menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

محمدحسن صادقی

«روزها فکر من اینست و همه‌شب سخنم» که مرا با ژنِ بد بهر چه زاییده ننَم؟!

«روزها فکر من اینست و همه‌شب سخنم»
که مرا با ژنِ بد بهر چه زاییده ننَم؟!

از کجا آمده‌ام؟ از شکم مامانم
به کجا ‌‌می‌روم؟ آنجا که بپوسد کفنم

توی اسناد سیا آمده که «یارانه»
بوده انگیزهٔ بابا‌-ننه‌م از ساختنم

رفتنم دست خودم باشد اگر ممنونم
چون نبوده‌ بخدا دست خودم آمدنم

منشین بر لب جوی و گذر عمر ببین!
کردم این کار و شد آسفالت دهان لگنم

تا به سرمنزل مقصود رسد بار کجم
دادم افسار دلِ خرشده‌ام را به زنم

اگر از طاعت سرکار کنم سرپیچی
می‌شود یکسره سرویس به‌دستش دهنم

«یارب این نوگل خندان که سپردی به منش»
خارش آنقدر زیادست که جر خورده تنم

پاره‌پوره‌ست به لطفش همهٔ البسه‌ام
عطر خون‌است که آمیخته با پیرهنم

«من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید»
بگذارید فقط گاه زنم را بزنم

دارم از کیسهٔ یارانه‌ام امرار معاش
می‌دهم سور به شکرانهٔ عیش خفنم

فارغ از غصهٔ بیکاری دولتمردان
آن‌که با وعدهٔ دولت سرِ کارست منم

دولتا بندهٔ پُرفایده را خوب بدوش!
چون‌‌که در شیردهی لنگهٔ گاوِ ‌حسنم

«از گلستانه چه بوی علفی می‌آید!»
‌خوش به حالم که مهیّاست خوراک چمنم

وطنم را نگذارید بگیرند از من
بگذارید بگیرند مرا از وطنم

نیستم البته از دولت‌مان ناراضی
بلکه ناراضی از اخلاق گلِ خویشتنم

مرغ باغ هپروتم نیَم از عالم خاک
ساقیا شیره بیاور بزنم بر بدنم!
شاعر : محمدحسن‌ صادقی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر