menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کاریکلماتور

خلبان چترش را باز کرد و زیر باران قدم زد!

کاریکلماتور حاصل پیوند «کاریکاتور» و «کلمه» است. در شیرین طنز شما را با هنر کاریکلماتور و هنرمندانی که در این حرفه فعالیت دارند، آشنا کردیم، امروز هم علاقه مندان را با جناب آقای مقدسی نیا و کاریکلماتورهای ایشان، آشنا خواهیم کرد.

حسین مقدسی نیا * :
عاشق دلشکسته محتاج یک جمله دلچسب است!
آنقدر احتیاط می کرد جایی بخوابد،آب زیرش نرود عاقبت آبرویش رفت!
دریا پس از خوردن قرص ماه خودش را بالا آورد!
خلبان چترش را باز کرد و زیر باران قدم زد!
کشتی گیر حریفش را روی پل برد و او را داخل رودخانه انداخت!
خروس به جرم تاسیس مرغداری روانه زندان شد!
برج مراقبت به پرنده زخمی برای نشستن روی باند فرودگاه اجازه فرود داد!
کلاغ می خواست پرواز هواپیما را یاد بگیرد دچار نقص فنی شد!
آهنربا چون آهن گیر نیاورد به آدم ربایی روی آورد!
درخت دلشکسته به پشت هیزم شکن تکیه می دهد!

*زندگینامه حسین مقدسی نیا :
متولد سال ۱۳۵۷ در شهر کرمانشاه، نویسنده و روزنامه نگار، دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت، نفر دوم بخش طنز در چهارمین جشنواره مطبوعات غرب کشور. نفر دوم اولین جشنواره مطبوعات استان کرمانشاه و … . نخستین کتاب طنز منتشر شده ام با عنوان آقای پنج حرفی در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات طاق بستان به زیور طبع آراسته گردید.

chatنظرات شما

۳ دیدگاه

  1. حسین مقدسی نیا:

    دوباعی!*

    حال که حصر خانگی به حکم ویروسیم سیزده به درک، چهارده هم محبوسیم
    پاشو پیاله ها را پر کن قدحی می آور تا از خود بدر شویم پیاله را می بوسیم
    حسین مقدسی نیا
    شرح غیر سودی!
    مقصود از حصر خانگی، همان حبس خانگی است که به نوعی ممانعت از برون رفت خویش از منزل است که بیشتر با هشتک در خانه می مانیم و خشتک خود را بر زمین می¬مالیم جهانی شده است!
    ویروس: در اینجا مقصود از ویروس همان کووید۱۹ معروف و مشهور به «کرونا ویروس» می باشد که تا زمان سرایش این شعر (شر و ور) هیچ واکسنی حریف وی نگشته و تنها آنتی ویروسی که برخی افراد روی خود نصب نموده اند یک آنتی ویروس ایرانی با نام تجاری «گل بنفشه» است که به دلیل نصب سخت آن و عدم خدمات پس از فروش زیاد مورد اقبال عموم واقع نگردید! اکنون همه مردم جهان از ترس این ویروس منحوس همچون موش و در سال نامیون موش در خانه نشسته اند و پنیر می خورند!
    سیزده به درک: سیزده به در سابق که سالهای پیش از شیوع ویروس مردم به طبیعت حمله ور شده و محیط زیست را به گند می کشیدند و نحوست خویش را در طبیعت جا می گذاشتند. تهرانی ها معمولا سیزده به درکه می رفتند که آب و هوایی مطبوع داشت!
    چهارده هم محبوسیم: اشاره است به چهل روز چله نشینی در خانه( چهار ده روز) از ترس ویروس و هم چنین تعطیلی چهاردهم فروردین که بین التعطیلات است.
    پیاله ها: استکان های چای؛ مقصود از پر کردن پیاله ها گرداندن سینی چایی بین اعضا خانواده است چرا که نوشیدن معایعات گرم به خصوص چای به کرات از سوی پزشکان توصیه می گردد. شاعر می گوید حالا که در خانه مانده ای غصه نخور چایی ات را بنوش!
    قدحی می آور: قدحی بیاور، که به اقتضای شعری می آور آمده است! مقصود از قدح هم همان پیاله است که برای فرار از افتادن در دام تکرار جایگزین پیاله گشته است و به نوعی نیز نشان دهنده وسیع بودن دایره لغات سراینده است. ذکر این نکته ضروری است که آمدن کلمات « پیاله» و« قدح» و « می» در یک مصراع که همگی از ادوات شرب آب شنگولی نزد مردمان بلاد کفر است، همگی در فرهنگ ایرانی و نزد شاعران پارسی گوی نمادی عرفانی دارند که شرح آن در این مقال نمی گنجد و فقط به این نکته بسنده می کنیم که اگر مقصود از « می» نوشیدنی باشد منظور بی شک « می» صافی و ناب عرفانی است که صوفی سر می کشد و هرگز با صاف نمودن الکل صنعتی حاصل نمی شود! و طعم انگور و انار وسرکه نمی دهد!!
    از خود بدر شدن: دور ریختن بد ها و خستگی ها از جان و تن با نوشیدن چای! در و اقع شاعر می گوید حالا که نمی شود از خانه بدر شد باید از خود بدر شد! و با نوشیدن یک پیاله چایی خستگی را از تن بدر کرد! این از خود بدر شدن گواهی صادق برای اشاره ساعر به نوشیدنی ای حلال است چرا که با نوشیدن زهر ماری(مسکرات سابق) آدمی از خود بی خود می شود نه اینکه از خود بدر شود!
    بوسیدن لب پیاله: بوسیدن لب پیاله نیز کنایه از داغ بودن چای و در واقع همان کیفیت مطلوب چایی از نظر چای نوشان حرفه ای است که اعتقاد دارند چای باید لب سوز و لب دوز باشد!! هنگامی که آدمی پیاله چایی داغ را می نوشد لبانش به حالت بوسه غنچه شده و به هم دوخته می شود!

  2. حسین مقدسی نیا:

    ‏* چاقو حُسن یوسف را که دید، دسته خودش را برید!‏
    ‏* دریا پس از خوردن قرص ماه خودش را بالا آورد!‏
    ‏* خروس به جرم تاسیس مرغداری روانه زندان شد!‏
    ‏* زمین خوار، زمین گرم خورد و مرد!‏
    ‏* چون از کار بیکار شدم کودک درونم را به شیرخوارگاه سپردم!‏
    ‏* روزی که دستش از دنیا کوتاه شد، به خواستگاری رویا رفت!‏
    ‏* برماست که از ماست کره بگیریم نه از آب!‏
    ‏* عاشق دل شکسته محتاج یک جمله دلچسب است!‏
    ‏* مار از پونه بدش میاد، من از مار؛ پونه از من!‏

  3. حسین مقدسی نیا:

    ‏* به نام پیوند دهنده قلبها و عروق!‏
    * اگر پدر برایم چاقو بکشد باز هم نمره نقاشی ام بیست می شود!
    * بچه از تاب پرت شد مادرش بی تاب شد!
    * مغز بچه تاب برداشت، پدرش تاب را برداشت!
    * برای آنکه خواب از سرم نپرد داخل قفس می خوابم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر