شهرام شفیعی عصر یکشنبه، 28 اردیبهشت، در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برای نوجوانان 10 تا 15 سال به زبان طنز قصه گفت.
این نویسنده در این برنامه داستان بزی را تعریف کرد که از گله‌اش جدا مانده، سرگردان شده و حالا به دنبال غذا می‌گردد و در این مسیر، حوادثی برای او رخ می‌دهد و مجبور می‌شود تصمیم‌هایی بگیرد که برای او سرنوشت‌ساز است.
شفیعی در این قصه‌گویی، علاوه بر زبان طنز سعی می‌کرد از تمام نوجوانان حاضر در سالن برای پیشرفت و ساخته شدن داستان کمک بگیرد و آنها را متوجه نکات ریزی در زندگی خصوصی‌شان کند.
او در فواصل قصه، از نوجوانان درباره عادت‌ها، انتخاب‌ها، انتخاب‌های معکوس، تکرارها و ساخت و پرداخت شخصیت‌های داستان سوال می‌کرد و آنها نیز به فراخور درک‌شان از داستان و زندگی به سوالات او پاسخ می‌دادند.
شفیعی همچنین نوجوانان را به بلند خندیدن و دست زدن تشویق کرد و گفت: ثابت شده کسانی که می‌خندند، عمر طولانی‌تری دارند بنابراین نباید از خندیدن بترسید و با صدای بلند بخندید.
او همچنین درباره انتخاب شغل و تغییر این انتخاب‌ها در دوران نوجوانی گفت: اولین انتخاب‌ها همیشه در زندگی اهمیت بسیار زیادی دارد که البته اگر در دوره نوجوانی این انتخاب‌ها تغییر کند، ایرادی ندارد چون این تغییر عقیده‌ها روند تکاملی دارد.
این نویسنده همچنین در بخش دیگری از قصه‌گویی خود گفت: اما گاهی انتخاب‌های ما معکوس است مثل اینکه بسیاری از ما در سال‌های ابتدایی تحصیل یا در یک تیم ورزشی، بالاخره کسی را پیدا می‌کردیم که از او بدمان بیاید اما در هر صورت هرگز نباید از یاد ببریم که هر روز که می‌گذرد، همه ما آدم‌تر می‌شویم و این حیوانات هستند که هر روز حیوان‌تر می‌شوند!
او ادامه داد: در راستای اهمیت انتخاب هم هست که فیلسوفان می‌گویند امکان ندارد که آدم‌ها در یک زمان دو شیء یا دو انسان را به یک اندازه دوست داشته باشند چون در این صورت کسی نمی‌تواند چیزی را به چیز دیگر یا کسی را به نفر دیگر ترجیح دهد و در این صورت انتخابی هم در میان نخواهد بود و ممکن است با این روند، ضررهای زیادی را متحمل شویم مثل قصه بزی که اگرچه بسیار گرسنه بود ولی چون دو بوته علف همانند دیده بود که شبیه یکدیگر هستند، نتوانست یکی را بر دیگری ترجیح دهد و از گرسنگی مرد.
شفیعی افزود: متاسفانه وقتی ما نمی‌توانیم به درستی انتخاب کنیم یا دچار انتخاب‌های انحرافی می‌شویم، زمینه‌های ایجاد سوء استفاده را هم فراهم می‌کنیم مثل اینکه کارخانه‌هایی برای ما شامپوی ضد سوزش چشم چپ تولید یا کرم‌های تقویت ریاضی را به بازار عرضه می‌کنند!
او در پایان گفت: تنها انسان‌هایی که ما نمی‌توانیم یکی از آنها را بر دیگری ترجیح دهیم، پدر و مادرهای ما هستند به این دلیل که درواقع پدر و مادرهای ما دو نفر نیستند بلکه یک واحد و مکمل همدیگر به حساب می‌آیند و به همین دلیل هم اکثر بچه‌ها در پاسخ به این سوال که پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را، جوابی ندارند و می‌گویند هر دو را به یک اندازه دوست دارند.
شفیعی در پایان این برنامه، کتاب‌هایش را برای نوجوانان حاضر در سالن امضا کرد و با آنها عکس یادگاری گرفت.
ایسنا
