menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

تقدیر از عوامل برنامه طنز قند پهلو

گفتگوی ویژه با عوامل طنز قندپهلو – قسمت دوم

به گزارش شیرین طنز، در حاشیه دیدار سالیانه مقام معظم رهبری با شاعران، اولین جلد کتاب قندپهلو با حضور مجری، سردبیر، داوران و تهیه کننده برنامه قندپهلو تقدیم معظم‌له شد.

این خبری کوتاه از برنامه‌ای بود که مدت‌ها مورد توجه عموم مردم قرار گرفته بود.

«قندپهلو» برنامه‌ای تلویزیونی که ستاره نداشت؛ هزینه‌های سریال‌ها و فیلم‌های فاخر را نداشت؛ از جذابیت‌های مدشده رسانه‌ای این سال‌‌ها برخوردار نبود؛ اما به‌شدت پرببینده شد، الگویی جدید برای برنامه‌سازی ترکیبی سالم در تلویزیون ایران.

چندی پیش عوامل این برنامه تلویزیونی مهمان خبرگزاری تسنیم بودند که مورد تقدیر این خبرگزاری هم قرار گرفتند.

در حاشیه‌ این برنامه گفت‌وگویی را با رضا رفیع، مجری برنامه قندپهلو، شهرام شکیبا، داور و امیر قمیشی تهیه کننده برنامه قندپهلو داشتیم، اما جای ناصر فیض خالی بود. او برای مراسم تقدیر از محمدحسین جعفریان به مشهد رفته بود.

بخش اول این گفت‌وگو با صحبت‌هایی از رضا رفیع آغاز می‌شد که پیش از این منتشر شده بود.

این بخش را از اینجا بخوانید.

اکنون بخش دوم این گفت‌وگو در ذیل منتشر می‌شود، بخشی که به صحبت‌های امیر قمیشی، تهیه کننده برنامه قندپهلو و شهرام شکیبا می‌پردازد.

آقای قمیشی، در خصوص فعالیت‌ها و نحوه ورودتان به عرصه تلویزیون، و نحوه آشنایی با عوامل قندپهلو توضیح بفرمایید؟

قمیشی :

من در ماه مبارک رمضان به‌عنوان مرثیه‌خوان برنامه کودک وارد رادیو شدم و در رادیو و برنامه کودک ماندگار شدم.

آن‌موقع یک رادیو داشتیم به‌نام شبکه سراسری رادیو و همچنین رادیو دو هم داشتیم که بعد‌ها تبدیل به رادیو فرهنگ شد؛ بخشی از رادیو، رادیو قرآن هم بود، بعد از مدتی رادیو تهران هم اضافه شد که برنامه موفقی به‌نام سلام صبح بخیر اجرا شد که مدیر شبکه آقای رضا‌پور حسینی بودند که بعد از ۱۰ سال مجدداً با آقای رضا‌پور حسینی در شبکه آموزش همکار شدیم.

قندپهلو از معدود پروژه‌هایی بود که روند سفارش و تولید آن برای من با سایر برنامه‌ها متفاوت بود؛ تاکنون ۵۰ مورد برنامه تلویزیونی را تهیه کرده‌ام که بعضی از آن‌ها پروژه‌های سر‌شناسی در حوزه‌های مختلف بودند.

مدتی تهیه‌کنندگی برنامه رنگین کمان را هم به‌عهده داشتم؛ برنامه دیگری در سال ۸۴ با نام «من خوبم تو خوبی» را تهیه کنندگی کردم.

همچنین یک تاک شو (Talk Show) دیگری هم با مدیران ۳۰ساله انقلاب به‌نام «۳۰ تا ۳۰» داشتم که آن هم جزو برنامه‌های خوب بود.

کار دیگری هم برای ویدیوی خانگی داشتم که رامبد جوان کارگردان آن بود.

معمولاً تهیه‌کننده طرحی را به شبکه تلویزیونی می‌دهد و شبکه به شورای طرح و گروه و بعد هم طرح با معاونت سیما مطرح می‌شود و پس از طی این مراحل است که به نتیجه می‌رسیم.

اما در مورد قندپهلو این شکل انجام نشد بلکه این‌بار خود شبکه طرح را پیشنهاد کرد، یعنی در اصل، ما سفارش گیرنده بودیم.

چرا که طرح در ابتدا متعلق به آقای محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه بود و علاوه بر او، مدیران دیگری هم بودند.

پس این‌گونه شد که قندپهلو یک کار گروهی با حضور من، آقای قاسمی و آقای علمداری قائم‌مقام شبکه آموزش بود.

انتخاب نام برنامه هم پیشنهاد آقای علمداری بود.

آقای علمداری فارغ التحصیل هنرهای نمایشی هستند و در مقطع کار‌شناسی ارشد فارغ التحصیل شده و تدریس هم می‌کنند و این است که به‌واسطه آشنایی و تدریس تاریخ ادبیات نمایشی با ادبیات بیگانه نیست. سردبیر برنامه قندپهلو آقای رفیع بود، که عمده بار محتوایی برنامه هم به‌عهده ایشان بود و من هم سعی می‌کردم در مقام تهیه‌کننده‌‌ همان‌طور که توقع دارم مدیران بالادستی به بنده اعتماد کنند من هم، خودم به مدیران هر بخش از برنامه اعتماد کنم.

بعد از لطف خداوند، شاید همین اعتماد است که باعث اقبال برنامه قندپهلو شده است.

قندپهلو فرزند به بلوغ رسیده نشریات و برنامه‌های طنز سابق بود

قبل از برنامه قندپهلو، ما یک جنگواره هفتگی کمدی طنز تلویزیونی البته نه صرفاً طنز داشتیم و آشنایی من با آقای رفیع به آنجا برمی‌گردد.

در آن کار ما رویدادهای جدی حوزه طنز و کمدی را در طول هفته بررسی می‌کردیم.

از نشریات طنز گرفته تا جنگواره‌های شعر طنز که در قالب «شکرخند» توسط آقای رفیع برگزارشد.

برنامه «شکرخند» شکل رقابتی نداشت و روزهای جمعه زنده روی آنتن می‌رفت البته برنامه نسبتاً پرمخاطبی هم بود منتها مثل قندپهلو جریان‌ساز نشد، به این معنا که شاید قندپهلو فرزند بلوغ رسیده‌‌ همان برنامه «هفته‌نامه» بود.

برنامه «هفته‌نامه» هم از شبکه آموزش پخش می‌شد.

من با رضا رفیع در یک هفته‌نامه آشنا شدم و رفیق هم بودیم؛ دوستی من با شهرام شکیبا خیلی قدیمی بود.

ما مدتی به‌صورت کوتاه‌مدت همکاری داشتیم و با ناصر فیض هم به‌طور مقطعی همکاری داشتم، البته رابطه قدیمی ما جدا از این مسئله است.

خاطرم هست که اولین آشنایی من با ناصر فیض در سفری بود که همراه آقای موسوی گرمارودی و عبدالجبار کاکایی در سال ۸۰ به کشور آذربایجان رفتیم.

این افراد علاوه بر توانایی در حوزه مکتوب، هر سه افراد شیرین‌زبانی هستند و این توانایی را داشتند که این شیرینی را به مخاطب انتقال دهند.

شاید اولین گزینه‌ای که به ذهن من رسید آقای رفیع بود، بعد هم بلافاصله با هم‌فکری ایشان به آقای شهرام شکیبا و بعد هم به آقای فیض رسیدیم.

آقای فیض یک جلسه را آمدند ولی تردید داشتند که آیا قندپهلو می‌تواند قندپهلوی خوبی از آب در آید یا خیر، این‌گونه شد که جلسه دوم را نیامدند و بعد از مدتی به ما پیوستند.

ولی شهرام شکیبا از روز اول همراه ما بودند و این ریسک را پذیرفتند که این کار ممکن است کار ویژه‌ای شود و همین‌طور انتقادات جدی هم به آن وارد شود.

در ادامه هم افتخار این را داشتم که از حضور آقای ابوالفضل زرویی نصرآباد، در یک جلسه استفاده کنیم.

طی پخش سری اول با آقای رفیع در تماس بودند و ما را مورد تفقد قرار می‌دادند و در ویژه برنامه تحویل سالمان حضور جدی داشتند و البته شاید به‌خاطر وضعیت جسمانی خود ترجیح دادند داور ویژه ما باشند و یک جلسه در خدمتشان باشیم وگرنه ما دوست داشتیم که به‌طور مستمر در خدمتشان باشیم.

این قطار به ایستگاهی رسید که ایستگاه ویژه برنامه تحویل سال نو بود؛ ما باید با سایر دوستانمان در شبکه سیما رقابت می‌کردیم چرا که از قبل همه پیش‌بینی کاری خود را کرده بودند و همه برنامه سازان صاحب‌نام بودند که من هم با خیلی از آن‌ها تجربه دوستی داشتم مثل رامبد جوان و فرزاد حسنی.

برخی فکر می‌کردند برنامه تحویل سال حتماً باید جای ستاره تلویزیونی باشد اما ما ثابت کردیم که این‌گونه نیست

از روز اول تصمیم گرفتیم که حضور بازیگر و چهره‌های موسیقیایی را در برنامه فاکتور بگیریم، البته حضورشان در برنامه ارزشمند است ولی قرار هست که سایر شبکه‌های تلویزیونی از این ظرفیت استفاده کنند و انتقادی هم به حضور ستاره‌های ورزشی یا سینمایی نداریم که این تردید هم وجود داشت: وقتی شما قرار است از این فاکتور صرف‌نظر کنید آیا می‌توانید مخاطب را جذب کنید یا خیر؟

ستارگان ما در برنامه تحویل سال ستارگان ادبی ایران بودند

برنامه تحویل سال بدون ستاره امکان پذیر نیست، تحویل سال جای ستاره‌هاست ما هم حضور ستاره‌ها را فاکتور گرفتیم اما از ستارگان در سایر حوزه فرهنگ دعوت کردیم چرا که حوزه وسیعی است، ایران مهد ادبیات است و باید تأسف خورد که بزرگان و ستارگان ادبیات نسبت به سایر ستارگان فرهنگ مهجور باشند.

این باعث افتخار ما بود که در خدمت سید علی موسوی گرمارودی، بهاءالدین خرم‌شاهی و ساعد باقری قرار گرفتیم.

حضور این عزیزان حتی برای من به‌عنوان مخاطب، جالب بود که آقای خرم‌شاهی این بار فارغ از جایگاه رفیع خود به‌عنوان مترجم قرآن و حافظ‌شناس و پژوهشگر کلام حضرت لسان الغیب به‌عنوان شاعر طنز در برنامه ما حضور پیدا کردند.

حضور ساعد باقری مصادف بود با لحظات آخرین غروب آفتاب سال ۱۳۹۲ و اولین مغرب سال جدید که سال‌های گذشته برای ما نیایش ادبیات می‌خواندند.

طبق آمار رسمی منتشر شده توسط سازمان صدا و سیما حدود ۹۸ درصد و نیم میزان رضایت مخاطبان ما از ویژه برنامه تحویل سال بود، برنامه‌ای که ستارگان آن منحصر به ستارگان ادبیات بودند و الی حاضر یکی از شبکه‌هایی بوده‌ایم که بیشترین حجم شرکت کننده را در نظرسنجی داشتیم.

چرا شعر در رسانه ملی مورد اغفال قرار گرفته است؟ با وجود اینکه هنر اول ماست و مقام معظم رهبری بار‌ها به طرح ویژه زبان و ادبیات فارسی در کلامشان و پیام‌های‌شان تأکید داشتند؟

این کم‌لطفی بزرگی است که «قندپهلو» را تنها برنامه حوزه شعر فارسی در رسانه ملی بدانیم

خدا را شاکرم که قندپهلو مجموعه موفقی بوده و من به‌عنوان یک مخاطب بی‌طرف، نه به‌عنوان عضوی از رسانه ملی که البته رابطه رسمی هم با رسانه ندارم، باید بگویم که اگر تصور کنیم تنها نقطه توجه رسانه ملی در حوزه ادبیات و شعر فارسی طی این چند سال تنها برنامه قندپهلو بوده کم‌لطفی است؛ شبکه آموزش سال‌ها پیش از تولد قندپهلو یک برنامه مشاعره داشت که این برنامه ادبیات‌محور بود و یا سال‌های دور‌تر هم در شبکه دو سیما، سال‌ها برنامه «با کاروان شعر و موسیقی» را داشتیم. پس به این شکل نبوده است که رسانه ملی شعر را مورد غفلت قرار داده باشد.

حتی سال‌های دور‌تر به خاطر دارم که در یک برنامه تلویزیونی به‌نام «شعر جوان»، از شبکه ۳ به‌تهیه‌کنندگی آقای طارمی، در حالی که بنده ۱۷ سال سن داشتم به‌عنوان یک گزارشگر حضور داشتم.

از سال‌های دور برنامه‌های شعر و ادبیات مورد توجه رسانه ملی بوده، البته فراز و نشیب‌هایی را هم داشته است.

مقام معظم رهبری فرمودند که شعر هنر اول ماست. بنده معتقدم حضرت آقا به‌عنوان یک رهبر حکیم،‌ کاملاً مسلط به حوزه فرهنگ هستند و از کم‌نظیر‌ترین تجربه‌های تاریخی است که یک رهبر به این اندازه بر موضوع فرهنگ تسلط داشته باشد؛ ایشان مطالعات ثابت در این زمینه دارند که حتی ایشان سال‌ها پیش در مورد «بادبادک‌باز» که یک رمان غیرایرانی است، بسیار دقیق مطالب کار‌شناسی را ایراد فرمودند.

در سایر حوزه‌ها مثل سینما وقتی می‌شنوم آقای حاتمی‌کیا به دیدار حضرت آقا مشرف می‌شوند و ایشان با جزییات در مورد فیلم صحبت می‌کنند من به‌عنوان یک عضو کوچک خانواده فرهنگ بسیار افتخار می‌کنم که در رأس هرم نظام سیاسی ما شخصیتی است که بر تمام ابعاد فرهنگی تسلط کافی دارند که شعر هم یکی از آنهاست.

در نتیجه به این شکل نیست که ادبیات منظوم، مغفول مانده باشد و حال که قندپهلو آمده، توانسته در حد یک تلنگر این غفلت را به رخ کشیده باشد؛ قندپهلو هم یکی از اجزای رسانه ملی بوده که سعی کرده در ترویج زبان فارسی این بار با زبان دیگری که نگاه طنز است، قدم بردارد.

گروهی که در قندپهلو به دور یکدیگر جمع شدند دارای نگاه خاص ادبی و سیاسی مشخص خودشان هستند که از نظر ادبی آقای رفیع آخرین بازمانده‌ای است که در رأس و سردبیر هفته‌نامه «گل‌آقا» بوده و در تهران نیز سال‌ها مجمع شعر «شکرخند» را برگزار می‌کنند؛ آقای شهرام شکیبا همراه با ابوالفضل زرویی نصرآباد از پایه‌گذاران «شکرخند» بودند و آقای فیض هم میراث‌دار «حلقه رندان»، به‌شایستگی این میراث را حفظ کردند و اکنون مدیر فعلی دفتر ادبیات طنز حوزه هنری هستند.

بسیاری قندپهلو را تولد جدید گل‌آقا می‌دانند

شاید در کنار هم قرار گرفتن این سه جریان مختلف ادبی کمی از نگاه دیگران سخت جلوه کند ولی در حقیقت این‌چنین نیست؛ هرکدام از نظر فردی، سلیقه‌های اجتماعی، سیاسی خودمان را داریم.

با وجود اینکه تنها پیوند ما با گل‌آقا، آقای رفیع بود و خیلی‌ها قندپهلو را به‌چشم تولد دوباره گل‌آقا در رسانه جدید نگاه می‌کنند.

یکی از خاطره‌های ماندنی گل‌آقا برای مخاطبان، افطاری‌های فراجناحی گل‌آقا بود و ما در طول این مدت چند دفعه از سوی افراد مختلف حقیقی و حقوقی و از طرف وزرا و مدیران دولت و همچنین از طرف منتقدین دولت مورد تفقد قرار گرفتیم که البته یکی از تقدیر‌ها سبب شد که طی چند روز تعدادی از بنده گله‌مند شوند: چرا مثلاً در فلان مراسم حضور پیدا می‌کنید؟ به ما اجازه بدهید که ادب شایسته یک جمع را لحاظ کنیم و اگر گروهی از ما تقدیر می‌کند حتی منتقدان هر جناحی یا مدافعان، وظیفه ما این است که جهت عرض ادب حضور پیدا کنیم.

در حالی که ممکن است بین ما نظرات مختلف سیاسی زیر چتر نظام وجود داشته باشد.

البته این اجازه را به ما بدهید که لااقل به محبت و علاقه دیگران نسبت به خودمان دست رد نزنیم.

میراث‌داری نگاه فراجناحی در طنز مرحوم گل‌آقا از تأکیدات مقام معظم رهبری است

شاید ماندگار‌ترین ویژگی طنز گل‌آقا، فراجناحی بودن آن است و یا از ماندگار‌ترین خاطره‌های قندپهلو این است که مثلاً از علی‌اکبر ولایتی، حداد عادل، مرندی تا فاضل نظری و ملک‌زاده در یک قاب قرار گیرند و یا حتی موسوی گرمارودی تا بهاء‌الدین خرم‌شاهی و ساعد باقری.

بنده از مخاطبین اجازه می‌خواهم تا همانند مرحوم صابری فومنی ما نیز بتوانیم میراث‌دار این نگاه فراجناحی باشیم و همه زیر یک سقف و یک پرچم بتوانیم به ادبیات فارسی پیرو منویات و تأکیدات رهبری که فرهنگ‌دوست هستند، خدمت کنیم.

ما مدیون آقای ظریف هستیم که در یک برنامه تلویزیونی گفتند، من قندپهلو می‌بینم و حتی مدیون سایر وزرا نسبت به لطفی که به ما دارند، هستیم و به‌‌ همان اندازه باید مدیون سایر صاحبان تفکرات هم باشیم، چرا که رسانه ملی فقط متعلق به یک گروه یا فکر سیاسی نیست، ما همه زیر یک پرچم تعریف می‌شویم.

آقای شکیبا؛ پیش از این نقل اخیر از مقام معظم رهبری در مورد برنامه قندپهلو، مطلبی از شما نقل شده بود که جزئیات دیگری از تفقد برنامه قندپهلو توسط مقام معظم رهبری را اشاره می‌کرد، شما تا چه‌حد این مسئله را تأیید می‌کنید؟ توقع این برخورد را داشتید؟

شهرام شکیبا:

بنده چه‌کسی باشم که بخواهم این‌چنین خبری را تأیید کنم. در دیدار‌ها معمول بر این است که نقل قول‌ها از رهبری باید بررسی شوند و ما این را جایی نقل نکرده بودیم و تنها بین خودمان بود. زمانی‌که روزنامه جام جم این خبر را زد من خیالم راحت بود که حتماً با دفتر حضرت آقا هماهنگ شده است.

ولی خوب ماجرای آن دیدار از این قرار بود که افطاری نیمه ماه مبارک رمضان سال گذشته که دیدار هرساله حضرت آقا با شعرا است مانند هرسال به مجلس دیر رسیده بودم، بعد از اینکه نماز خواندیم، رفقا برای صرف افطار رفتند. من، محمدحسین جعفریان و چند نفر دیگر در حیاط بودیم که من طبق عادت سیگار می‌کشیدم تا اینکه یکی از دوستان آمد و گفت که حضرت آقا دارند می‌آیند.

من هم رفتم آن‌طرف سفره کنار دوستانی چون استاد معلم، میرشکاک، علی انسانی و چند نفر دیگر ایستادم. زمانی که حضرت آقا آمدند من سرم پایین بود، یک لحظه ایشان مکث کردند و فرمودند: «طیّب الله، خسته نباشید».

من اول فکر کردم با علمایی که به‌هرحال اطراف من بودند با آن‌ها هستند. ایشان دو مرتبه گفتند: «ما هم برنامه را می‌بینیم»، من تازه فهمیدم مخاطب ایشان بنده هستم. در آن شرایط هم نمی‌دانستم چه باید بگویم، جمله ایشان برای من بسیار شیرین بود.

بعد از جلسه، سریع آمدم و به رفقای خودم و مدیران تلویزیونی که می‌شناختم، این اتفاق را گفتم.

اگر با دست اندرکاران شب‌های شعر ۱۵ ماه رمضان در حوزه، گفت‌وگویی کنید متوجه حساسیت رفقا می‌شوید که برای اولین بار یک نفر می‌خواهد خدمت آقا شعر طنز بخواند چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه مراحلی را طی می‌کند.

آن سالی که این اتفاق برای اولین بار افتاد، آقای زرویی شعر خواندند.

حضرت آقا در آن دیدار بیشتر از هر شعر دیگری به شعر آقای زرویی و در مورد آقای زرویی صحبت کردند.

باید به‌جای تقدیر از برنامه‌های این‌چنینی وقت خود را برای بازخواست آنهایی که هزینه می‌کنند اما مخاطب جذب نمی‌کنند، بگذاریم

حتماً خوش‌خلق‌تر از پیامبر در این عالم نبوده است و شایسته‌ترین و خوش‌خلق‌تر از جانشین ایشان، حضرت علی نبوده؛ ما در برنامه به‌تناسب، شعر طنز می‌خواندیم، در واقع شوخ‌طبعی همیشه همراه ما بود.

اینکه اکنون تقدیری از ما صورت می‌گیرد در حقیقت ما وظیفه خودمان را انجام داده‌ایم.

به‌هرحال وظیفه تلویزیون جذب مخاطب است.

به‌نظر من باید وقت و انرژی‌ای که برای ما در راستای تقدیر و تشکر می‌گذارند را برای بازخواست کسانی بگذارند که هزینه‌ می‌کنند ولی نمی‌توانند مخاطب جذب کنند و در واقع کار را درست انجام نمی‌دهند.

ما گاهی ابزار دموکراتیک را با تریبون جناحی اشتباه می‌گیریم در حالی که واقعاً این‌گونه نیست، هرحزبی رسانه خودش را دارد؛ با ابزار دموکراتیک و برای دموکراسی نمی‌شود با ادبیات دیکتاتوری حرف زد، برخی از رفقای ما ابزار دموکراسی یعنی رسانه در اختیار دارند و از ما می‌خواهند دیکتاتورگونه برخورد کنیم و برای یک تقدیر این‌چنین ما را نقد می‌کنند.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر