گردش گری از مصدر « هیچ جا خونه ی خودِ آدم نمی شه » است.
دشواری های زبان فارسی – قسمت دوم
دشواری های زبان فارسی یا همان غلط ننویسیم، با نگاه طنز به اصطلاحاتی که در سیاست و جامعه بیان میشود توسط حامد اشرف زارعی نوشته شده است که می توانید در قسمت های مختلف در شیرین طنز دنبال کنید.
گردش گری از مصدر « هیچ جا خونه ی خودِ آدم نمی شه » است.
به معنای در خانه نشستن و خیال را پرواز دادن (البته در صورتی که خیال جٙلد باشد و موقع پرواز همین طور گِرد، دورِ پذیرایی و نهایتن اتاق ها و آشپزخانه بپرد).
گردش گری دلالت بر عدم نیاز به خروج از خانه دارد.
به طور مثال: دلم میخواهد به طبیعتِ بکر سفر کنم = ناهار را اینبار در کمد دیواری بخوریم.
گردش گری یک فعل [بی]ربطی و ناقص است.
این فعل به اشرافیگری اشاره دارد.
بهطور مثال:
کسی که میگوید: «بریم گردش گری » عقلش[ناقص است] و میخواهد شما را از کانونِ گرم خانه دور کند و در ترافیک جادهی چالوس چند ساعتی اسیر کند و با اینکار هم هوا را آلوده کند و هم سوخت را تمام کند تا نسلهای آینده بدون سوخت بمانند (که البته این مورد آخر مفید است چون باعث میشود فعلِ گردش گری خودبهخود در آینده ریشهکن شود).
باید توجه داشت فعل « گردش گری » از زبان بیگانه وارد زبان ما شده است و متاسفانه به دلیل برگردانِ اشتباه، این فعل در باور عامه مفهومی کاملن عکسِ آنچه گفته شد(در خانه نشستن و خیال…) دارد، از اینرو استفاده از این فعل در زبان فارسی اشتباه است و به جای آن باید از فعلِ «بشین سرِ جات» استفاده کرد.
مولانا میفرماید:
آوارگی نوشت شده خانه فراموشت شده
همانطور که میبینید در مصرع بالا مولانا ضمن نکوهش فراموش کردن خانه، گردش گری را آوارگی دانسته است.
همچنین بیدل میفرماید:
به گردش خانهی چرخیم حیران دانهی چندی
غبار ما مگر بیرون برد زین آسیا ما را
همانطور که میبینید بیدل با ساختِ واژهی «گردش خانه» به گردش گری در خانه و حتا چرخیدن در گردنهحیران در همان خانهی خود اشاره کرده و تأکید میکند آنقدر در خانه میماند تا به غبار تبدیل شود، و فقط غبارش ممکن است از خانه خارج شود.
بازنشر دشواریها، پاسداشت زبان فارسی است.