«مادربزرگت رو ازاینجا ببر!» نام کتابی از طنزپرداز مشهور آمریکایی «دیوید سداریس» و ترجمه «پیمان خاکسار» است. کتاب حاضر شامل ۱۱ داستان طنز بر اساس زندگی شخصی نویسنده است. این کتاب در میان آثار سداریس از فروش فوقالعادهای در امریکا برخوردار بوده است، همچنین یکی از بهترین هدیههای کریسمس پیشنهادی روزنامه لسآنجلس تایمز هم بوده است.
کتاب حاضر شامل داستانهای: «طاعون تیک»، «گوشت کنسروی»، «مادربزرگت رو ازاینجا ببر!»، «غول یکچشم»، «چیک کارآگاه واقعی»، «دیکس هیل»، «حشره درام»، «دینا»، «سیاره میمونها»، «چهارضلعی ناقص» و «شب مردگان زنده» است.
در بخشی از کتاب میخوانید: «وقتی معلم گفت که باید مادرم را ببیند دماغم را هشت بار به سطح میزم مالیدم. پرسید «این یعنی باشه؟» طبق محاسباتش من سر کلاس او بیست و هشت بار از روی صندلیام بلند شده بودم. «مثل کَک هی میپری بالا پایین. دو دقیقه سرم رو برمیگردانم زبونت رو میچسبونی به کلید برق. شاید جایی که ازش اومدی این کار رسم باشه، ولی سر کلاس من کسی دمبهساعت بلند نمیشه تا به هر چی که دلش خواست زبون بزنه. اون کلید برق مال خانم چستناته و دلش میخواد خشک باشه.»
دیوید (ریموند) سداریس متولد ۲۶ دسامبر ۱۹۵۶ یک نویسنده، کمدین و برنامهساز رادیویی آمریکایی است که نامزدی جایزه گِرمی را نیز در پرونده خود دارد. از سال ۱۹۹۲ با پخش سراسری برنامههای رادیویی شهرت یافت و در سال ۱۹۹۴ اولین مجموعه خاطره گویی و داستانهای کوتاه خود را منتشر کرد. کتابهای او در سالهای اخیر جزو پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز به شمار رفتهاند. تا سال ۲۰۰۸ هفت میلیون جلد کتاب از او در امریکا و ۱۴ میلیون جلد در سراسر دنیا به فروش رفته است. اغلب طنزهای دیوید سداریس درباره خود او و پیرامون زندگی خانوادگی او، دوران مدرسه متوسطه، همچنین تبار یونانیاش، مشاغل، تحصیلات، مصرف مواد مخدر، رفتار وسواسی و زندگی او در فرانسه، لندن و نواحی جنوبی انگلیس است.
تاکنون از وی چند اثر توسط پیمان خاکسار به فارسی ترجمه و منتشرشده است، از جمله: «بالاخره یه روز قشنگ حرف می زنم» و «مادربزرگت رو ازاینجا ببر».
منبع : دفتر طنز اصفهان