menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شب طنز ملک خند

گزارش اولین شب طنز ملک خند در اصفهان

شب طنز ملک خند  و‌‌ حکیم‌ #فردوسی جنتلمن!

شب جمعه باشد. ساعت نه شب ماه رمضان، دقیقا بعد از افطار باشد. باد و گرد و خاک- که چه عرض کنم- یک نیمچه توفان بیاید و آخرین بازی لیگ برتر فوتبال هم باشد که یک گل این ور و آن ور سرنوشت قهرمان را عوض کند.

سالن فرهنگسرای قدس مملو از جمعیت

در این شرایط پیچیده ، شما حسابش را بکنید که چقدر طنز و طنزپرداز عزیز است که سالن فرهنگسرای قدس مملو از جمعیت، مهیای اولین شب طنز ملک خند شد.

ابتدا مجری برنامه #محمود_سلطانی طبق قواعد نانوشته شب های طنز، #سعید_آزاد را به عنوان اولین نفر صدا زد تا پشت تریبون حاضر شود.

این دفعه در یک حرکت غافلگیر کننده، آقای آزاد نه تنها به مادر زنش بد و بیراه نگفت بلکه آنقدر از ساحت مبارک مادرزن دفاع کرد که حتی پیشنهاد داد همه دست کم دو مادرزن داشته باشند(خدا همه را به راه راست هدایت فرماید).

#محمد_پوررشیدی دومین نفری بود که روی صحنه آمد . اول از حضور بچه های جیغ جیغو ابراز ناخرسندی کرد و افزود: (( والا ما کارهای عمو پورنگ ازمان بر نمی آید. کارهای خاله شادونه را هم که اصلا امکاناتش را نداریم، لطفا بچه ها را به این برنامه ها نیاورید )) سپس در قالب مثنوی، با خودِ قالب مثنوی به شوخی پرداخت(جل الخالق):
مثنوی دارد جوانی می کند
باز هم جفتک پرانی می کند
می رود افسانه سازی می کند
می نشیند خاله بازی می کند…

سپس رو به آقای سلطانی گفت: (( آگهی استخدام داده بودید برای مجری گری. من مجرد نیستم و روابط عمومی خوبی هم ندارم، تازه از اون خانواده هاش هم نیستم…)) آقای سلطانی علی رغم واجد الشرایط نبودن ایشان، با اجرای شان موافقت کرد و برنامه دو مجریه ادامه پیدا کرد.

کتک خوردن های وحشتناک دوران مدرسه

#محمد_شیرچیان روایتی درباره کتک خوردن های وحشتناک دوران مدرسه اش تعریف کرد و عجیب اینکه همه حضار هارهار به این مصائب خندیدند.

#رزیتا_کریمی شعر طنزی با لهجه شیرین اصفهانی درباره روزه گرفتن ها و بخور و بخورهای ماه رمضان خواندند. آقای سلطانی در ادامه شعری هشدار آمیز درباره کم آبی خوندند با توصیه اینکه نه تنها آب را گل نکنیم بلکه ول هم نکنیم.

در ادامه گفتند که برنامه ما فقط محدود به مرز جغرافیایی خودمان نیست و بصورت بین المللی هم طرفدار دارد و دعوت کردند از آقای (#حمید_حسینف_ربیعیانسکی) از کشور (ورا رود) که آمدند و به زبان فارسیَ سخت، لیچار بارَ ایرانیانی کردند که “عجیجم ” و “عجقم” مِی کنند و آهنگ های دوهَزاری گوش مِی کنند و فارسی را به قهقرا مِی برند.

نوبت به مسابقه خاطره گویی رسید. لازم به ذکر است که چند کودک از گروه سنی الف، از وقتی برنامه شروع شد دستشان را بالا برده بودند و محمد پوررشیدی برای جلوگیری از آسیبب های آرتروزی این نوگلان تازه شکفته ، از آنها دعوت کرد روی صحنه بیایند به همراه دو بزرگسال دیگر و خاطرات تقلب کردن هایشان را با کمال و قاحت در ملع عام تعریف کنند!

پس از رای گیری دقیق و عادلانه مردمی،به همه آنها جوایز یکسانی اهداء شد!

#پوریا_رمضانی در انشایی با موضوع ( سال ۹۷ را چگونه گذراندید) خواند که اگر در مدرسه خوانده می شد خودِ ناظم مدرسه هم زار زار اشک می ریخت ولی از قضا به این انشاء هم همه هار هار خندیدند.

#داود_نجفی (بلندترین طنزپردازی که کوتاه ترین طنزها را می نویسد) پای تریبون شب طنز ملک خند آمد و میکروفن را تا جایی که پیچ و بست هایش اجازه می داد بالا آورد و کوتاه نوشت هایش را خواند:

پول پدر رو نگاه کن و دختر رو بسون
آنچه خرها همه گاوند، تو یک جا گاوی

اینقدر که اینجا مرگ حقه، زندگی حق نیست
تنها چیزی که همیشه واسم اجابت شد ، مزاج بود

#نعمت_الله_طالبی آخرین طنزپردازی برنامه بود که با لحنی سوزناک زد زیر آواز:
به هرجا بر زبان نام زن آیو / مرا اشک روان بر دامن آیو
رفیقونم زن دوم گرفتند / خوش آن روزی که نوبت بر من آیو (ان شالله)

در همین لحظه همراه با قهرمانی #پرسپولیس و بالا گرفتن کل کل های فوتبالی برنامه (به قول پرسپولیسی ها) ختم به خیر شد.

منبع : دفتر طنز اصفهان

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر