مقدمهای از محمود فرجامی طنزپرداز را بر کتاب درآمدى به طنزپژوهى در ادامه می خوانید :
همه مؤلفانی که در این کتاب، مقاله یا بخشی از کتاب آنها را ترجمه کردهایم، از اعتبار و شهرتی جهانی برخوردارند.
راد مارتین ، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه اُنتاریوی غربی، یکی از مشهورترین و باسابقهترین طنزپژوهان حوزه روانشناسی است که در کنفرانس سالانه انجمن جهانی طنزپژوهی در سال ۲۰۱۴ (دوبلین) به خاطر یک عمر تلاش در حوزه طنزپژوهی از وی تقدیر شد.
این نخستینبار است که نوشتهای از او به فارسی برگردانده میشود و امیدواریم این تلاش، سرآغازی باشد برای ترجمه آثار بیشتری از وی که برای آشنایی پایهای آکادمیک با روانشناسی طنز بیشک از بهترینهاست.
این کتاب را با ترجمه بخش آغازین کتابی از او ـ که به مقدماتی درباره طنز و خنده و تکامل مفهومی آنها پرداخته است و سپس سراغ جنبههای تخصصی پیچیدهتر روانشناسی طنز میرود ـ آغاز کردیم.
کتاب مارتین، که امیدواریم بهطور کامل به فارسی برگردانده شود، میتواند بهعنوان یکی از بهترین و قابل اعتمادترین منابع درسی دانشگاهی در رشتههای مرتبط با روانشناسی استفاده شود. مترجم این فصل باهار مؤمنی دانشجوی روانشناسی است.
جان موریل، پیشتر با کتاب فلسفه طنز، ترجمه نگارنده و دانیال جعفری، به فارسیزبانان علاقهمند به طنزپژوهی و فلسفه معرفی شده است و به گمان من آثار او برای شناخت و درکی جامع از طنز همراه با نگاهی انتقادی، در زمره بهترین آثار به شمار میآیند.
موریل، نه تنها دههها در فضای آکادمیک به پژوهش و تدریس و تألیف در زمینه طنز پرداخته است، بلکه در عمل بهعنوان «مشاور طنز» به شرکتهای بزرگ تجاری مشاوره میدهد و همین باعث شده است تا علاوه بر نگاهی علمی، رویکردی کاربردی به مقوله طنز داشته باشد.
تلفیق این دو دیدگاه موجب شده تا نگاه دقیق و انتقادی خود را از فضای آکادمیک به فضای کاربردی که در آن نوعی «تشویق به طنز» مُد شده است وارد کند.
نتیجه آنکه «کتاب فصلی» به قلم او که ترجمه متن کامل آن در این کتاب آمده، یکی از معدود پژوهشها در این زمینه است که با ذکر نمونههای فراوان هشدار میدهد هر اظهارنظری درباره کاربرد طنز در تجارت و سلامت و آموزش و زمینههای عام و پرمنفعتِ اینچنینی، باید بر پایه نظریهها و آزمایشها و بحثهای علمی باشد و نه میل و صلاحدید کسانی که به هر دلیلی دوست دارند به کاربردن طنز و خنده را تشویق کنند.
نوشتار او که بررسی نسبتاً جامعی از کتابها و تجربیات در حوزه کاربردهای عملی طنز، دستکم در آمریکایشمالی است، نه تنها میتواند برای مدیران و مشاوران در حوزههای تجارت و سلامت و مانند آن بسیار مفید و ایدهبخش باشد که برای علاقهمندان به ترجمه کتابهایی در این حوزه به فارسی نیز به مثابه راهنمایی ارزشمند است. ترجمه این فصل را رامبد رایگان بر عهده داشته که در دانشگاهی در تگزاس مشغول به تدریس است.
آرتور آسا برگر، بیشتر از دیگر پژوهندگانی که تألیفات آنها را در این مجموعه ترجمه کردهایم در ایران شناخته شده است.
علاوه بر آنکه تاکنون چند کتاب و مقاله از این استاد برجسته ارتباطات به فارسی ترجمه و منتشر شده است، آسا برگر در بهار ۱۳۹۴ به ایران آمد و در چندین مؤسسه علمی سخنرانی کرد.
چنان که ارتباطات (جمعی) به عنوان رشتهای دانشگاهی شاید بیش از هر رشته دیگری در تعامل با دانشها و نگرشها و تخصصهای دیگر است، نوشتار آسا برگر در باب نشانهشناسی طنز هم بیشتر به بررسی نشانهشناسی طنز در تعامل با سایر دیدگاهها و رشتهها متمایل است.
آنگونه که برای خوانندگان دیگر آثار آسا برگر آشناست، او علاقه زیادی به تحلیل «پیام» از منظر علوم و دیدگاههای مختلف دارد و شاید بتوان گفت تمرکز در آثارش بیش از پیوستگی و عمق و دقت علمی، به جامعیت، بین رشتهای بودن و برداشتهای شخصی معطوف است.
فصل سوم، ترجمه گزیدهای از دو فصلِ یکی از کتابهای آرتور آسا برگر است که تا حدی پراکنده مینماید. این به دو دلیل است: یکی ساختار نوشته اصلی برگر که چندان منسجم نیست و بیشتر به مجموعهای از تأملات و جستارهای ناپیوسته میماند، و دیگر آنکه این گزیده را خود او ـ پس از تماس با ایمیل ـ برای ترجمه به فارسی در اختیار من قرارداد.
بنابراین، درست و همچنین محترمانه نبود اگر به میل خود بخشهای دیگری را برای ترجمه انتخاب میکردم.
فصل مربوط به انسانشناسی و فلکلور طنز را صادق یوسفی از کتاب فصلی نوشته الیوت اُرینگ، استاد بازنشسته انسانشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، ترجمه کرده است.
ارینگ علاوه بر حضور بلندمدت در فضای آکادمیک و تألیف کتابها و مقالههای گوناگون در این زمینه، سالهاست که عضوی فعال در هیئت سردبیری و نظارتِ مجلاتی آکادمیک مانند طنز: ژورنال بینالمللی پژوهشهای طنز و ژورنال فلکلور است و از این رو یکی از صاحبنظران بسیار برجسته طنزپژوهی در حوزه انسانشناسی، فلکلور و مطالعات فرهنگی است.
در فصل چهارم او به مفاهیم مهمی چون روابط شوخیآمیز، سنتهای دو نفره، چرخههای لطیفه و بافتارهای طنز در حوزه انسانشناسی و فلکلور میپردازد که هر کدام میتوانند ـ و امیدواریم ـ سرنخی برای پژوهشهای بومی مشابه در ایران باشند.
ویلیبالد روخ، استاد روانشناسی دانشگاه زوریخ، یکی از شناختهشدهترین روانشناسان در میان طنزپژوهان است. او که از اعضای برجسته و فعال «انجمن جهانی طنزپژوهی» است، از سال ۲۰۰۱ هر سال دوره یک هفتهای فشردهای را با عنوان «مدرسه تابستانی و سمپزیوم بینالمللی طنز و خنده» (یا به اختصار: مدرسه تابستانی طنز) اداره میکند تا در آن مبانی طنزپژوهی همراه با آخرین یافتههای علمی در این حوزه به شرکتکنندگان ارائه شود.
با این حال شاید شهرت جهانی روخ بیشتر از اینها به خاطر پیوند خوردن نامش با گلُتوفوبیا (هراس بیمارگونه از سوژه خندهشدن) باشد: اختلالی روانشناختی که هر چند نخستینبار روخ آن را طرح و نامگذاری نکرد، ولی بیشترین سهم در برجستهسازی و تحقیقات علمی درباره آن را شخصاً و یا به همراه دانشجویانش داشته است.
مقاله ترجمه شده از روخ نیز همان مقاله معروف اوست که در آن برای نخستین بار با جامعیتی که لازمه اثبات یک اختلال روانشناختی جدید است گلتوفوبیا را معرفی کرد و به مهمترین شواهد و پژوهشهای نظری و بالینی در این زمینه پرداخت.
میزان پیچیدگی، انسجام و تخصصیبودن این مقاله البته تا به آنجاست که اگر روخ و گلتوفوبیا به اندازه کافی در میان فارسیزبانان شناخته شده میبودند، بهتر بود که این مقاله به فارسی ترجمه نمیشد و متخصصان و دانشجویان مستقیماً به نسخه انگلیسی آن مراجعه میکردند.
ولی ناشناختگی این پدیده جدید (به عنوان اختلال) از یکسوء و مهمبودن «ترس از سوژه خندهشدن» در جوامعی چون جامعه ما از سوی دیگر، ما را به این باور رساند که بهتر است این مقاله تخصصی و فنی هم ـ با وجود تمام مشکلاتی که ترجمه اینگونه متون دارند ـ به فارسی برگردانده شود.
من پیشتر با شرکت در دو دوره مدرسه تابستانی طنز (۲۰۱۲، فنلاند و ۲۰۱۳، آلمان) افتخار داشتم که از نزدیک و مستقیم با دکتر روخ در تماس باشم و بهرنگ رادمنش، مترجم این مقاله علاوه بر مشاوره با یک متخصص روانشناسی ایرانی، مستقیماً با خود دکتر روخ نیز برای درک دقیقتر بعضی مفاهیم پیچیده در تماس بود.
چاپ نخست کتاب درآمدی به طنزپژوهی به تازگی از سوی انتشارات تیسا در ۲۳۲ صفحه با قیمت ۲۹۹۰۰ تومان، روانه بازار شده است.
ناشر محترم در ابتدای این کتاب گوشزد کرده است که: «برای تهیه کاغذ بازیافتی کتاب، هیچ درختی قطع نشده است. پس با وجدان آسوده، آن را مطالعه کنید.
منبع : روزنامه اطلاعات