادآوری میکند که درد واقعی و دروغین چیست، دردهای دروغین به آسانی التیام مییابند اما باید به فکر درمان دردهای واقعی بود.
این نویسنده با سابقه، سپس با ذکر این نکته که ارتباط میان نشانه و مفهوم (معنا)، «دلالت» است که طنز را از غیر طنز جدا میسازد، مبحث جدیدی را طرح کرد و گفت: دلالت در زبان عادی مستقیم است اما در زبان طنز دلالت سیال است و غالبا دلالتی وارونه است. به طور مثال اگر پدری با کارنامه مردودی فرزندش رو به رو شود و به او بگوید «آفرین»، این کلمه آفرین دلالتی وارونه دارد و در مقام تشویق فرزند نیست و کارکردی شماتت گونه دارد.
امینی در ادامه این کارگاه خطاب به حاضرین در مورد نگاه طنزپرداز به مسئله مورد طنز را این گونه عنوان کرد: در زبان طنز عاطفه نیست، یعنی طنزپرداز موضع عاطفی نسبت به قضیه ندارد و به عنوان یک ناظر بیرونی بیطرف عمل میکند. اگر طنزی طرفیت داشته باشد به هجو میرود، جمله معروفی از عمران صلاحی وجود دارد که تاکید میکند طنزپرداز هرگز در لحظه عصبانیت یا خوشحالی تصمیم به نگارش طنز نگیرد.
این منتقد ادبی در ادامه هیچ طنزپردازی را دارای مجوزی برای دست کم گرفتن عناصر زبانی ندانست و تصریح کرد: هیچ طنزپردازی این حق را ندارد که در شعر، طنز یا حتی نمایشنامه زبان و عناصر آن را دست کم بگیرد و به بهانه این که متنی موفق بود است، اشتباهات زبانی یا نگارشی داشته باشد، طنز فقط در دلالت خود جدی نیست اما در اموری چون ادبیات، اهداف و نگاه به جهان پیرامون به شدت امری جدی است.
وی افزود: اگر میخوهید الگویی برای نوشتن انتخاب کنید از الگوی دیگران مگر در ارجاعات کوتاه بهره نگیرید و اجاز دهید که استعدادهای شما در جهت خلاقیتهای خودتان شکل بگیرد و رشد کند و این نکته خالی از لطف نیست که هر چیز که بر کاغذ نوشته شده باشد قابلیت طنز شدن دارد حتی قبوض مصرفی خانه یا اسناد دولتی و رسمی، تمامی اینها میتوانند دست مایه قالب طنز شوند.