menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

زکریایی باقری احمدی فرج اللهی

گزارش نشست «دگرخند» با موضوع طنز اجتماعی و معرفی مجموعه چهار جلدی طنز

به گزارش شیرین طنز، به نقل از روابط عمومی دفتر طنز، صد و پنجمین نشست «دگرخند» با موضوع طنز اجتماعی و معرفی مجموعه چهار جلدی طنز «نوشدارو قبل از مرگ سهراب» دوشنبه ۱۵ آذر ماه ساعت ۱۷ در سالن زنده یاد امیر حسین فردی حوزه هنری برگزار شد.

در این نشست که مهدی فرج اللهی اجرای آن‌ را برعهده داشت، دکتر محمدعلی زکریایی، روح الله احمدی و دکتر سیده الهام باقری حضور داشتند و پیرامون طنز اجتماعی بحث و گفتگو کردند.

صد و پنجمین دگرخند

«نوشدارو، این بار قبل از مرگ سهراب»

دکتر زکریایی در ابتدای این نشست گفت: سوء مصرف مواد مخدر در کشور ما پیچیده شده است و در اقشار مختلف جامعه خبری در این مورد به گوش می رسد. البته این موضوع معضلی جهانی است. مشکل آنجا پیچیده تر می شود که مواد جدیدی به این مجموعه اضافه می شود. متاسفانه در چند سال اخیر بر خلاف اینکه در گذشته افرادی کار قاچاق می کردند و مواد را از خارج کشور به ایران می‌آوردند، برخی در ایران در بعضی از شهرها لابراتوار هایی را ایجاد کردند که خودشان به تولید مواد صنعتی شیمیایی می پردازند.

در گذشته اقشار مختلف به این حد درگیر سوء مصرف مواد مخدر نبودند همچنین در حوزه های اجتماعی همچون زنان، دانش آموزان، دانشجویان، هنرمندان و ورزشکاران نبایدنسبت به این موضوع بی توجه بود.

چرا سوء مصرف مواد در یک جامعه شیوع و شدت پیدا می کند؟ دلیل افزایش تعداد افرادی که درگیر سوء مصرف مواد مخدر هستند می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد مانند: کنجکاوی، حس لذت بردن، احساس افسردگی و فشار زیاد کار و زندگی.

دلیل استفاده من از کلمه سوء مصرف این است که هرچند مصرف مواد مخدر اشتباه است اما میزان مصرف آن نیز اگر از اندازه ای بیشتر شود این اشتباه مکرر هم باعث وابستگی و هم مشکلات بسیاری می شود. لذا دیگر این موضوع را آسیب تلقی نمی کنیم و یک مسئله است، چیزی فراتر از آسیب.

در یک سال گذشته مقام معظم رهبری در مذاکراتی که با سران کشور‌های دیگر در رابطه با آسیب های اجتماعی داشته اند مواد مخدر و اعتیاد را دائما به عنوان اولین مسئله تلقی کرده اند.

اکنون کاری که ما صاحبان قلم می توانیم در این عرصه انجام دهیم این است که حوزه ادبیات و هنر می تواند در سه مرحله ای که برای پیش گیری تعریف شده است در مرحله نخست که آگاهی رسانی و فرهنگ سازی است به این موضوع کمک کند.

برای حل این موضوع به کمک دیگر سازمان‌ها و افراد اثری به‌نام «نوشدارو، این بار قبل از مرگ سهراب» در ۴ جلد تهیه شده است که با طنز و فکاهی به موضوع اعتیاد و مواد مخدر می پردازد.

***

اگر قلمی طنز داشته باشد هویت ادبی ایجاد می‌کند .

سرکار خانم دکتر سیده الهام باقری سخنان خود را در سه بخش به سمع مخاطبان برنامه رساندند.

۱ تعریف‌ها

طنز (Satire): طنز یکی از انواع ادبی‌ست، که نویسنده در آن علّت‌ها و نشانه‌های واپس‌ماندگی، عیب‌ها، تباهی‏ها و ناروایی‌های دردناک انسان و جامعه را به قصد اصلاح، با چاشنیِ خنده و به زبانی ادیبانه و مؤدبانه برجسته می‌سازد؛ و با اغراق و به‏اشاره‌، کنش‏های فردی و اجتماعی را نقد می‌نماید. از ویژگی‌های طنز:

* طنز، نوعی ادبی‏ست در دو حوزه‏ی شعر و نثر؛

* به قصد اصلاح عیب‏ها و کاستی‏ها و آموزش راه درست نوشته می‏شود؛

* طنز دووجهی‏است: به‏ظاهر می‏خنداند؛ اما در درون، جوششی دارد، تأمل‏برانگیز و دردمند؛

* در نگارش طنز ادب و عفت کلام رعایت می‏شود؛

* زبان نگارش طنز، اغلب ساده است؛

* طنز، ابزاری‏ست برای زمانی که گوینده یا نویسنده نخواهد یا نتواند نقدی را رک و بی‏پرده آشکار سازد؛ چه معذوریت‏اش سیاسی باشد، چه اجتماعی، چه اخلاقی، چه عرفانی.

۲ سیر طنز اجتماعی تا معاصر

۱-۲- طنز اجتماعی از زمان سنایی (سده‌ی ششم قمری) اندک اندک به شعر فارسی وارد شد. در سده‌ی هفتم و هشتم اوج گرفت: مولوی، سعدی، عبید، حافظ؛ اما رواج آن به‌وفور از زمان مشروطه (۱۲۸۵خ.) آغاز گردید؛ یعنی زمانی که رسانه پدید آمد.

نخستین و مهم‌ترین طنزپرداز اجتماعیِ عصر مشروطه تا به‌امروز بی‌شک «علامه علی‌اکبر دهخدا»ست. که ایشان نیز به موضوع اعتیاد در طنزهای «چرند و پرند»شان به‌زیبایی پرداخته‌اند. در نخستین مقاله از نخستین دوره‌ی «روزنامه‌ی صوراسرافیل» دهخدا با امضای «دخو» سخن خود را چنین آغاز کرده است:

«بعد از چندین سال مسافرت هندوستان و دیدن ابدال و اوتاد و مهارت در کیمیا و لیمیا و سیمیا، الحمد لله به تجربه‌ی بزرگی نایل شدم و آن دوای ترک تریاک است…»

چند خط بعد، چنین ادامه داده: «… حالا من به تمام برادران غیور تریاکیِ خود اعلان می‌کنم، که ترک تریاک ممکن است، به این‌که اولن در امرِ ترک، جازم و مصمم باشند؛ ثانین…» از این‌جا طنزش شروع می‌شود: «مثلن یک نفر که روزی دو مثقال تریاک می‌خورد، روزی یک گندم از تریاک کم کرده، دو گندم مرفین به جای آن زیاد کند…»

افزون بر مقاله‌های «چرند و پرند»، هفته‌نامه‌ی بیست‌ساله‌ی «نسیم شمال» را شاهدیم که بیش‌ترین مخاطب را در دوره‌ی خود داشته و در رأس فروش نشریات ایرانیِ دوران خود بوده. وقتی متنی پرمخاطب باشد، هویت ادبیِ ایرانی را نیز می‌تواند حفظ کند و ادبیات را در دو حوزه‌ی عام و خاص اشاعه ‌دهد.

۳ مخاطب‌شناسیِ طنز:

گفته‌اند: طنز وقتی رخ می‌دهد که زبان جدّ دیگر قدرتی برای رساندن پیام ندارد. می‌شود این‌گونه تعبیر کرد که طنز بالاترین درجه‌ی مهارت ارتباطی‌ست و من می‌خواهم امروز این را ثابت کنم. دانش مهارت‌های ارتباطی قصد دارد که بیش‌ترین شمار دریافت‌کننده‌ی پیام، آن را با بهترین کیفیت دریافت کنند.

یعنی آن‌گونه که استادان ارتباطات می‌گویند: حذف ۹۳-۸۵ درصد مهارت‌های ارتباطی، شامل زبان بدن (۶۳-۵۵ درصد) و لحن و صدا (۳۰درصد)! یعنی کل هنر طنزپرداز در محدوده‌ی کوچک ۷ تا ۱۵ درصدیِ باقی‌مانده محدود می‌شود!! برخی نویسندگان به همین اندک قناعت می‌کنند و متن‌شان را می‌نویسند، باشد که آیندگان بخواهند عبرت بگیرند! برخی ادیبانِ هوشمند، علاقه‌مندند پیام و سخنان‌شان هم تأثیرگذارتر باشد، هم گروه بزرگ‌تری از مردم آن را بخوانند و به‌کار ببندند، هم نسل به نسل و دهان به دهان خوانده و تکرار شود، هم از آن بسیار لذّت ببرند. این‌گونه است که ابزار طنز به میدان می‌آید.

ازقضا طنز امتحانش را پس داده؛ زیرا مردم خاص و عام سخن طنزآمیز را دوست‌تر دارند، بیش‌تر می‌خوانند و در مجالس و محافل تکرار می‌کنند. همین تکرار سبب می‌شود پیام پشت طنز نیز منتقل گردد، دهان به دهان گفته شود و تأثیر خود را بگذارد. درواقع، هر تکرارکننده‌ی متن طنزآمیز، مبلّغی می‌شود برای پیام متن، که دیگران را نیز تشویق می‌کند بروند و آن متن را ازبر کنند و تکرار نمایند و خودشان هم به یک مبلّغ تبدیل شوند!

طنز مهم‌ترین، تأثیرگذارترین ابزار آموزش و انتقال پیام و برترین ابزار نقد است؛ و طنزپرداز یکی از هوشمندترین معلمان و منتقدان به‌شمار می‌رود.

پس طنزپرداز ابزارهایی دارد، تا با آن بیش‌ترین تأثیر را بر مخاطب بگذارد. این ابزارها چنین‌اند:

۱-۳- ابزار داستان‌گویی؛

۲-۳- ابزار شعرسرایی؛

۳-۳- ابزار کوتاه بودن کلام؛

۴-۳- ابزار سادگیِ زبان؛

وقتی این ۴ ابزار با طنز درهم آمیزد، ناگهان درمی‌یابیم ۷ تا ۱۵ درصد باقی‌مانده از ابزارهای مهارتی – که در آغاز سخن گفته بودم- یعنی صرفاً مهارت کلامی، چنان رشد و بالندگی‌یی می‌یابد که انسان معاصر به خوبی آن را درمی‌یابد و خودش رسانه‌یی برای بیان آن می‌شود. این جنس طنز هرچه بیش‌تر تکرار شود، قدرت این را می‌یابد که بیش‌تر به ناخودآگاه جمعی وارد شود و تحوّل ذهنی و جمعی ایجاد کند.

خیل ادیبان و شاعران طنزپرداز حوزه‌ی اجتماعیات پس از مشروطه – که نام و شعر برخی از آن‌ها در کتاب سه‌جلدیِ مرتضا فرجیان و محمد باقر نجف زاده بارفروش آمده‌است- نشان از این مطلب دارد که طنز به‌ویژه شعر آن‌هم رسانه‌یی بهترین ابزار آموزش و یکی از تأثیرگذارترین ابزار ارتباط مؤثر است. از شمار طنزسرایان ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، بیش‌ترین تعداد (۵/۸۶درصد) روزنامه‌نگار بوده‌اند. این آمار نشان می‌دهد طنز یک کارکرد ارتباطیِ بسیار قدرتمند دارد که کم‌تر بدان توجه شده است.

برای مرحله‌های آموزش، دسته‌بندی‌یی قائل شدند:

نخستین و پایه‌یی‌ترین مرحله، «حافظه» است.

مرحله‌ی بعد یادگیری، تواناییِ مصرف حفظیات است. یعنی گشودن در گنجینه‌ی حافظه و بهره بردن از آن‌چه حفظ شده.

در مرحله‌ی بعد، شبیه‌سازی یا تقلید اتفاق می‌افتد.

مرحله‌ی بعدی، که فقط برخی انسان‌ها به آن می‌رسند، مرحله‌ی تولید و آفرینش، اختراع و اکتشاف است. و اما مرحله‌ی بعدی!

مرحله‌یی که از آفرینش نیز بالاتر است و هر انسانی بدان راه نمی‌یابد، مرحله‌ی تولید منتقد است. یعنی کسی که آفرینش را به‌خوبی می‌شناسد؛ محفوظات‌اش در بالاترین حد درمورد موضوعی خاص ا‌ست؛ و جزو معدود کسانی‌ست که می‌تواند یک اثر را تحلیل درست بنماید.

توضیح کوتاه درباره‌‌ی نقد آن‌که: تحلیل همه‌جانبه‌ی یک اثر و یافتن ظرایف و دقایق و عیب‌ها و اشکالاتی که حتا به چشم صاحب و آفریننده‌ی اثر نیامده باشد؛ با هدف سازندگی و بالاتر رفتن سطح هنر، اکتشاف، اختراع و درکل، آفرینش!

۴ شگردهای طنزپردازیِ متون ادبی، کاربردی برای طنازان معاصر:

۱-۴- شگردهای طنزپردازی (Satirical Techniques): مقصود از شگرد در طنزپردازی، روش‌ها و تکنیک‌های رندانه و خوش‌باشانه‌یی‌ست که هر طنزپرداز برای بیان موضوع مورد نظر خود در حوزه‌ی طنز در پیش می‌گیرد. این تکنیک‌ها برگرفته از انواع طنز: زبانی، موقعیت، تصویری و مانند آن است، که می‌تواند یک یا مجموعه‌ی چند صنعت ادبی باشد، یا نباشد.

۲-۴- انواع شگردهای طنزپردازی در سه کتاب امروز:

۱-۲-۴- کاربرد زبان عام؛ مقصود استفاده از مَثَل‌ها، زبان محاوره‌یی، واژگان کوچه‌وبازار؛ نمونه: از نام کتاب «زغال بد-رفیق خوب» بگیرید تا متن نویسندگان

مَثَل: توبه‌ی گرگ مرگ است (ص ۳۰)

سیگار یه جورایی چشم آدم را درمی‌آورد/// از مو به دایی‌مان رفتیم از رو به عمو (مهدی فرج‌اللهی، ص۸۵)

زبان محاوره: ما از اون‌هاش نیستیم (ارژنگ حاتمی، ص ۳۴)

شعر شبیه هیچ‌کس نمی‌شم (اسماعیل امینی، ص۳۸، چهره‌ی خوب جهان)

نصیحت به غلومی (سعید سلیمان‌پور ارومی، ص۶۰، چهره‌ی خوب جهان)

واژه: سوسول (مهرداد حسین‌زاده، ص ۴۲)

پُکیدم (مهدی استاد احمد، ص۲۸، چهره‌ی خوب جهان)

واکرد، یوخ، مافنگی، اردنگی، هاپو، بتوپیدند (عباس احمدی، ص ۲۴، چهره‌ی خوب جهان)

۲-۲-۴- نظیره‌گویی (نقیضه‌گویی): تیتر «چه کسی می‌خواهد/ من و تو پاک شویم/ خانه‌اش شمران باد…» (علی خضری، ص۴۷) از شعر حمید مصدق

عمر گران‌مایه را در این صرف کنید تا پشت‌تان در مدرسه و تحصیل دوتا شود؟ (علی خضری، ص۴۷) از شعر سعدی: عمر گران‌مایه بدین صرف شد تا چه خورم صیف و چه گوشم شتا/ ای شکم خیره به نانی بساز/تا نکنی پشت به خدمت دوتا

هم‌چنین روح‌الله احمدی نیز در مجموعه‌ی «چهره‌ی خوب جهان»، شعر «شاعر علفی» را با این شگرد سروده‌است و نظیره‌گوییِ غزل حافظ را انجام داده «درد عشقی کشیده‌ام که مپرس/ زهر هجری چشیده‌ام که مپرس»

۱-۲-۲-۴- استفاده از شیوه‌های زبانیِ متون رسمی و جدی برای متن طنز؛ چیزی شبیه نقیضه‌گویی (نظیره‌گویی)؛ منتها در متن نثر: کاری که خ گیتی صفرزاده در متن خودشان انجام داده است. یکی، معرفیِ کتاب «سلوک در سه‌سوت» (صص۸۰-۷۷)

۲-۲-۲-۴- تخریب سمبل‌ها (تغییر، تحریف و دگرگون‌سازیِ یک متن آشنا)؛ کاری شبیه نظیره‌گویی در شعر با رویکردی متفاوت؛ مهدی فرج‌اللهی در تیتر آورده «غاز همسایه مرغ است» (ص۸۹)

۳-۲-۴- واژه‌سازی‌های غیرمعمول: مواد قابل کشش (علی زراندوز، ص ۵۸) یا از کتاب شعر، مهدی استاد احمد در مجموعه‌ی «چهره‌ی خوب جهان» در شعر «کشیدی و نکشیدم» از واژگان این‌چنین استفاده کرده‌است: بروسلی‌وش، جکی‌چان‌سان (ص۲۸)

۵-۲-۴- تغافل

۱-۵-۲-۴- پارودی (تهکّم)؛ قلب اشیا و الفاظ و دگرگون‌سازیِ چیزها و واژه‌ها؛ در این مورد روح الله احمدی متنی دارد با تیتر «علف در ادبیات کهن» که بیت‌هایی را از شاعران کلاسیک انتخاب کرده که واژه‌ی «علف» در آن بوده و آن را تفسیری جدید و متناسب با موضوع اعتیاد کرده‌است. (۲۲-۱۹)

۴-۲-۶٫ قول به موجب؛ این شگرد باید نامش توسع پیدا کند و از معنای اولیه‌ی آن، یعنی پاسخ دادن بی‌توجه به پرسش، برسد به «بیان یک خبر، داستان، و… و نتیجه‌گیریِ بی‌ربط از آن خبر، داستان،…» که متن «بیش‌تر بخوانیم و بیش‌تر بدانیم ۲» از مهدی فرج‌اللهی از این دست است این‌که ته دیگ را به سیگاری‌ها نسبت داده‌اند! (ص۸۹)

زکریایی باقری احمدی فرج اللهی

روح الله احمدی صحبت‌های خود را با شعری از خودش شروع کرد:

جنس خوبی کشیده ام که مپرس

آنقدر هم خریده ام که مپرس

گشته ام در جهان و آخر کار

علفی برگزیده ام که مپرس

سرخوش و منگ در علفزاران

روزهایی چریده ام که مپرس

من بدون سفینه و موشک

به فضایی پریده ام که مپرس

بعد از آن که زدم ردیف شدم

شعرهایی سریده ام که مپرس

شعر هایم شکیل و شیک و قشنگ

چاپ شد در جریده ام که مپرس

بعد از قول دکتر ریه ام

چیزهایی شنیده ام که مپرس

صد و هشتاد و پنج، قدم بود

تا بجایی خمیده ام که مپرس

حال با حالتی نزار و مریض

روی تختی کپیده ام که مپرس

در ادامه شعر دیگری از مهدی استاد احمد را خواند:

در آن غروب بهاری حدود ساعت شش هفت

کنار دکه سیگار رسیدی و نرسیدم

به جیب خویش که بردی تو دست بنده رسیدم

دو نخ وینیستون قرمز خریدی و نخریدم

به سمت یکی گرفتی و نگرفتم

لب به شکل تمسخر گزیدی و نگزیدم

قدم زدیم و رسیدیم به بوستان بزرگی

به روی صندلی پارک لمیدی و نلمیدم

گرفتی از کسی آتش که فندکی به تو دادش

بدون وقفه دو نخ را کشیدی و نکشیدم

در آخر نخ دوم رسید مادرت از راه

تو مثل گربه پریدی، دویدی و ندویدم

شدم اسیر و گرفتار به دست آن زن غدار

که هیچ شیر و پلنگی چنان درنده ندیدم

چه بازوان قطوری، چه دست های ستبری

عجب سبیل کلفتی بدا به بخت پلیدم

کشید گوش مرا و مرا کشیده چنان زد

که هیچ کس نچشیده کشیده ای که چشیدم

به سبزه ها گره ام زد لگد به خاطره ام زد

بروسلی وش، جکی جان سان مچاله کرد و لهیدم

چه سال ها که گذشتند از آن غروب بهاری

که از پک تو به سیگار من تکیده پوکیدم

گذشت کودکی اما هنوز قصه همان است

تو هرخلاف که کردی من تکیده پوکیدم

روح الله احمدی در ادامه بر اهمیت و جایگاه طنز در رسانه تاکید کرد و ضمن اشاره به شرایط مختلف رسانه های موجود اعم از مطبوعات ، رادیو، تلویزیون و فضای مجازی و رویکردهای متفاوت هر کدام در استفاده از طنز و شوخ طبعی گفت: طنز در رسانه‌ها می‌تواند جایگاه خوب و کاربردی داشته باشد اما آن‌طور که باید و شاید این نقش را نمی بینیم و در رأس رسانه ها صدا و سیما مهم ترین رسانه ای است که باید به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشد و از سلیقه بازی های شخصی پرهیز کند.

پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و حاضران سوالهای خود را در ارتباط با موضوع نشست و نکات مطرح شده بیان کردند و به آنها پاسخ داده شد.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر