menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

چای قند پهلو

در اهمیت استراتژیک چای/طنزی از رضا رفیع

در اهمیت استراتژیک چای 

رضا رفیع 

این قضیه که می خواهم عرض بکنم فکر نکنم که مختص فقط اداره ما باشد. طوری که گزارش دادند و عقل آدم هم می گوید، ظاهراً در تمام ادارات آسمان به همین رنگ است. حالا فوقش یک کمی رنگ آبیش کمتر یا بیشتراست. البته اگر به جای رنگ آبیش، رنگ چاییش می گفتیم، به صواب و به اصل مطلب نزدیک تر بود که الاًن گفتیم.

باری،منظور ما موقعیت استراتژیک ادارات از حیث همین چایی است که اگر نباشد، خیلی ها می چایند و نمی پایند. برای بسیاری از کارمندان و کارگران همیشه در صحنه، چای خوردن ـ بلاتشبیه ـ حکم دوپینگ کردن را دارد. و بعضی حتی با هر یک ساعت کار، هفشده تا قوری خالی می کنند.

بیت چاییده شده:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو چیز است

چایی ز بعد هر کار، هر کار بعد چایی

نقش چایی در زندگی آدمیزادی، بخصوص در فرهنگ و اقتصاد و سیاست و غیره ما ایرانی ها به قدری تثبیت شده و عمیق و گسترده و مخوف است که حتی از همان بچگی به محض آن که پدر یا مادر آدم الفاظ را بر دهان طفل می نهد و گفتن را به او می آموزد؛ در ادامه این آموزش، برای آزمودن میزان یادگیری او از کودکش می خواهد که ۱۰ بار بگوید:«دایی چاقه، چایی داغه»!…..در مورد دایی فعلاً بحث نمی کنیم، چون به هر حال رشته تخصصی ما فوتبال نیست. اگرچه همان ها هم آدمند و تا چای نخورند، نمی توانند بازی مطلوبی از خود ارائه دهند.

در ادامه مسیر زندگی نیز وقتی که انسان به مرحله تشکیل زندگی با یک مشترک مورد نظر می رسد، باز این چایی است که نقشی مهم و جیاتی بازی می کند. به طوری که پسر و دختر، اولین بار همدیگر را طی تشریفاتی به نام« مراسم چای» در یک نگاه کشدار و کششدار از نظر می گذرانند. البته الآن از تصویر استکان چای هم به صورت پیامک (اس ام اس سابق) استفاده می کنند که نباید بکنند.

نظر یک مورخ: بعضی از مورخین طراز اول حتی بر این باورند که در عهدنامه ترکمن چای نیز از چایی استفاده شده است. این مطلب را یکی از قهوه چیان دوره قاجار در کتاب خاطراتش با عنوان«نقش چای در ترکمن چای»نقل می کند. نویسنده کتاب حاضر در ادامه از یک پدیده ای به نام پول چای هم صحبت می کند که چون قرابتی با زمانه ما ندارد، از کنار آن به سلامت عبور می کنیم.

با این تفاصیل، یکی از دوستان اداره ما چند وقتی است که می گوید بدون چای هم می شود اداره را اداره کرد. او معتقد است که نسکافه و کاپوچینو و امثال این نوشیدنی های گرم کننده هم هست. لطفاً به گوشه ای از گفتمان او با یکی از دوستان دیگر اداره مان توجه بفرمایید تا لبّ مطلب دستگیرتان شود:

ـ من معتقدم که بدون چای هم می شود اداره را اداره کرد.

ـ ولی چای در اداره برای افراد حکم انرژی را دارد و آنها را می سازد و کارایی نیروی انسانی اداره را بالا می برد.

ـ اما من با حذف چای هم می توانم کارها را پیش ببرم؛ یعنی این جربزه را دارم.

ـ آخر به چه قیمتی؟….

ـ به هر قیمتی!….

ـ صحیح!…

ـ بله،صحیح!…

حکایت مینی ماستمالیمی: در یک بیمارستانی، یک دکتر جراحی خوشحال از اتاق عمل در آمد و رو به دیگر همکارانش گفت: مژده بدهید که امروز توانستم یک غده ۲ کیلویی را با یک عمل فوری از بدن یک بیمار بیرون بیاورم. همکاران پزشکش خوشحال شدند و با شادمانی پرسیدند: خیلی خوب عمل کردید. حالا خود بیمار کجا هست؟ جراح اهل عمل با خونسردی گفت: خب معلوم است. بیمار را بردند سردخانه!……یکی از پزشکان بیمارستان لبخندی زد و گفت: اگر قرار به مردن و نبودن بیمار بود، من می توانستم یک غده ۱۰ کیلویی را در یک عملیات ضربتی از بدنش خارج کنم!

منبع : روزنامه اطلاعات

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر