سری هفتاد و دوم از سیبیل نوشت ها
کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی :
_عزادار می شود موش خرما،برای نخل سوخته.
_ثابت قدم نمی شود کسی،روی تردمیل.
_پر از آدم بدبخت شد،خانه ی بختم.
_برای خویش تن داری،به دکتر تغذیه مراجعه کردم.
_زندگی ام با وام،دوام پیدا می کند.
_تا مرز دیوانگی رفتم،توسط مرزبانان دستگیر شدم.
_به راحتی دشنام می دهند،آدم های گمنام.
_صورتم خاکی شد وقتی رخ در نقاب خاک کشیدم.
_مست نگاهت بودم از وقتی بوی الکل می دادی.
_به خود سازی می پرداخت معتاد،در خرابات.
_به عالم خیالم راه نمی دهم عیالم را.
_از پا ننشستم اما با دست نشاندنم.