خر مگس خان، خمار شیرینی
بود و زد توی کار شیرینی
ابتدا زیر زیرکی می خورد
نم نمک از کنار شیرینی
“پول چایی” به او حسابی ساخت
تا شد انعام خوار شیرینی
رشوه ها زد به جیب با نامِ
مثلا مستعار شیرینی
“زیر میزی” گرفت و “مرسومات”
شد تراول شمار شیرینی
عرض یک سال بار خود را بست
با همین کار و بار شیرینی
گونه ای نادر است، زیرا نیست
مثل او در شکار شیرینی
با سلامی و خنده ای دارد
از شما انتظار شیرینی
آدمی کار راه انداز است
منتها با قرار شیرینی
جزوه ای هم نوشته با نامِ
فرم در ساختار شیرینی
وضع او توپ شد، ترقی کرد
مثل هر کیسه دارِ شیرینی
این چنین است حال هر کس که
جا نماند از قطار شیرینی
کار دنیا همیشه گردیده
بیش و کم بر مدار شیرینی
حرف آن روز ها و حالا نیست
بوده هی روزگار شیرینی
بی گمان “کار انگلیسی” هاست
طرح و این ابتکار شیرینی
کاش روزی ور افتد از عالم
اسم این زهر مار شیرینی
شاعر : مصطفی مشایخی