الو
بله جانم، بفرمایید.
سلام.
سلام جانم. بفرمایید مشکلتون چیه؟
آقای عزیز، شما را به خدا بگید ما چه کار کنیم؟ یه وقت میگیره، میگیره، میگیره، یهو ول میکنه. تا میخواهیم به کار و بارمون برسیم، دوباره میگیره میگیره خیلی شدید. تا میآییم به فکر چاره باشیم، ول میکنه. دو سه روزی خبری نیست. می گیم تمام شد. غافل از این که دوباره میگیره. چنان میگیره که نگو و نپرس. خلاصه این که همین جور هی میگیره، ول میکنه. میگیره، ول میکنه. میگیره، ول میکنه. میگیره. . . . . .
بسیار خب. کافیه. بگو ببینم چیز ناباب چی خوردی؟
چیز ناباب خوردم؟ یعنی چی؟!
آقا جان، شما حتماٌ چیز نابابی خوردی که این جوری از دل درد و دل پیچه کلافه شدهای.
نه آقا، دل درد چیه؟ دل پیچه کدومه؟
پسر جان، این خصوصیاتی که گفتی، نشانه وجود یه عفونت داخلی شدیده که البته باید از نزدیک معاینه بشی.
آقای محترم، عفونت چیه؟ معاینه برا چی؟ من یه موتور سوارم.
هر کی میخوای باش. باید معاینه بشی. احتمالاٌ مسموم شدهای.
آقای محترم، من یه موتور سوارم. منظور من هم این نیروی انتظامیه که یه روز برا موتورسوارها بگیر بگیر راه میاندازه، چند روز ول میکنه. دو باره یه روز میگیره ، شدید هم میگیره، یهو ول میکنه. مجدداٌ میگیره، می گیره، ول . . . .
خیلی خب آقاجان، اینجا درمانگاهه. موتور سوار و نیروی انتظامی هم به ما ربطی نداره! ببینم؛ مگه اونجا صدا و سیما نیست؟
نخیر آقا جان، درمانگاهه. شماره تلفن را اشتباه گرفتی.
ـ ببخشید…..
ـ به سلامت….