شعر طنز ساعت غران
شدی غرّان چرا ای ساعت من؟ نمیدانی مگر تو عادت من؟ ندارم حال تا برخیزم از جا صدایت را نبر اینقدر بالا توی خوابم سوار…
شدی غرّان چرا ای ساعت من؟ نمیدانی مگر تو عادت من؟ ندارم حال تا برخیزم از جا صدایت را نبر اینقدر بالا توی خوابم سوار…