ناصر فیض، در جشن سه سالگی «دکتر سلام» شعر طنزی خواند که با استقبال حاضران در سالن مواجه شد. این شعر را در ادامه مشاهده کنید و بخوانید:
متن شعر ناصر فیض :
سهل است که استان بکنی یک شبه ده را
با آتش کبریت کنی آب زره را
از پیچ و خم گردنه ی پر مه حیران
با بادبزن محو کنی توده ی مه را
کاری کنی از قحط بزه قشر بزهکار
یک عمر بگردند و نیابند بزه را
آنگونه شود عدل مرا گیر که مردم
از هم نشناسند پس از این که و مه را
یا طبق یکی از نسخ خطی نایاب
از هم نشناسند پس از این مه و که را
با تیر و کمان آرش اگر زنده شود باز
جرأت نکند لمس کند مرکز زه را
طوری بشود فخر کند دانش امروز
بشکافی اگر جای اتم هسته ی به را
از گوجه به رب میرسد آدم نه به انگور
در دیگ بجوشاند اگر گوجه ی له را
از قفل گذشتیم بماند که نشد باز
حاشا که کلید تو کند باز گره را