menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

انار شب یلدا

اشعار طنز یلدایی

اشعار طنز یلدایی

شب یَلدا یا شب چلّه یکی از جشن‌های کهن ایرانی است.
در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته‌می‌شود. خانواده‌های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه‌ها و رایجتر از همه هندوانه را مهیا و دور هم صرف میکنند. پس از صرف تناولات، قصه‌گویی پیرترها برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ رایج است. (ویکی پدیا)

به همین مناسبت اشعار طنزی را گردآوری کردیم :

دارا که به لکسوز برد سارا را
حاجی به اشاره ای دل دنیا را

در خانه ی ما همسر من می گوید
یک وام دگر که این شب یلدا را …
شاعر : لیلا حسنوند

شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه
گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه

خیـــــار و سیب و شیرینی و آجیل
دوتـــــا جعبه انــــــــــــــار دانه دانه

گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم
ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه

شب یلدا بــــــــوَد یا شـــــــام یغما
و یــــــــــــــا هنگــــــــام اجرای ترانه

به گوشم می رسد از دور و نزدیک
نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه

پس از صرف طعام و چــــای و میوه
تقاضــــــــا کردم از عمّـــــــه سمانه

که از عهــــــد کهـــــــــن با ما بگوید
هم از رسم و رســــــــــوم آن زمانه

چه خوش میگفت و ما خوش میشنیدیم
پس از ایشان مرا گـــــــل کرد چانه

نمی دانم چـــــــرا یک دفعـــــه نامِ-
“جنیفر لوپز” آمــــــــــــــــد در میانه

عیالم گفت:خواهــــــــــان منی تو
و یا خواهــــــــان آن مست چمانه؟

به او با شور و شوق و خنده گفتم
عزیزم با اجــــــــازه، هــــــــــر دُوانه!!

نمی دانی چه بلوایی به پـــــا شد
از آن گفتــــــــــــــــار پاک و صادقانه

به خود گفتم که”بانی” این تو بودی
که دست همســـــــرت دادی بهانه

خلاصه آنچنــــــــــــــان آشوب گردید
کـــــــــه از ترسم برون رفتم ز خانه

ز پشت در زدم فریـــــــــــاد و گفتم:
“مدونا” هم کنارش، هر سه وانه!!

و آن شب در به روی مــن نشد باز
شدم چـــــــــون مرغ دور از آشیانه

شب جمعــــــــــــه برای او نوشتم
ندامت نامـــــــــــــه، امّـــا محرمانه

نمی دانم پس از آن نامــــــه دیگر
عیالم کینه بــــــــــــا من داره یا نِه

ولی بگذار- بــــــــــــــا صد بار تکرار-
بگویم آخرین حرفــــــــــــــم همانه!!
شاعر : حاج حسن شعبانی (بانی)

اگرمـــــــــــا را شب یلدا بلنــــد است
ز یـــــــــــــاد زلف آن بالا بلنـــد است…

(چو این مطلــــــع سرودم کیف کــردم
که این مضمـــون بی همتا بلند است!

به ناگـــــــــــــــــه داد وجـدانــم در آمد:
که داد مـــــن از این کارا(!) بلند است!

چقدر آخـــــــــــــر دروغ شاعــــــــرانه
صدای کوست ای رســــوا! بلند است!

تو خود خندان و از هجــــــــر دروغین
ز شعــــــــــــرت آه و واویلا بلند است!

نباف اینقــــــــــدر از بالا بلنــــــــــــدت!
صد وپنجـــــــاه سانت آیـــا بلند است؟؟!!

دوازده شنبلیلــــه بــــر کــــــــــدویی –
همان “گیسوی چون یلدا بلند” است؟؟!

بیــــــــــا این خط کش و آن زلف یارت!
نه من گویم،توخود گو!…ها!…بلند است؟!

***

مگــــــــــر مبهوت شعـــــــــر بوالفضولی
که دود از کلّـــــــــــه ات یارا ! بلند است؟!

هر آن آتش که از حســــــــن تو برپاست
بدان از گـــــــــــــــور این بابا بلند است!!

همــــــــه محصــــــــول خالی بندی اوست!
گر این آوازه در دنیــــــــــــــــــا بلند است!

***

الا ای طنز گــــــــوی همچـــو مانکن(!)
که قــــــــــدّ سروت از پهنا بلند است!!! ـ

برو پنـــــــــــد “نظامی” گوش میکن!(۱)
اگر فکرت چو طبــــــــــــع ما بلند است!

مپیچ ای “بوالفضول” اینقــــــدر در شعر
زبــــــــــــــــــــان کذب در آن تا بلند است!

از این “اکذب” سرایی هاست کاکنـــون
دماغ کل شا عــــــــــــــــرها بلند است!!!
شاعر : سعید سلیمان پور ارومی
پی نوشت : ۱) درشعــــر مپیچ ودر فن او…..چون اکذب اوست احسن او – “نظامی”

شعر گروهی یلدایی

اگه چشمای تو ماه شب یلدای من باشه
شب یلدا یکی از بهترین شبهای من باشه

کنار سفره ی یلدا دعاکن تا همین فردا
رو فرش خونه تون ردی ز رد پای من باشه

به حلوا گفتن اما کام من شیرین نشد بانو
کنار ظرف شیرینی بگو تا جای من باشه

تو کفرم را در آوردی گرانی تف به گور تو
چرا باید دو مترو نیم فقط ویلای من باشه

(فرامرز ریحان صفت)

دو تا سی دی زدم یکجا زدم در کار موسیقی
که تا گوش هنرمندان پر از هاهای من باشه

قدم بگذار بر چشمم،دلم یا روی انگشتم
خلاصه پای تو باید،روی یکجای من باشه

(سید وحید حسینی)

شب یلداست خب باشه تو مهمونم بشو اما
نباید کل فامیلت که مهمونای من باشه

(نسیم نژاد جعفری)

برو دم کن برای من یه قوری چایی خوش رنگ
که فردا خواستگاریت اومدم این چای من باشه

(سعیده موسوی زاده)

منم حظ می برم از شعرهای توپ یلدایی
خصوصا هم که شصتاد! قافیه لیلای من باشه!

(لیلا حسنوند)

از اون وقتی که تو مال منی روزی هزارون بار
رقیبم آرزو داره که یک شب جای من باشه

(محسن ایمانی)

تلفن زنگ زد شاید که شیرین یا که پارمیدا
عسل یا زهره یا مهکامه یا شیمای من باشه! [۱]

شب یلدا، شراب سرخ و آواز خوش مهوش
قر باباکرم باید مث (ل) سامبای من باشه

(کاوه جوادیه)

اگر چه از توی سینی دو تا شیرینی برداشتی
ولی انگار دلت می خواس که این حلوای من باشه

در رحمت اگر روزی به روی بنده وا میشد
توی بارون دلم می خواس فقط آوای من باشه

تفال می زنم گاهی شب یلدا به حافظ چون
دلم می خواد که دیوانش پر از شعرای من باشه

(ناهید نوری)

همون شب اتفاقا حافظ از من می زنه فالی
همینجوری دلش خواسته فقط شیدای من باشه

(جواد نوری)

به من گفته شب یلدا میاد خونه به یه شرطی
اونم اینکه هف هش مگ سرعت وای فای من باشه!

(محمد رنجبری)

شب یلدا من و حلوا شما و تخمه و فندق
سفر کردم که یا جای شما یا جای من باشه

مبادا تخمه خوردن حال بعضیتونو بد سازه
تموم اتفاقای بد آخه پای من باشه

حالام پهلوی من بانوی من خوشحال و من غمگین
سرش گرم خودش آسوده از غمهای من باشه

(علی حسینی ملک آباد)

[۱] بگو هزار ماشالا!

منبع : http://ymovafegh.blogfa.com

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر