نویسنده: سید مهدی طیار
مغز اردوغان مثل ساعت کار می کند، البته نه به آن کندی، بلکه با سرعتی فزاینده؛ فقط باطری اش را برعکس انداخته اند و شگفتی ساز شده: ساعت مذکور رو به عقب کار می کند.
این پدیده، اتفاقا در دنیای تکراری امروز،اتفاق نامیمونی نیست؛ خیلی هم میمون است. نتیجه این خرق عادت آن شده که وی مداومتاً خلاف جریان شنا می کند و دم به دم به سرچشمه نزدیک و نزدیک تر می گردد؛ و کم مانده به بشر اولیه شبیه شود؛ به طوری که امروزیان اعمال وی را متفاوت با جریانات عصر حاضر و غیر قابل پیش بینی ارزیابی می کنند.
در این راستا، وی پروژه ساقط سازی هواپیمای روس را به انجام رساند؛ به امید اینکه مورد نواختیک پوتین واقع شود و تیپایی دریافت دارد و پای ناتو به ماجرا باز شود و وی بنشیند به تماشا که: «بچه ها، دعوا!»
می خواست این بخش از تاریخ را او رقم زده باشد، که نشد؛ اما این شانس را داشت که زمینه مهیا گشت تا تحت فشار اقتصادی روسیه، وارد کوره مشکلات گردد برای پختگی.
در ادامه، تاریخ سازان عالم را مرور کرد، تا تاریخ آفرینی بیاموزد و در این مسیر، به هیتلر نامی برخورد؛ که نقوش تکان دهنده ای بر پیکره تاریخ و حتی جغرافیا حک نموده بود. اردوغان وی را بسیار پسندید و بی باکانه مهر تایید خویش را بر هنر وی نهاد؛ هر چند کل عالم، جز رفقای او را، خوش نیاید.
او به فکر افتاده ققنوس امپراتوری عثمانی را نیز از میان خاکسترها احیا کند و در این مسیر، سربازان زامبی وارش؛ از ته مانده و آخرین بقایای جان، مایه می گذارند. این سربازان که داعش نام دارند، واقعا سر می بازند؛ چه سر ِخود باشد، چه سر ِ مردمانی که آلات قمارند در این شطرنج منطقه. این داعشیان، نفت سوریه و عراق را به عنوان غنیمت جنگی برای اردوغان به ارمغان می آورند؛ و پایین دست ترکیه را هم چنان مناسب ساخته اند؛ که اردوغان می تواند به خرید گاز ِسرزمین فلسطین از اسرائیل بیندیشد؛ باشد که تابو شکنی شده و قبح مال خری بریزد و این کسب در اذهان تطهیر شود و ذهن کلیشه ای جهانیان از جمود خارج گردد.
منتشر شده در : شماره هفده و هجده نشریه طنز و کاریکاتور بزنگاه
