menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

گزارش جشن انتشار ماهنامه ی طنز سه نقطه

اسماعیل امینی در مراسم جشن انتشار مجله سه نقطه گفت: این روزها خط قرمزها که مفاهیمی جعلی هستند نگهبان دارند اما حریم‌ها که اهمیت بیشتری دارند بی نگهبان رها شده اند.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار مهر، مراسم جشن انتشار ماهنامه طنز سه نقطه یکشنبه ۵ بهمن ۹۳ با حضور جمعی از طنزپردازان و مسئولان حوزه هنری در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.

اسماعیل امینی شاعر و طنزپرداز در این برنامه گفت: افتخارمان این است که امت پیامبری هستیم که به اخلاق خوشش معروف است و بیش از آنکه با اعجاز مادی اش مردم را جذب کند با اخلاق خود آنها را جلب می کرد. اما چنین چیزی در وجنات ما دیده نمی شود؛ یعنی اخلاقمان، حرف زدنمان، حتی معطر بودنمان و آراسته بودنمان به پیامبر شباهتی ندارد ولی آنهایی که دورتر هستند و یا کاره ای نیستند، نسبت به ما به پیامبر نزدیکترند.

وی افزود: اینکه چیزی را به عنوان خط قرمز معرفی می کند برای اهل سیاست است من به چیز مهمتری قائلم که با دین و فرهنگ ما سر وکار دارد: حریم. خط قرمز مفهومی برساخته و جعلی است. مثلا به ما می گویند امروز حرف زدن و نوشتن درباره قیمت تخم مرغ ممنوع است و فردا عیب ندارد. از این بخشنامه ها می آید از بچه های مطبوعاتی آنها در دیده اند این بخشنامه ها برای آنهایی که صادرشان می کنند، اعتبار دارد اما حریم همیشه معتبر است. احترام میان پدر و فرزند، شاگرد و معلم و زن و شوهر و … حریم هستند.

امینی ادامه داد: اگر توجه کنید خط قرمزها خیلی نگهبان دارد و خیلی آدمها هستند که به خاطر خط قرمزها پرونده سازی می کنند و بلایی که این خط قرمزها به سر حریم های ما آورده بسیار خانمانسوز است. امروز آسمان و زمین و اکثر رسانه های ما پر از نقض حریم هاست. ۸۰ درصد طنز رادیو و تلویزیومان حریم افراد را نقض می کنند به این ترتیب احترام معلم، پدر و مادر و همسر رعایت نمی شود چون اینها رها شده و هیچ نگهبانی ندارد در حالی که بنای فرهنگ بر همین حریمه است.

این شاعر گفت: نقش مضحکی که از خط قرمزهای سیاست کشیده ایم خیلی مراقب دارد. یک بار مردی آمده بود مرا تهدید می کرد که من فامیل دکتر فلانی رئیس یا مدیر فلان وزارتخانه هستم! به او گفتم دکتر فلانی تا وقتی مدیر آن اداره است ارزش دارد و بعد از رفتنش از آن اداره یک عابر معمولی است. بنابراین یک هیبت پوشالی است. به دلیل همین هیبت های پوشالی است که از روزنامه نگاران می خواهم وارد خط قرمزهای آنان نشوند چون فکر می کنند خودشان مظهر کمال هستند. من تا جایی که می توانستم گفتم و نوشتم که این مسئله، ویرانگر اخلاق است اما هیچ کس نگران این حریمها نمی شود حالا بگو بالای چشم فلان مدیر ابروست تا به سرت بریزند و نگذارند حرف بزنی همین اخلاق است که سرایت پیدا کرده و تو نمی توانی بگویی رانند تاکسی بداخلاق است چون راننده تاکسی ها فردایش کفن پوش می شوند یا نمی توانی بگویی فلان دکتر رشوه می گیرد، چون فردایش صدای دکترها در می آید.

امینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در راهروهای دادگستری افرادی به نام کارچاق کن قاضی وجود دارند که می گویند پول بده تا نوبت دادگاهت را پیش قاضی جلو بیاندازند. این تیپ آدمها نگهبان دارند اما حریمها نگهبان ندارند. جالب است که آن نگهبان دارد و این ندارد و آنکه باید نگهبان داشته باشد این است. هر وقت می خواهند جلوی نشریه یا کاری را بگیرند می گویند «گفتند نشود» و این یعنی یک خورزوخانی که شخصیت مبهمی دارد. کتاب منوچهر احترامی چند سال است که چاپ شده اما نمی گذارند توزیع شوند آقای خورزوخانی که تکثیر شده ای و در جامعه پخش شده ای، با اسم خودت به میدان بیا و حرف بزن! در یک اداره یک طلبه ۲۲ ساله رئیس شده بود. او خورزوخان آن اداره بود یعنی هر چه متخصصین اداره تنظیم می کردند و می گفتند خراب می کرد دلیلش هم برداشت های خودش بود که آنها را به نظر مقامات بالا وصل می کرد.

وی در پایان سخنانش گفت: از دل همین خوروزخانهاست که شاهکار بینش پژوه، یغما گلرویی، شاهین نجفی ملعون و محسن نامجوی ملعون در می آید.

در ادامه این برنامه شهرام شکیبا که اجرای مراسم را به عهده داشت گفت: با اشاره به خوروز خان هایی که آقای امینی از آنها گفتند باید بگویم، که بسیاری از اشعار و طنزهایی که درباره نهادهایی چون آستان قدس رضوی و دیگر نهادهای کشوری تولید شده بودند، از نظر بسیاری از آقایان یا همین خورزوخان ها ممنوع بودند اما وقتی شاعرانشان آنها را نزد مقام معظم رهبری خواندند، با تشویق ایشان روبرو شدند. بنابراین یا آقایان از حضرت آقا آگاه ترند، یا قضیه به شکل دیگری است. مشکل ما این است که متر و معیار را، خودمان می دانیم.

در ادامه این برنامه، رضا امیرخانی رمان نویس گفت: اگر امید مهدی نژاد این مجله را راه نمی انداخت، شرایط بهتری داشت یا حالا؟ فکر می کنم اگر راه نمی انداخت وضع بهتری داشت چون می توانست چند کتاب شعر و طنز چاپ کند. از آن طرف قصه، آیا بعضی از اسامی بزرگی که با این مجله همکاری می کنند، به آن نیاز دارند مگر آقای زرویی یا فیض به همکاری با این مجله محتاجند؟ فکر نمی کنم چنین باشد پس اگر فکر کنیم که مهدی نژاد جایی درست کرده تا طنزپردازان بزرگ در آن جمع شوند، اشتباه کرده ایم.

وی افزود: چیزی که مهم است این است که مهدی نژاد ظرف چند سال تیمی از جوان ترها پیدا کند. پیشتر برای سومین سال انتشار مجلات جشن می گرفتند اما حالا وضع خیلی خراب است که برای انتشار سومین شماره یک مجله جشن می گیریم. کاری که امید می کند جمع کردن و تربیت عملی یک گروه است. این است که برای یک حوزه هنری مهم است و به نظرم باید از آن حمایت کند. من هم چند سال پیش این کار را کرده ام و به یاد دارم که زرنگی می کردم و از آقای زرویی مطلب می گرفتم تا در سایت خودم هم انتشارشان بدهم.

نویسنده رمان قیدار ادامه داد: اگر بخواهیم علم جفر را به انتشار مجلات ربط بدهیم، به شما می گویم تاریخ سال انتشار مجله را تقسیم بر ۴ کنید. اگر باقیمانده ۳ بود وضع مجله خطرناک است اگر باقی مانده صفر شد یعنی وضع مجله خیلی خطرناک است چون دولت ها در کشور ما ۴ سال یک بار عوض می شوند.

ابوالفضل زرویی دیگر سخنران این برنامه بود که گفت: باید سختگیر باشیم و با دقت و ظرافت نقد کنیم بنابراین خواهشم این است که در مورد نشریه سه نقطه، این کار را بکنیم. تصور ما این است که طنزپرداز یک آدم الکی خوش است. تصور بکنید عده ای در طبقه ۲۵ یک ساختمان در آسانسور گیر کرده اند، پیرمردی سکته کرده، پیرزنی نیاز به اسپری آسم دارد، یک کودک دستشویی دارد و … در این میان فردی حضور دارد که او هم مانند دیگران گیر کرده و مشکلات خودش را دارد اما سعی می کند با شوخی کردن به مردم گیر افتاده روحیه بدهد. در این راه عده ای به او خرده هم می گیرند که چه وقت خنده است؟ او همان طنز پردازی است که در جامعه حضور دارد و دست به تولید طنز می زند. بنابراین می خواهم که از این گروه مظلوم حمایت شود.

این طنزپرداز پیشکسوت گفت: ما هنوز به این نتیجه نرسیده ایم که شادی هزینه دارد. در دوران قدیم هزینه شادی را می پرداختند. به نظرم دولت یا مقام های مسئول نباید برای القای شادی تنها به حق التحریر و مسائل این چنینی بسنده کنند. بیهقی در دربار غزنویان دبیری می کرد و زندگی اش را از این راه می گذارند؛ طلحک هم سوبسید می گرفت و درباریان را می خنداند و از این راه زندگی اش را می گذراند. باید یارانه کار طنز را جدی گرفت.

زورئی گفت: این روزها من از انیمیشن هایی لذت می برم که یک عده ای در ایران از آنها یهودی و صهیونیست بیرون می کشند. امام علی می گوید بزرگترین گناه ترس است و این جمله را بارها و بارها بر دیوار بقالی ها و قصابی ها دیده ایم اما هیچ اثری بهتر از انیمیشن خارجی کمپانی هیولاها، این جمله امام علی را تبلیغ نمی کند. که بچه ها را از لولو نترسانیم. این همه سال کار کرده ایم آیا موفق شدیم کاری کنیم که بچه ها از لولو نترسند؟ در همین انیمیشن ها وقتی اسم عوامل کار به عنوان تیتراژ پایانی بالا می رود، ۱۲ برابر عوامل سریال مختارنامه اسم می بینیم. این افراد موفق شدند کار جمعی کنند ولی ما از اهمیت کار جمعی غافلیم.

هادی مقدم دوست فیلمساز و فیلمنامه نویس آخرین سخنران این برنامه بود که به بیان سخنانی پرداخت.

گزارش تصویری

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر