از تصادف جلوی در گل آقا تا کاریکاتوریست شدن در گفت و گوی جمال رحمتی با سلمان طاهری
در قسمت پانزدهم سلول گفت و گو ببینید
بهطور معمول وقتی با هنرمندی درباره ورودش به عرصه هنر صحبت میکنیم از دلایل مختلفی به عنوان نقطه شروع یاد میشود.
خیلیها فضای هنری حاکم بر خانواده و خیلیهای دیگر فرد یا اتفاقی را علت ورودشان به عرصه هنر میدانند.
اما داستان ورود سلمان طاهری به دنیای کارتون و کاریکاتور کمی متفاوت است.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از اعتمادآنلاین، به طور معمول وقتی با هنرمندی درباره ورودش به عرصه هنر صحبت میکنیم.
از دلایل مختلفی به عنوان نقطه شروع یاد میشود.
خیلیها فضای هنری حاکم بر خانواده و خیلیهای دیگر فرد یا اتفاقی را علت ورودشان به عرصه هنر میدانند.
تصادف
در این بین ممکن است از عامل تصادف هم اسمی برده شود.
اما به طور قطع کسی را پیدا نخواهید کرد که تصادف
(برخورد چیزی با چیز دیگر که آن چیز در اینجا ماشین و چیز دیگر هم به همین معنی است)
او را هنرمند کرده باشد.
اگر پدر سلمان طاهری ماشینش را به ماشین سردبیر گل آقا نمیکوبید شاید کارتونیستی به نام سلمان طاهری وجود خارجی نداشت.
با این حساب هیچ کوبیدنی بیحکمت نیست.
سلمان طاهری که در آن ایام طفلی بیش نبود، در خانه نشسته بود که پدرش از راه رسید و رو به او کرد و گفت:
چه نشستهای که ماشینم را به ماشین سردبیر گل آقا کوبیدهام!
سلمان طاهری که چارهای جز کارتونیست شدن نمی دید بعض کرد و اشک در چشمانش حلقه زد.
او که میخواست در رشتهای دیگر تحصیل کند، به پدرش گفت:
حالا نمی شد ماشینت را به ماشین رئیس سازمان مهندسی میکوبیدی؟
پی کارتون
پدر سلمان اخمی کرد، سلمان با هوش سرشاری که داشت فهمید که نمیشد و به همین دلیل شروع به مالیدن پی کارتون به تن مبارکش کرد.
حالا که سالها از آن اتفاق میگذرد به سراغش رفتیم و او را کشان کشان به سلول گفت و گو آوردیم و با او گفتوگو کردیم.
حال با زبان خوش از شما میخواهیم که مصاحبه ما با او را ببینید.