menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

مجموعه آثار فکاهی طنز فرامرز آشنای قاسمی

طنز : همکاری

فرامرز آشنای قاسمی :

تمام مصائب و مشکلات مربوط به تدریس در دانشگاه‌های کشور یک طرف، اعلام نمرات و پیامدهای ناشی از این امر خطیر یک طرف. باور کنید اگر من می‌دانستم که داشتن کرسی استادی دانشگاه، چنین دردسرهایی را برای من مهیا می‌کند، محال بود که سراغ چنین شغلی بروم.

یکی از عجیب‌ترین مواردی که در حین کار به آن برخوردم، دانشجویی بود که پس از افتادن درس به سراغ من آمد و خواستار نمره قبولی از من شد. وقتی وی با مخالفت من روبه‌رو شد، گفت: استاد باور کنید من دانشجوی تنبلی نیستم، ولی چه کنم که مشکلی برای من پیش آمد.

از او پرسیدم: چه مشکلی؟

وی پاسخ داد: راستش را بخواهید از یک ماه قبل از امتحاناتم، خانمم شروع کرد به ریش و سبیل در آوردن. به همین خاطر، از همان موقع تا الان، کل وقت من صرف رفع این مشکل خانمم شده.

– : خانمت ریش و سبیل درآورد؟

– : بله استاد. می‌گویند همه‌اش زیر سر هورمون‌هایی است که برای رشد سریع و بیشتر به مرغ و ماهی و . . . می‌زنند.

– : عجب. به هر حال، اولاً شما درس‌تان را باید از اول ترم مطالعه می‌کردید. این را من بارها سر کلاس گفته‌ام. نه این‌که آن را بگذارید برای یک هفته یا یک ماه آخر ترم. از طرفی شما ۲۴ ساعت شبانه‌روز که درگیر این مشکل خانم‌تان نبودید. خوب در وقت آزادتان، درس‌تان را مطالعه می‌کردید.

– : ببخشید استاد، شما مجردید؟

– : بلی. چطور مگر؟

– : برای این‌که اگر متاهل بودید، می‌دانستید که وقتی خانم آدم دچار مشکل می‌شود، دیگر وقت آزاد برایش نمی‌ماند. استاد شما اگر بخواهید حتی می‌توانید صفر را بیست بدهید. من فقط از شما یک ۱۰ بی‌ارزش می‌خواهم. همین. آخر شما چرا با ما دانشجویان همکاری نمی‌کنید؟

– : اگر بی‌ارزش است، نخواهید.

در این لحظه دانشجوی مزبور که از ابتدا هم به نظر می‌رسید اعصاب آرامی ندارد، تقریباً هرچه دوست داشت به من افاضت کرد و در نهایت به من گفت: الهی یک روزی یک نفر حق ما را از اساتید ظالمی مثل شما بگیرد.

چه ستمی کرده بودم من؟ یک نفر به مرغ‌ها هورمون زیاد یا نامناسب زده، خانم ایشان ریش و سبیل درآورده، ایشان چون درگیر این مساله شده، برگه امتحانش را سفید تحویل داده، تازه اگر همه این‌ها راست باشد، من که نمره برگه ایشان را بی هیچ کم و کاستی وارد کرده‌ام. حالا ظلم من این وسط کجاست؟ همکاری در این کیس خاص یعنی چه که من نمی‌کنم؟

بگذریم از این‌که بعداً فهمیدم که دانشجوی مزبور، در ترم‌های قبل هم با یک چنین ترفندهایی، از اساتید زیادی، به ویژه از اساتید خانم، نمره گرفته است.

البته همیشه این دانشجویان نیستند که برای گرفتن نمره نزد ما می‌آیند. بلکه گاهی اوقات نزدیکان آن‌ها هستند که مرصع اوقات ما می‌شوند. یک بار خانمی که ادعا می‌کرد ۲۰ سال است که معلم است نزد من آمد و برای پسرش که از من نمره ۱ گرفته بود، نمره قبولی خواست. وقتی من به ایشان گفتم که این کار امکان‌پذیر نیست چون من نمرات را وارد لیست کرده‌ام، ایشان با لبخندی خاص گفت: اشکالی ندارد. من حساب همه چیز را کرده‌ام. بعد دست کردند توی کیف‌شان و . . .

ادامه در کتاب: مجموعه آثار فکاهی- طنز

لینک خرید کتاب

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر