«مجموعه طنز نوجوان» شامل ۱۰ کتاب به منظور آموزش غیرمستقیم در زمینه‌های مختلف برای کودکان و نوجوانان است.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، عنوان کتاب های مجموعه ده جلدی طنز نوجوان عبارت است از: (کامپیوتر یا رایانه، مسأله چیست؟)، (تکنولوژیک یا فن آوریک، مسأله چیست؟) و (از جلو نظام) به قلم سعید طلایی؛ (مادر ما، زمین) و (به زبان آدم) به قلم عبدالله مقدمی؛ (نیمای بابا و هفت دزد بک لایت) و (چیدال می دنی؟) به قلم سید محمد صاحبی؛ (لطفا با پوست نخورید) به قلم حسام الدین مقامی کیا؛ (حتما قبول شوندگان) به قلم فاطمه فهیمی و بالاخره (بفرمایید داخل، دم در بد است) به قلم حمیده سادات لطیفی.
در مقدمه ای که درهر ده جلد تکرار شده، این نکات مد نظر قرار گرفته است: : «این روزها می‌گویند هرچیزی غیرمستقیمش از مستقیمش بهتر است. برای مثال می‌گویند اگر می‌خواهید از کسی انتقاد کنید، انتقادتان را به شیوه غیرمستقیم عنوان کنید. حتی اگر می‌خواهید به کسی پیشنهاد بدهید نیز، پیشنهادتان را به طریق غیرمستقیم بیان کنید. این روزها یه چیز دیگر هم می‌گویند. می‌گویند حرف‌های شیرین و نمکین بیشتر از حرف‌های جدی تاثیر دارد. می‌گویند حتی اگر می‌خواهید یک حقیقت بغرنج فلسفی یا یک واقعیت پیچیده اجتماعی را مطرح کنید، آن را با شوخی و خنده توام کنید تا تاثیر بیشتر و بهتری روی مخاطب بگذارد. اتفاقی که در این کتاب و دیگر کتاب‌های این مجموعه افتاده، این است که نویسنده به چیزهایی که این روزها گفته می‌شود توجه کرده است. در نتیجه شما در این کتاب با چیزهایی مواجه می‌شوید که هم غیرمستقیم‌اند، هم شیرین و نمکین…»
در قسمتی از کتاب(کامپیوتر یا رایانه، مسأله چیست؟) آمده است: (یکی از عجایب هفده‌گانه حال حاضر در دنیا مدارس هوشمند است. مدارس هوشمند مدرسه‌هایی هستند که دانش‌آموزان به جای کتاب و دفتر و قلم و خودکار، تبلت و لپ‌تاپ دارند. معلم‌ها به جای اینکه درس‌ها را پای تخته بنویسند از پاورپوینت و تخته‌های هوشمند استفاده می‌کنند و مشق شب‌ها هم به جای اینکه نوشته شود باید تایپ شود.
شنیده‌ها حاکی از آن است که دانش‌آموزان مدارس هوشمند در زنگ‌های ورزش به صورت شبکه‌ای فیفا ۲۰۱۶ بازی می‌کنند و در زنگ‌های هنر با استفاده از پینت به نقاشی می‌پردازند. دانش‌آموزانی که تکالیف خود را به موقع انجام ندهند توسط معلم بلاک می‌شوند و تا یک هفته هیچ پوشه‌ای غیر از سطل آشغال کامپیوترشان باز نخواهد شد.
دردناک‌ترین بخش مدارس هوشمند این است که نمره‌های دانش‌آموزان به صورت آنلاین به والدینشان اطلاع داده می‌شود و دیگر هیچ راهی برای پنهان کاری باقی نمانده است…)
در قسمتی از کتاب(تکنولوژیک یا فن آوریک، مسأله چیست؟) آمده است: (پیش از آنکه تلویزیون اختراع شود بچه‌های محل توی کوچه فوتبال بازی می‌کردند. در بعضی از محله‌ها هم چیزی به اسم شهرفرنگ قرار داشت که نقش تلویزیون را ایفا می‌کرد. بچه‌ها کله‌شان را توی دریچه‌های شهرفرنگ فرو می‌کردند و به تماشای تصاویری می‌نشستند که با داستان‌هایی که آقای شهرفرنگی می‌گفت جور در می‌آمد. شهرفرنگ آن زمان‌ها برای خودش سینما بود و بچه‌ها نهایتاً هفته‌ای یک بار اجازه داشتند شهرفرنگ ببینند. آن هم اگر مشق‌هایشان را خوب می‌نوشتند و در کارهای خانه به مادرشان کمک می‌کردند و شب‌ها از لب چشمه آب می‌آوردند. تلویزیون که اختراع شد بساط شهرفرنگی‌ها هم برچیده شد. به تلویزیون جعبه جادو هم می‌گفتند هرچند امروزه تلویزیون بیشتر به صفحه جادو شباهت دارد تا جعبه جادو…)
در قسمتی از کتاب(از جلو نظام )آمده است: (زمانی که معلمتان می خواهد یکی از دانش آموزان را به صورت تصادفی برای حل مسئله به پای تخته احضار کند به چشمانش زل بزنید. هرچه بیشتر خودتان را مشتاق نشان دهید، احتمال انتخاب شدنتان کمتر است…)
در قسمتی از کتاب(مادر ما، زمین) آمده است: سلام بچه‌ها
نع. خوب نشد. این‌ها دیگر بچه نیستند. هر کدام برای خودشان آقا و خانومی شدند. بهتر است بگویم؛ سلام جوان‌های بعد از این. خب، این‌طوری بهتر شد. کتابی که در دست دارید می‌خواهد در مورد یک چیز مهم صحبت کند: محیط‌زیست. اما نترسید و گریه نکنید. ما که از شما نمی‌خواهیم دست به سینه بنشینید و نصیحت‌های ما را گوش کنید. اصلاً موقع خواندن این کتاب هر کاری دلتان می‌خواهد بکنید. (فقط بالاغیرتاً برای عکس نویسنده شاخ و سیبیل نگذارید، بهش نمی‌آید) ما می‌خواهیم همین‌طوری دورهمی یک کم در مورد محیط زندگی‌مان صحبت کنیم.
در قسمتی از کتاب(به زبان آدم )آمده است: (پسرخاله‌ام شش سالشه. سه ساعت گریه کرد. پدر و مادرش برای اینکه روحیه بچه خراب نشه، براش آی‌پد ایرِ چهار گرفتن. اون‌وقت ما بچه بودیم، شیش ماه گریه می‌کردیم تا بابا ننه‌مون دلشون واسمون بسوزه، یه شمشیر پلاستیکی برامون بخرن. آخرشم با همون شمشیره ما رو می‌زدن.»بچه‌ها، باور کنید این لطیفه نیست…)
در قسمتی از کتاب(نیمای بابا و هفت دزد بک لایت)آمده است: (چرا فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه ما بدین صورت است؟ پرسش در این خصوص که چرا فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه ما بدین صورت است، در واقع پرسشی است که چراییِ بدین صورت بودنِ فرهنگ کتاب و کتاب خوانی در جامعه ما را مطرح می‌کند و پاسخ به این پرسش، در اصل این مساله را برای ما روشن می‌سازد که چرا فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در جامعه ما بدین صورت است و به عللِ بدین صورت بودنِ فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی، در جامعه ما اشاره می‌کند…)
در قسمتی از کتاب(چیدال می دنی؟)آمده است: «آیا واقعاً زبان فارسی در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده‌است؟ اندک؟ یعنی اگر عزیزِدلی از هزار سال پیش به زمان کنونی سفر کرده و در خیابان ایران زمینِ شهرک غربِ تهران راه برود و به سر خیابان که رسید دور بزند و دوباره تا آخر خیابان راه برود و دوباره دور بزند (البته توصیه اکید می‌شود که برای دستیابی به نتیجه مطلوب، از وسائط نقلیه SUV استفاده کند)…»
در قسمتی از کتاب(لطفا با پوست نخورید)آمده است: «امروز فیلم کلید خورد. بازیگر نقش اول تا الان که ساعت ۹ شب باشد، بازداشت است. او به جای اینکه زانتیای تبهکار را دراتوبان تعقیب کند، اشتباهاً یک زانتیای دیگر را دنبال کرده، وقتی هم رسیده کنارش گفته:”واسه من دور میگیری حالا؟ بالاخره که بهت رسیدم مشنگ! مشنگ! مشنگ!… »
در قسمتی از کتاب(حتما قبول شوندگان)آمده است: (برای نوشتن دلیل درس نخواندن خلاقیت داشته باشید. بیماری پدرومادر یا فوت اقوام دیگر تاثیر خود رااز دست داده اند. بهتر است در مورد منقلب شدن حالتان بعد از شنیدن خبر انفجارها در پاریس یا نگرانی هایتان برای آب شدن یخچال های قطب شمال و تاثیر آغاز بحران کم آبی در روحیه خود و خانواده تان بنویسید… شروع و پایان خوب را فراموش نکنید…)
در قسمتی از کتاب(بفرمایید داخل، دم در بد است)آمده است: (اگر فکر می کنید اندازه بینی کسی متناسب با بقیه صورتش نیست یا رنگ لباسهایی که پوشیده است، به هم نمی آید، اتفاقی نمی افتد اگر نظرتان را پیش خودتان نگه دارید. چون ممکن است بعد از طرح نظرتان، طرف مقابل نیز مجبور شود نظرش را درمورد ظاهر و باطن و خانواده شما بیان کند و در انتها به کشته و زخمی شدن شخص شما منجر شود…)
برای خرید این مجموعه می‌توانید به یکی از فروشگاه‌های انتشارات سوره مهر مراجعه کنید و یا با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۷۷۰۰۱ تماس حاصل فرمایید.
