menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

دگر خند dِgَr khَnd

گزارش هفتاد و پنجمین برنامه “دگرخند”

حبیب احمد زاده هفتاد و پنجمین برنامه “دگرخند” که با موضوع طنز در ادبیات دفاع مقدس برگزار شد گفت: دوران جنگ برای ما دورانی افسانه‌ای است. نه این که خود جنگ خوب باشد، این دو موضوع اشتباه نشود. ما نتوانسته‌ایم جنگ را درست تعریف کنیم. باید این اشتباه را حل کنیم و منظور واقعی‌مان را نشان دهیم.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، برنامه این هفته سلسله نشست‌های “دگرخند” که با حضور مهدی فرج‌اللهی از سوی دفتر طنز حوزه هنری برگزار می‌شود، این بار با موضوع طنز در ادبیات دفاع مقدس برگزار شد.

در این نشست که افراد سرشناسی از جمله حبیب احمدزاده نویسنده و اصغر نقی‌نژاد بازیگر حضور داشتند، مستندی کوتاه از خاطرات طنز زنده‌ یاد رسول ملاقلی‌پور درباره دفاع مقدس اکران شد.

حبیب احمد زاده که کارشناس ارشد ادبیات نمایشی و دکترای پژوهش هنر دارد، در این برنامه اظهار کرد: وقتی آبادان محاصره شد، من ۱۶ سالم بود. برای مردم ایران به ویژه افرادی که در مناطقی که جنگ در آنجا بیشتر لمس می‌شد حضور داشتند، روز ۳۱ شهریور زندگی عوض شد. بسیاری از ما هنوز فکر می‌کنیم ۱۶ سالمان است. فکر می‌کنیم تمام این ها خواب بوده و بیدار می‌شویم و به همان دوران برمی‌گردیم.

وی ادامه داد: دوران جنگ برای ما دورانی افسانه‌ای است. نه این که خود جنگ خوب باشد، این دو موضوع اشتباه نشود. ما نتوانسته‌ایم جنگ را درست تعریف کنیم. باید این اشتباه را حل کنیم و منظور واقعی‌مان را نشان دهیم که چرا افراد می‌آیند با شعف درباره آن روزها صحبت می‌کنند.

این نویسنده اظهار کرد: این موضوع مانند این است که در زلزله اصلا گفته نمی‌شود اتفاق خوبی است اما در همان زلزله بم عده‌ای از کشورهای دیگر آمدند و در بم به مردم خدمت کردند. اگر از آن ها تقدیر و تشکر شود، این تشکر تایید زلزله است؟ مسلما این طور نیست. بچه‌های ما هم نرفتند جنگ بلکه جلوی جنگ ایستادند. آن ها بدون این که هیچ انتظاری از هیچکس داشته باشند عازم جبهه‌های جنگ شدند.

احمدزاده با بیان این که همه ملت ایران متفق القول بودند که باید از گربه‌ای به نام ایران دفاع کرد، گفت: حتی کسی هم که اجازه نمی‌داد فرزندش برود جبهه به این دلیل نبود که با دفاع از کشور مخالف باشد بلکه نگران بود برای فرزندش اتفاقی بیفتد.

وی ادامه داد: هر چیزی در جنگ می‌تواند عجیب باشد. در آن روزها دوربین هر چیزی را که ثبت کند عجیب است و حتی خواب رزمنده‌ها در زیر آن همه توپ و ترکش عجیب به حساب می‌آید. احمدزاده در ادامه این مراسم، داستانی نوشته خودش به نام “انتقام، انتقام، انتقام” را خواند که با استقبال حاضران همراه بود.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر