مامان گفت: ما که تلویزیون داریم، این تلویزیون سیاه و سفید را چرا خریدی؟
بابا گفت: این تلویزیون، هوشمند است.
مامان گفت: تلویزیون سیاه و سفید هوشمند؟!!
بابا تلویزیون رنگی را برداشت و تلویزیونجدید را گذاشت.
گفتم: بابا کنترلش کو؟
مامان گفت: چی میگی بچه! تلویزیون سیاه و سفید که کنترل ندارد.
بابا گفت: بله، کنترل ندارد، ولی نه به خاطر سیاه و سفید بودنش، بلکه به خاطر هوشمند بودنش.
به تلویزیون گفت: روشن شو!
تلویزیون روشن شد و سلام کرد.
بابا گفت:علیک سلام، حالت چطوره؟ خانواده چطورند؟ دیویدیها، الایدیها، السیدیها، فامیلاتون توی سئول خوبند؟ راستی بابت گلکسیها تسلیت میگم.انفجار آخرتون باشه.
تلویزیون تشکر کرد و گفت کدوم شبکه رو پخش کنم؟
بابا گفت: شبکه آموزش.
تلویزیون گفت: شوخی میکنی؟
بابا گفت: معلومه شوخی میکنم، حالا شبکه نسیم نشون بده، لذت ببریم.
گفتم: کاش این تلویزیون، رنگی بود.
بابا گفت: جعبه مداد رنگی را بگذار روی تلویزیون.
حالا تلویزیون، تصاویر را رنگی نشان میداد.
کمی بعد بابا به تلویزیون گفت: خاموش شو تا پسرم به مشقهایش برسد و به من گفت: مداد رنگیهایت را از روی تلویزیون بردار.
****
صاحبخانه زنگ در را زد. بابا گفت: آمده اجاره امسال را زیاد کند.
صاحبخانه آمد تو. دوست داشتم تلویزیون هوشمند ما را ببیند.
برای همین به تلویزیون گفتم: روشن شو.
روشن نشد. به بابا گفتم: حتما برایش قفل کودک گذاشتهاید. خودم رفتم و کلید روشنش را زدم.
تلویزیون روشن شد. سیاه و سفید نشان میداد، گفتم: اگر جعبه مداد رنگیام را رویش بگذارم، تبدیل به تلویزیون رنگی میشود.
صاحبخانه گفت: همهاش تقصیر امواج تلفن همراه و وایفای است.روی مغزش اثر گذاشته. ببریدش دکتر! دوا و دکترش خیلی خرج برمیداره. برای همین امسال هم اندازه پارسال اجاره بدید.
صاحبخانه رفت، تلویزیون خندید و گفت: خوشتون اومد!
منتشر شده در : روزنامه شهر آرای مشهد