قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کرد/شعر طنز مصطفی مشایخی
قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کرد / شیر کم شد، رُب و ترکیبات آن تغییر کرد بیتناسب قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کردشیر…
قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کرد / شیر کم شد، رُب و ترکیبات آن تغییر کرد بیتناسب قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کردشیر…
نفسم با منواکسید درآمیختهتر / ریه از پاتک ذرات، به هم ریختهتر مطب نفسم با منواکسید درآمیختهترریه از پاتک ذرات، به هم ریختهترمرگ با خندهی…
یاد از آن روز که بیتاب و خمار آلودهآمدم باغ شما گرد و غبار آلوده داشتی گوجه و گشنیز و کدو میچیدیدست و گیسو و…
چنان اوقاتمان تلخ است و از لبخند یادی نیستکه خوشاجراترین باباکرم، آهنگ شادی نیست کلاهت را اگر محکم نچسبی از سرت رفتهدوتا دستت به آن…
نمیشود خمیازه دوغ و گندم و خرما نمیشودبالنگ، روی شاخه مربا نمیشود هر بار گفتهاند و مرتب شنیدهایم“نابرده رنج، گنج” مهیا نمیشود زحمتکشیم و حاصل…
خون دل با دوز بالا نخورم میمیرمقدحی از غم فردا نخورم میمیرم خودخوری در بشر انگار نهادینه شدهمن که یک روز خودم را نخورم میمیرم…
مسالهای نیست دلشوره چرا؟ هیچکجا مسالهای نیست جز عینک بدبینی ما مسالهای نیست از خانه درآییم هوا آفت جان است در خانه بمانیم هوا مسالهای…
در احوالِ گران شدن نان تا کم آوردیم، ماهی تیز رفت مرغ قدقد کرد و قهرآمیز رفت نان مردد بود تا یک روز که مثل…
لینک به لینک می روم تا برسم به پیچ او *** هرچه هلاک می کند هرچه بلاک می شوم باز به شوق دیدنش لینک به…
آب بی تردید، هر جا جیره بندی می شود کو به کو، صحرا به صحرا جیره بندی می شود بعد هم البته خیلی چیزها یا…
حبیب آقا{ به کوکب خانم،همسرش}: کوکب خانم! کوکب خانم : بله حبیب آقا: دارم میرم که کاندیدا بشم. کوکب خانم: کاندیدای چی ؟ حبیب آقا:…
عید آمد و عید آمد یک سال جدید آمد باید به بیابان زد چون وقت خرید آمد از میوه و شیرینی تا ظرف ملامینی آن…
موضوع انشا : علم بهتر است یا ثروت ؟ با گذشت قرن ها از مطرح شدن این سوال، هنوز دانشمندان نتوانسته اند با ضرس قاطع…
از کُرک و پَرش اگر چه هی کاسته شد یک باره زد و خواسته ناخواسته شد با آمدن ترامپ، اوضاع جهان گل بود به سبزه…
هر چه لازم بوده از آغاز وارد کرده ایم می شد این جا ساخت اما باز وارد کرده ایم دسته بیل از آلبانی، کیسه٘ حمام…
شب یلداست و ما یکسره تر در گوشی ظاهرا دور هم اما دل و سر در گوشی این طرف، پوپک و پروانه بپَر در تبلت…
آلودگی هوا موا دفترچه ی نسخه مسخه هایم حاکی ست که بر فنا مَنایم دنبال دوا مَوایم از صبح شرمنده ام از عصا مَصایم اوضاع…
شعبده بازی مرد تردستی از آن تردست ها پاشد از کشمیر آمد شهر ما تا بخواهی اهل فن، صاحب هنر مثل “کاپرفیلد” حتی خوب تر…
سیگار دست منصور و مه لقا سیگار کنج لب های پوریا سیگار در ته کیف نسترن، فندک لای انگشت بردیا، سیگار سر به یک آشنا…
عاقل باجناق کار راه انداز، عاقل باجناق پیشرو در حل مشکل، باجناق در عبور از پیچ و خم ها، شیب ها خوب تر از سیم…