menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

یادنامه ی استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد رونمایی شد

یادنامه ی استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد رونمایی شد

مراسم نکوداشت مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد با عنوان حکایت آن سرو بلند عصر یکشنبه در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس،‌ مراسم نکوداشت مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد با عنوان «حکایت آن سرو بلند» عصر یکشنبه در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

سرسنگی معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران در این مراسم اظهار داشت: برگزاری چنین نکوداشتی برای مرحوم زرویی اقدام و کاری ارزشمند بود. شاید به اندازه‌ای که حوزه طنز دارای ارزش است هنوز نتوانسته‌ایم به شعر طنز توجه کنیم. امیدوارم یادمان‌هایشان یادمان استاد بتواند شعر طنز را از مهجوریت خارج کند و نسل جوان با ذوق و سلیقه این بزرگان آشنا شوند.

وی افزود: او با مظلومیت زیست شاید اینگونه باید می‌شد زرویی به گونه‌ای زیسته بود که اینگونه باید می‌رفت.

سرسنگی ادامه داد:‌ مرحوم زرویی شاعری معمولی ستیز بود. برخلاف جریان متوالی که در جامعه داریم که به سمت پیرایه‌های دنیایی سیر می‌کنیم او به عقب برمی‌گردد. به همان جامعه آرمانی که در آن صداقت است. در دوره و عرصه‌ای که خیلی ارزش‌ها از دست رفته یا کمرنگ شده اشعار او یک اتفاق و فرصتی برای نفس کشیدن است.

اجرای این برنامه بر عهده سعید بیابانکی بود که در بخش دیگر از سیدمهدی شجاعی مدیر انتشارات کتاب نیستان دعوت کرد تا پیرامون مرحوم زرویی سخن بگوید.

سیدمهدی شجاعی در این مراسم اظهار داشت: احساس می‌کنم قدر ابوالفضل زرویی نا شناخته مانده است اما از اینکه چنین برنامه‌هایی برگزار شد باید قدردانی شود. بنده خود را صاحب مجلس و صاحب عزا می‌دانم.

شجاعی در ادامه شعری منتشر نشده از مرحوم زرویی با این مطلع را قرائت کرد.

صبح شد شهر پر از نور و صداست

روز خوبی است از الان پیداست

این ناشر در ادامه به مراودات خود و مرحوم زرویی اشاره کرد و گفت: ما مراودات یادداشت گونه بسیاری با هم داشتیم.

دراین مراسم دو یادداشتی که برای ایشان نوشته‌ام وایشان نیز پاسخ داده است می‌خوانم. یکی از نشانه‌های این یادداشت‌ها این است که منزلت را در زمان حیات برای ایشان قائل بودم.

شجاعی پس از این یادداشت دلنوشته‌ای که پس از فوت مرحوم ابوالفضل زرویی نوشته بود خواند.

بخش‌هایی از یاداشت‌های او برای مرحوم زرویی در ادامه می‌آید.

ابوالفضل زرویی نصر‌آباد بدون شک از مفاخر فرهنگ و ادب ایران به شمار می‌رود. چه این ارزش و منزل شناخته ارج نهاده شود و چه نشود. اگر این جایگاه و منزلت شناخته و ارج و پاس آن داشته شود بر ارزش وجودی او چیزی نمی‌افزاید.

آنکه دیر زیر آوار مصیبت و زندان عسرت عاشقانه‌ترین غزل‌ها را می‌سرود چه محشری به پا می‌کرد اگر آزاد و رها و فارغ بود. آنکه ارمغانش از دل خونین، لب خندان بود همچو جام.

اگر که از دیار دلخوشی می‌آمد چه کاروان‌هایی از خنده و شادمانی به ارمغان می‌آورد…..

ابوالفضل زرویی غریب بود. هم در درند زیستنش غریب بود و هم در آهنگ غروب کردنش . ذوق و قریحه‌اش بی‌نظیر بود. و خلاقیتش بی‌بدیل. فروتنی و تواضع ذاتی‌اش چنان بود که کم دیگران را زیاد می‌دید و بر زیاد خویش چشم می‌پوشید.

ابوالفضل زرویی عمیق بود آنچنان که دست نگاه عموم اقران به اعماق وجودش نمیرسید.

حرف‌های نگفته‌اش بسیار بیشتر از گفته‌هایش بود و رازهای نهفته‌اش بیشتر از وجوه آشکار.

وی در ادامه مطلبی مربوط به ۱۵ سال پیش را که در آن خطاب به ابوالفضل زرویی نصرآباد از آموزه های او تشکر و قدردانی کرده بود، خواند. از اینکه کاربرد ترکیب هایی همچون «سهل ممتنع» و «چرند پرند» را به شیوه ای درست به او آموخته بوده است.

وی با خواندن این یادداشت بیان کرد: عده ای زرویی را ندیدند؛ زیرا همیشه همه را به یک چشم می بینند. اغلب مدیران فرهنگی نیاز به کفالت دارند. اساسا امورشان با کفالات دیگران می گذرد. از این افراد نمی توان انتظار داشت توان و توفیق خدمت به بزرگان را پیدا کنند. مستحق شماتت آن‌هایی هستند که مهمات را به افراد صغیر و مهجور می سپارند. زیرا توان اندیشیدن و وقتی برای گفتن ندارند. عده ای زرویی را نمی دیدند چون دیدنش مساوی با شنیدن حرف هایش بود. زیرا فردی چنین هوشمند از مواضع خود کوتاه نمی آمد. پس چه بهتر که بر این چاه عمیق سرپوش می گذاشتند.

شجاعی همچنین خاطرنشان کرد: عده‌ای زرویی را از سر حسادت نمی دیدند. این عده از هیچ تلاشی برای تخریب او نیز فروگذار نکردند. امروز آن چشم ها که از بودن او خواب نداشتند آسوده می خوابند. اما عده ای از خوابیدن ابوالفضل غمگین‌خاطرند.

امرالله احمدجو، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون، نیز با اشاره به خاطره‌ای از دوستی با ابوالفضل زرویی نصرآباد عنوان کرد: اولین بار آقای میرفتاح ما را با یکدیگر آشنا کرد و در آن جلسه حرفی برای گفتن نداشتیم. اما بعدها امید مهدی‌نژاد و عباس حسین‌نژاد شرایط ملاقاتی طولانی را در خانه ابوالفضل فراهم کردند.

وی افزود: در آن جلسه از آلوچه دزدی، سر به سر باغبان ها گذاشتن و خاطرات کودکی و نوجوانی مان گفتیم و تا زمانی که آفتاب سر زد و ظهر شد، گفتیم و خندیدیم. مدت ها بود که بیکار بودم و به دلیل مسائل معاش سختی می‌کشیدم. بعد از چند سال همان روز پیشنهادی کاری به من داده شد و هرآنچه خاطره از او دارم، خوش است. گاهی با ابوالفضل می گفتیم بیکاری خوب است، اما حیف که درآمد ندارد (با خنده)! از کسانی که در حق او بی مهری کردند، گلایه مندم.

امیدوارم همه حرف هایی که در وصف او بعد از درگذشتش گفته شد، دلی بوده باشد. چند بار برای نوشتن درباره او دست به قلم بردم اما نتوانستم. روحش شاد. ما شاعر و انسان بزرگی را از دست داده ایم. از برکات آیین نکوداشت او بود که امروز ابتدا به حوزه هنری رفتم و دقایقی نمایشگاه عکس جشنواره هنر جوان را در آنجا دیدم و ذوق زده شدم که دستمان از جوانان خلاق و هنرمند خالی نیست.

در ادامه این مراسم از کتاب افسانه آن مرد یادنامه استاد زرویی که به همت نسیم عرب‌امینی گردآوری شده رونمایی شد.

اسماعیل امینی، امید مهدی‌نژاد، روح الله احمدی، نسیم عرب امیری، محمدرضا ترکی استاد ادبیات دانشگاه تهران و حسن صنوبری نیز اشعاری را در توصیف ابوالفضل زرویی نصرآباد خواندند.

عرب‌امیری عنوان کرد: اشعار استاد زرویی نصرآباد ماندگارترین اشعار ادبیات طنز است و بسیاری از طنزپردازان ایشان را نقطه عطف زندگی حرفه ای خود در حوزه ادبیات طنز می دانند.

ترکی نیز بیان کرد: زرویی نصرآباد همچنان حضور دارد. او بدون هیچ مبالغه گویی از بزرگ‌ترین طنزپردازان تاریخ معاصر است. او هم در نظم و هم در نثر در آغاز جوانی خود به اوج رسیده بود و این نشان از نبوغ او دارد.

ابوالفضل زرویی نصرآباد دهم آذرماه ۹۷ دارفانی را وداع گفت.

انتهای پیام/

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر