یکسالِ دگر نیز، چنان باد گذشت
مانند پرنده زد، پر و بال گذشت
هر جور که بود، خب به هر حال گذشت
نگذار بگویم به چه منوال گذشت!
***
زانجا که بدی شده بسی زیبنده
دنیاست به کامِ آدمِ یکدنده
هر کس که ز ما دید بدی، نوشش باد
هر کس که ز ما دید خوشی، شرمنده!
***
یک دست به زلف ِیار و دستی بر جام
یک چشم به داخل و یکی بر «برجام»
امّید که هم به ما و هم بر برجام
ایزد بدهد ، حُسن ختام و فرجام
***
اما به خلاف قبل، این دولت نیک
تصمیم گرفته که بجای تبریک
در اول سال ، جای خرج اس ام اس
هدیه بدهد به هر که یک خانه ی شیک!
***
نزدیک ِبهارِ زندگانی شده است
فکر همگان ، خانه تکانی شده است
در حیرتم از اینکه نشُستم چیزی
شیرازه ی قامتم کمانی شده است!
***
عید آمده ای جهل! کمی عاقل شو
ای عقل! به پای حس، کمی جاهل شو
یک ذره بکن جمع ، خودت را ای شُل !
ای بسته! تو هم بیا و قدری ول شو!
***
عید آمد و وقت دیدِ فامیل رسید
قابیل برفت و باز ، هابیل رسید!
فامیل ، که در جای خودش، محترم است
وقت خوش حمله ها به آجیل رسید!
***
عید آمده و عیدی ما محفوظ است
شیرینی مفرطی در آن ملحوظ است!
ای عید! بده ز لطف خود ، عیدیِ ما
بعداً بگو اصلا این بشر ، چلغوز است!
***
هر چند که عید ، عاملِ مسروری است
هنگام زمین ْنهادنِ مغروری است
بوسیدنِ برخی بخدا شیرین و
بوسیدنِ برخی بخدا ، یک جوری است!
***
یا رب که دلی ز ما مکدّر نشود
گلهای امید خَلق، پرپر نشود
این است دعای من ،سر سفره ی عید:
امسال ز سال قبل، بدتر نشود!
شاعر : رضا زارعی