menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کاریکاتور زیر میزی اثر پیمان علیشاهی

طنز : اسب پیش کشی را دندون می شمارن!

مصطفی مشایخی :
“به گویش اراکی “

یکی از دُوسّام تعریف می کِرد که چن سال پیش، یه رو دیدُم پسر “آموم” دمِ در یه اداره ، “وریو” داره قدم می زنه . رفتُم جلو و گفتُم هان چی شی شدهَ ممّد . چرا چینی پریشُنی و سِگرمات تو همه ؟ نگایی به مو کِرد و گفت: ” اَ تو چه “پِنوم” کارم پیش” ماون” ای اداره گیر کرده . “پیغُم پسغُم” داده که با یه میلیون گره اَ کار فرو بسّه م وا میشه “. گفتُم خو حالا “ماخای” چه کار کنی . نداری یا ناماخای پول زور به کسی بدی ؟ گفت :” چاره ندارُم باید کارم راه بِفته اَ گنه بیچاره می شم و به فقر و فلاکت میفتُم “. گفتم خو حالا که ای جوریه چرا یه میلیونا نمیدی که قال قضیه ئا بَکَنی ؟ گفت :” راسِش می ترسُم! چون تا حالا اَ ای کارا نکردُم. اگه تو روت میشه بَبَری بِشش بدی بیا اینُم یه میلیون . کارُم خیلی گیره ، اونم کوتا بیا نیس، چاره ندارُم “.

زیر میزی

یه خرده فکر کِردُم و گفتم حالا که کارت گیره باشه عیبی نداره .دوس و فامیل برَی یه چینی روزایی خوبه دیه . پسر آموم او چپه اسکناسیا که دسش بود به مو داد و گفت :” بیا ای پول اینم تقاضا نامم . بَدش امضا کنه و “مُئر” بزنه پاش “. وارد اداره شدُم و یه راس -خلاف ادبه -رفتم “دس شوری” و اونجو یواشکی چن تا از اسکناسایا ورداشتُم و اغسُّم تو جیبم . پیش خودم گفتُم آقای “ماون” که روز روشن نمیا جلوی مو واسه اسکناسایا دونه دونه بشماره . اونایا می گیره “می اَلّه” تو کشوش بعد تقاضا نامه ئا امضا می کنه. خلاصه یه راس رفتم اتاق آقای معاون؛ یه “جغله” مردی بود با کله ی تاس . رفتم نشتُم رو صندلی و جریانا بَرَش گفتم و چپه ی اسکناسایا اَ زیر میز دادُم دسش و تقاضا نامه ی پسر آموما “هشتُم” رو میز که امضا کنه .پرسید پولا چندیه . گفتم یه میلیون . خلاف تصور مو، با کمال پر رویی شروع کرد به شمردن اسکناسا ،رنگ به روم نامونده بود و قلبُم مثه قلب “ملوچ” گُرپ گُرُپ می زد .خدا خدا می کردم یه نفر در بَزنه و بیا تو که آقای ماون از شمردن بقیه ی اسکناسا منصرف بشه اما اَ شانس بدُم هیشکی در نزد و او “وختی” اسکناسایا شمرد با دلخوری اونایا به طرف مو “وُور” داد و گفت :” این جوری امانت داری می کنن؟ تا دزد هایی مثل تو و امثال تو پیدا میشن ، کار این مملکت هیچ وقت پیش نمیره “. اونجو بود که فمیدم دوره زمونه عوض شده و دیه ” دِندُن اسب پیشکشی ام می شمرن.

معنای لغات :
آمو: عمو
وریو: آشفته
پِنوم : پنهان
ماون : معاون
پیغم پسغُم: پیغام
می اَله: می گذارد
آغسُم: چپاندم
پَنُوم ” پنهان
ماخا : می خواد
بِفتَه : بیفتد
مُئر: مهر
دس شوری: دست شویی
جغله : ریزه
هَشتُم : گذاشتم
ملوچ : گنجشگ
وختی : وقتی
وُور دادن : پرتاب کردن

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر