menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

ابوالقاسم صلح جو

کاریکلماتور : چشمم آب نمی خورد، برایش رانی گرفتم!

کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو :

۱-دهان ام را بوئیدند، “سیر”خورده بودم در محفل گرسنگان!

۲- محصول نخل مرداب است، خرمای گندیده!

۳- هر روز تیک می زنم در سر رسیدم، ارادت ام را به تو!

۴- “شیرین”بود، با فرهاد زهر هلاهل شد!

۵- شاعر برای ساخت یک”بیت”، معمار خبر می کرد!

۶- دکترایم را، تحت”لیسانس”فتوشاپ گرفته ام!

۷- در عصرِ مَفرِغ، آهن “زنگ”زد، جواب اش را ندادم!

۸- سرِپ یچ سرعت، جادّه جا خالی داد!

۹- تا “پا” داد،”دست” دادم و دل!

۱۰- خودم را انکار می کنم، پس هستم!

۱۱- بر”خلاف”مِیل ام، “خلاف” می کنم!

۱۲- وجدان اش خواب بود، آهسته قضاوت می کرد قاضی!

۱۳- برای”جلبِ”محبّت اش، با “دستبند” کمین کردم!

۱۴- پهلوان، دو بنده اش را در راه خدا داد!

۱۵- چشمم آب نمی خورد، برایش رانی گرفتم!

۱۶- بذای خلال کردن شیرش، خُمس آن را ماست می کرد!

۱۷- حرف های”ظریف”، دو پهلوست!

۱۸- “تار”سبیل ام را، با دنبه چرب می کنم!

۱۹- از خطّ چشمت فهمیدم، نگاهت سواد دارد!

۲۰- “طرف”دار داور بی”طرف”هستم!

۲۱- در هفت آسمان ستاره ای نداشت، خودم برایش چشمک می زدم!

۲۲- چون طرفدار”رژیم”بود، کبد اش چرب شده بود!

۲۳- برای مهمانی دعا می کنم که خبرش قبل از خودش برسد!

۲۴- چون ضربه را در مصراع آخر زدم، شعرم ناک اوت شد!

۲۵- داشتم از فکرت رد می شدم، که دلت بوق زد!

۲۶- مُشرِف نداشت، “بی پرده”حرف می زد!

۲۷- “تار”های صوتی ام را، در سکوت کوک می کنم!

۲۸- با”قلم”اش، نان”رژیمی”می خورد!

۲۹- از قم”سوهان”خریدم، برای ناخن ام!

۳۰- دست اش سوخت، وقتی پول چای را زیر میزی گرفت!

۳۱- در اندیشۀ “سیر” شدن، کتک” می خورد”!

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر