menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

دکتر اسماعیل امینی

سخنرانی استاد دکتر اسماعیل امینی در اولین نشست موضوعی «طنز خلاق»

متن سخنرانی استاد دکتر اسماعیل امینی در اولین نشست موضوعی «طنز خلاق» در نقد و بررسی کتاب «نیشدارو» شروین سلیمانی است. جلسه مورخ ۳۰ تیر ۹۷ برگزار شد.

“هم چو عکس آب تشویش از بنای ما نرفت
مرتعش بوده است گویی پنجه‌ی معمار ما”
اصل تفاوت شعر و غیر شعر در این است.
منزوی می‌گوید: “نسیم نیست، نه! بیم است، بیم دار شدن
که لرزه می‌فکند بر تن سپیداران
زباله‌های بلا می برند جوی به جوی
مگو که آینه‌ی جاری‌اند جوباران”
بنابراین چیزی که ما به عنوان طنز می‌شناسیم به تسامح می‌گوییم و عیبی هم ندارد.خیلی از کلمات دیگر را هم به تسامح به کار می‌بریم. با توسع به کار می‌بریم. اجمالا به این گونه از منظومه‌ها کهنسبت به مسایل، رویکرد شوخ‌طبعانه دارند شعر طنزمی‌گویند. ولی یادمان باشد که خیلی از جاها نه شعر است و نه طنز است. منتها امروزه به هر متن شوخ طبعانه‌ای طنز می‌گویند. در قدیم طنز نمی‌گفتند. مثلا توفیق یا مثلا باباشمل بیشتر فکاهی می‌گفتند. طنز از دهه‌ی پنجاه به بعد رایج شد.
اصل ماجرا این است که در گذشته، جای زیادی برای عرضه‌ی حضوری طنز نبوده است. سروده‌های طنز از طریق نوشته منتقل می‌شده. چه در نسیم شمال، چه بعدها در چلنگر، چه در نشریات دیگر، جایی نبوده که دور هم بنشینند و برای مردم شعر بخوانند. این پدیده‌ای جدید است و از فضاهای جدید. به همین دلیل چون رابطه‌ی میان مولف و مخاطب رابطه‌ی مستقیم نبوده است، مولف به ماندگاری اثر و گستردگی دایره‌ی مخاطبش و فرا زمانی بودنش توجه می‌کرده است. توجه داشته که این اثر را آدم کم سواد و بی سواد هم می‌خواند.اهل این شهر و آن شهر هم می‌خواند.
حالا چون مخاطب اغلب رو به روی مولف نشسته، واکنش مخاطب را می‌بیند. من پنج تا شعر می‌گذارم و می‌بینم که مثلا سومی ده هزار بازدید داشته، دفعه‌ی بعد که می‌خواهم شعر بگویم روی ذهنیتم تاثیر می‌گذارد. از همان نوع می‌گویم. پس از مدتی من دیگر مولف نیستم. مولف مخاطبانی هستند که به من خط می‌دهند. آن‌ها هستند که می‌گویند چه بگویم. نه تنها در شعر طنز که در خیلی از چیزها این اتفاق افتاده. بعد از مدتی دیگر کار خلاقه نمی‌بینیم. چیزهایی را برای مشتریان همیشگی‌اش عرضه می‌کند.
در همه چیز این اتفاق افتاده، آن چه شما خواسته‌اید شده. این به ضرر کار خلاقه است. چون کار خلاقه بنیانی را می‌خواهد بسازد که قبلا نبوده است. می‌خواهد دنیا را بزرگ‌تر و رنگین‌تر و بهتر کند. اما الآن دنیایی را عرضه می‌کند که از قبل بوده. مثل منویی که رستوران می‌آورد و مشتری هر دفعه می‌گوید همین کباب بختیاری را برایم بیاور، بعد از مدتی بقیه‌ی غذاها حذف می‌شود. کسانی که مثل من کار اداری می‌کنند و ماموریت این طرف و آن طرف می‌روند میدانند.
تا جایی که حتی در وزن شعر هم این طوری شده، شعرهای طنز با دو یا سه تا وزن هستند. چون مخاطب کم سواد بی‌حوصله به وزن‌های جدید گوش نمی‌کند. باید بحر خفیف باشد. اگر توسع وزنی داشته باشی و ظرافت‌هایی در وزن شعر باشد، می‌گوید فلان جا اشکال وزنی دارد.

این‌ها را گفتم که وقتی با یک مجموعه‌‌ی شعر طنز مواجه می‌شویم توجه کنیم که تمام کارکرد طنز این نیست که مخاطب بخندد، یا دست به دست گشتن شعر و بازدید زیاد. به قول جوان‌ها ترکاند. اما چیزی که می‌ترکاند به همان سرعت انتشارش فراموش می‌شود. و مخاطب کم تحمل از او هر روز محصول جدیدی هم می‌خواهد. حاضر نیست که مولف یا شاعر یا خواننده‌ی محبوبش همان اثر را پنج سال دیگر هم بخواند. “شوخیه مگه بذاری بری نمونی”، دو ماه، سه ماه سر زبان‌هاست. استادان قدیمی مثلا پنج تا شاهکار داشتند، همان را پنجاه سال اجرا می‌کردند. پس از مرگش هم دیگران اجرا می‌کردند. هر جا بنشینی “مرغ سحر” می‌خوانند. حالا محصول هنری مثل لیوان یک بار مصرف شده، آب می‌خورد و می‌اندازد سطل آشغال. گفت: شعر من نان مصر را ماند، شب بر آن بگذرد نتانی خورد.
برخی از شعرهای طنز بر اساس تقابل‌های ساده شکل می‌گیرد. مثل برنامه‌ی صبح جمعه که از پیش همه می‌دانستند. مثل تقابل عروس و مادرشوهر و مالک و مستاجر و… مثل فیلم هندی که از پوستر سر در سینما می‌شود فهمید کدام کاراکتر قهرمان است کدام ضد قهرمان. آخر داستان را هم می‌شود حدس زد. توقع داستان جدید نداری. مثل سریال‌های ماه رمضان. از بیست و پنجم یواش یواش توبه کردن‌ها شروع می‌شود. تا عید فطر هم همه چیز حل می‌شود.
شگفتی ایجاد نمی‌کند. اکثر مخاطبان یا دنبال شکستن خط قرمزها هستند. به عبارتی دنبال حرف‌های عوامانه‌اند. مثل این که صاحب‌خانه‌ها همه بی‌رحم‌اند یا مستاجرها همه بی‌شعورند. یا شوخی با اخلاقیات، مثل شوخی با مسایل جنسی یا مذهبی وحرف‌های سطحی. تکنیک سرودن شعر برای دل بردن از مخاطب عوام یا رسیدن به شهرت یا دستگیر شدن، کاری ندارد.اما شاعر که برای این چیزها شعر نمی‌گوید. شاعر باید صاحب اندیشه باشد.
بنابر این کارهای زبانی در شعر طنز خیلی مهم است، اگر چه مخاطب عوام متوجه آن نشود.برخی از شعرها بر اساس تداعی ردیف ساخته می‌شوند. بدون توجه به موضوع و ظرافت‌های زبانی. مثلا ردیفی مثل “خفه شو” آدم را وسوسه می‌کند که شعری بنویسد که تمام بیت‌هایش هم خنده‌دار می‌شود. با تداعی ردیف و هم نشینی‌اش با قافیه و مضمون‌سازی قصیده هم می‌گویند. بنیاد طنز را نمی‌شود بر اساس ردیف قرار داد.
اما مهم‌ترین کار در طنز این است که این خط‌کشی تضاد را، مثل خارجی و ایرانی، مثل پیش از اسلام و بعد از اسلام، مثل اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و… هر داوری کلی من و دیگری را کنار بگذارد.
دنیای اسطوره‌ای برساخته، به قول سعدی:
“مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم، که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم” در طنز این مطلق انگاری در هم می‌شکند.
“دیگری” برای طنزپرداز متفکر کیست که آماج حملات طنزش قرار می‌گیرد؟ هنرمند هوشمند متوجه این است که چیزی به نام من و دیگری نداریم. دیگری برای او هر چیزی است که شایسته‌ی انسان نیست. دیگر ملیت و نژاد و شغل و پست و مدرک تحصیلی و شهر نیست. این حماقت را گاهی طنزپردازان مشهور قدیمی هم کرده‌اند. مثل دهاتی و پیرزن و پیرمرد و لهجه و عمله و گاوچران و… را به عنوان توهین به کار برده‌اند.
اگر هنرمند به این پختگی رسید که بداند چه چیزی شایسته‌ی انسان نیست، کاری کرده است. هر اثری را در حوزه‌ی ادبیات بررسی می‌کنیم در سه بخش است. یکی زبان، یکی نوع نگاه و یکی بلاغت و بیان.
شعری که از این‌ها خالی باشد مثل فیلم سینمایی ست که در گوشی همراه ببینیم. زیبایی‌های آن را کاسته‌ایم.
در تمام دنیا کار خوب طنز با کار بلاغی همراه است. قابلیت تاویل و تفسیر و ماندگاری دارد.
طنزپرداز از بیم تبعات نیست که پوشیده حرف می‌زند. در حالی که سطحی حرف زدن گاهی در واقع فحاشی است نه طنز. اثر هنری اگر صراحت داشته باشد دیگر هنری نیست، مستند و خبری است، شعار است. و دیگر این‌ که از دسترس غوغای عوام دور می‌ماند. چون عوام دنبال چیزی است که خودش هم می‌داند و می‌خواهد از زبان شاعر هم بشنود و دلش خنک بشود. او دنبال بلاغت و سخن تازه نیست.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر