menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

آخرین زلزله ی تهران با حضور اساتید و طنزپردازان بررسی شد

۱۱۱اُمین نشست «دگرخند» با موضوع بررسی شعر طنز منثور و با حضور لیلی کردبچه، سیده الهام باقری و علیرضا لبش دوشنبه ٢۵ اردیبهشت ماه ١٣٩۶ ساعت ١٧ در سالن زنده‌یاد امیرحسین فردی حوزه هنری هنری برگزار شد.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، ۱۱۱اُمین نشست «دگرخند» با موضوع بررسی شعر طنز منثور با حضور اساتید صاحب نظر، شاعر کتاب «آخرین زلزله تهران» و علاقه‌مندان به شعر روز گذشته در سالن زنده یاد امیرحسین فردی حوزه هنری هنری برگزار شد.

باقری در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه شعر منثور برای اولین توسط احمد شاملو سروده شد، به معرفی شعر منثور از دید چند شاعر و پژوهشگر شعر معروف پرداخت. وی با بیان نظرات شاعرانی چون شفیعی کدکنی، محمد حقوقی، احمد شاملو به عنوان بنیان‌گذار شعر سپید، دکتر رضا براهنی شعر منثور را تشریح کرد.

باقری گفت: شعر سپید، شعر منثور یا شعر آزاد گونه‌ای از شعر نو فارسی است که در دهه سی شمسی و با مجموعهٔ «هوای تازه» از احمد شاملو ظهور پیدا کرد. تفاوت عمده این آثار با نمونه‌های قبلی شعر نو در فرم شعر بود. در این سبک عموماً وزن عروضی رعایت نشده ولی آهنگ و موسیقی نمود دارد.

وی در توضیح نظر احمد شاملو در مورد شعر و شعر منثور گفت: احمد شاملو معتقد است که سروده‌های شعرایی چون حافط و سعدی و امثال آن‌ها اصلاً شعر نیست، بلکه نظم است. در ادامه کار خود وی بر اساس دو تعریف از علامه دهخدا در مورد شعر کمک گرفته و به تعریف خود از شعر منثور پرداخته است. دهخدا معتقد است که شعر باید در کلام رخ دهد. به بیانی مضمون و کلام را مد نظر خود قرار می‌دهد. باید از تاثیر احساسات و عواطف بی شائبه حاصل شده باشد. در این صورت می‌تواند در احساسات مخاطب تاثیر بگذارد.

وی ادامه داد: شاملو بر همین اساس، به دو عنصر در شعر معتقد است. اول اینکه احساسات مخاطب با آن درگیر و منطق صوری نداشته باشد. دوم اینکه به تعریف شعر از نظر «خواجه نصیرالدین طوسی» می‌پردازد. در این تعریف، خواجه نصیر چهار عنصر برای شعر در نظر می‌گیرد. عنصر اول خیال‌انگیز باشد. عنصر دوم، تاثیر گذاری بر مخاطب داشته باشد. عنصر سوم اینکه پُر از عاطفه و احساس باشد و عنصر چهارم دارای عناصر زیبایی‌شناسی باشد.

باقری افزود: شاملو معتقد است هیچ تعریفی در مورد شعر نمی‌توانیم در نظر بگیریم که در تمام مکان‌ها و زمان‌ها قابل استفاده باشد. تمام تعریف‌ها در مورد شعر نسبی است.

در ادامه این چهار عنصر، باقری نیز عنصر پنجمی به این عناصر گفته شده شاملو اضافه کرد و گفت: عنصر پنجم از دیدگاه من این است که شعر باید حوزه اندیشه جهان‌بینی هم داشته باشد.

وی در ادامه به بیان نظر محمد حقوقی پرداخت و گفت: محمد حقوقی معتقد است که شعر منثور، شعر ترجمه است. حقوقی شعر منثور را شعر نمی‌داند. اما به شعر سپید می‌پردازد که بسیار دشوار است. چرا که وقتی وزن را از آن بگیریم، برای تاثیرگذاری بر مخاطب کار سختی را در پیش داریم.

باقری در مورد نظر شفیعی کدکنی بیان داشت: شفیعی کدکنی نیز می‌گوید شعر منثور شعر شاملویی است. تعریف وی از شعر منثور، اجتماع هنری نقیضه و گره خوردگی اضداد است.

باقری افزود: رضا براهنی معتقد است، باید در شعر امروز ابزارهای جسمی صوتی را به صورت حسی بیان کنیم. همچنین شعر امروز باید ساختار شکن و ساختارزُدا باشد. شعر امروز نباید روایتگر باشد.

وی با بیان نظر شخصی خود در مورد شعر منثور گفت: شعر منثور از دیدگاه شخصی من، شاخه‌ای از شعر آزاد است.

در ادامه ۱۱۱اُمین نشست «دگرخند» علیرضا لبش شاعر کتاب «آخرین زلزله تهران» ضمن پاسخ‌گویی به نظرات شرکت‌کنندگان در این نشست، به تقسیم بندی‌های باقری از شعر منثور پرداخت و گفت: به نظر من تنها باید به دو بخش تقسیم شود. اول، شعری که وابسته به وزن سنتی است و دوم، شعری که وابسته به وزن سنتی نیست و آزاد است.

وی در ادامه، شعر مُدِرن را به عنوان بهترین طبقه‌بندی و نام‌گذاری برای شعر منثور در نظر گرفت و افزود: با دسته بندی‌های انجام شده موافق نیستم و بهترین عنوان مورد نظر من «شعر مُدِرن» است.

وی در پاسخ به نظر یکی از حضار که نقد بر قرار دادن وقایع و شخصیت‌های تاریخی کشور به عنوان طنز داشت، گفت: طنز در این دست از شعرها، در پس‌زمینه قصه و ذهن رخ می‌دهد. خواسته من از این سروده‌ها، به چالش کشیدن باورهای خودمان است. پرداختن یه مفاخری چون امیرکبیر و مصدق به طنز، نوعی نقد اجتماعی امروز ما است. اینکه افرادی چون امیرکبیر خیلی فراتر از تنها یک نام و حادثه تاریخی قتل وی در حمام فین کاشان است. به نوعی اعتراض من در این اشعار به افکار عمومی جامعه نسبت به مفاخر ملی کشور است.

لبش در مورد چگونگی نگارش کتاب خود گفت: من از تاریخ برای سرودن اشعار و رساندن مفاهیم مد نظرم به مخاطب کمک گرفته‌ام. در ابتدای این کتاب آروده‌ام: شاعرانی که برای تاریخ سروده‌اند به زباله‌‍‌دان تاریخ پیوستند و برای زباله‌دان تاریخ شعر می‌سرایند. در فصل سوم این کتاب از باورهای عامیانه استفاده کرده و آن ها را در برابر فضای آرمانی و اسطوره‌ای خود قرار دادم تا ایجاد طنز کنم.

دکتر کردبچه نیز در ۱۱۱اُمین نشست «دگرخند» با بیان دیدگاه خود نسبت به شعر منثور گفت: من برای تعریف شعر منثور از اصطلاح شعر بی‌وزن استفاده می‌کنم. این به معنی نیست که شعر بی‌وزن آهنگ هم ندارد. بلکه شعرهای بی وزنی هم داریم که آهنگ و حتی عروضی نیز دارد. با این تفاوت که همانند شعر سنتی برابر نیست. ما بخاطر تمایل بسیار شعرا با این نوع شعر نمی‎توانیم شاعری را برای آن شاخص در نظر بگیریم. به اعتقاد من به تعداد سلایق شعری ممکن است گونه‌های شعری داشته باشیم. هر کدام از آنها ممکن است به بخش خاصی از شعر توجه بیشتری داشته باشند.

وی افزود: شعر طنز منثور گونه‎های مختلفی دارد و هرکدام از آنها مولفه‌های خاصی دارد. با توجه به این مسائل باید بررسی نماییم که کدام یک از این مولفه‌ها می‌تواند در خدمت طنز قرار گیرد.

در پایان کردبچه بخش سوم کتاب «آخرین زلزله تهران» نوشته علی‌رضا لبش را مورد بررسی قرار داد. وی ضمن خواندن گزیده‌ای از سروده‌های فصل «زباله‌دان» این کتاب به بررسی ویژگی‌های شعر و محتوای اشعار پرداخت. نتیجه نهایی کردبچه از سروده‌های لبش در این اثر، عدم زبان‌گرایی شاعر در بیشتر سروده‌های این کتاب بیان کرد.

علی‌رضالبش در پایان این نشست با تقدیر از اساتید حامی و راهنمای خود در سرودن اشعار این کتاب گفت: هفت سال زمان برای سرودن اشعار این کتاب گذاشتم. اکبر اکسیر، مرحوم عمران صلاحی و کیومرث منشی‌زاده اساتیدی بودند که این نوع شعر گفتن را به من یاد دادند. درود و سپاس از همه عزیزانی که در این راه من را یاری کردند.

آخرین زلزله ی تهران

هدیه کتاب «آخرین زلزله تهران» همراه با امضا صاحب اثر بخش پایانی این برنامه بود.

گفتنی است این نشست با اجرای مهدی فرج اللهی برگزار شد.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر